به گزارش خبرنگار سياسي "مهر" ، دكتر"محمد باقرخرمشاد" در سخنراني خود تحت عنوان اصلاحات حال ، آينده و گذشته در نشست علمي ، تخصصي اوضاع جاري ايران ؛ بيم ها و اميدها كه در دانشگاه شهيد بهشتي برگزار شد افزود : اوج اصلاحات در سال 76 نمايان بود، گروهي آمدند و قدرت را دست گرفتند ، اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري سال 1376 ، انتخابات مجلس ششم 1378 ، انتخابات شوراي شهر و انتخابات رياست جمهوري1380 پيروز شدند ، يعني 4 پيروزي بزرگ را به دست آوردند ولي در دو انتخابات شوراها 81 و مجلس 82 شكست مي خورند چرا ؟ بايد اين مسئله و اين ناكامي بررسي آسيب شناسي شود .
خرمشاد تاكيد كرد : نخستين آسيب كه متوجه اصلاحات 76 شد همان عاملي است كه در طول تاريخ متوجه اصلاحات درايران بوده است و آن تك بعدي شدن اصلاحات است ، با توجه به آنچه كه ما در ايران تجربه كرده ايم جوامع در حال گذار و جهان سوم نمي توانند با اصلاحات تك بعدي به مقصود برسند ، يكي از مضامين اين تك بعدي شدن اصلاحات ، ايجاد بحران سياسي است كه بيشتر متوجه چرخش قدرت است و نمونه آن در تاريخ نزديك ايران يعني دوم خرداد به طور وضوح قابل درك است .
خرمشاد تصريح كرد : توسعه 8 ساله اقتصادي دوران هاشمي رفسنجاني به علت تك بعدي ، توسعه سياسي را در دوران اصلاحات 76 ايجاب كرد و نهايتا اصلاحات خرداد 76 نيز همين گام گرفتار مي شود و آگاهانه يا ناآگاهانه خود را اصلاحات تك بعدي سياسي معرفي مي كند و اصرار بيش از حد بر اصلاحات تك بعدي سياسي يكي ازعوامل ركود و به بن بست رسيدن اصلاحات شده است و شرايط الان ايجاب مي كند كه جريان اصلاحات تبعات ناشي از اصلاحات سياسي را جبران كند .
خرمشاد تاكيد كرد : اگر اصرار مي شود كه اصلاحات در مجموعه جهان سوم بايد چند بعدي باشد به اين دليل است كه هر جنبه اي از اصلاحات تبعات منفي ديگر اصلاحات را جبران مي كند ولي زماني كه تك بعدي باشد تبعات منفي انبار شده و به انفجار آن منتهي مي شود .
وي تصريح كرد : دومين عمل آسيب در بحث اصلاح و اصلاحات يارگيري اصلاح طالبان است ، چنانچه شعار هر كه از ظن خود شد يار اصلاحات مطرح مي شود ، توده هاي مردم با يك طيف گسترده اي ازتعريف با اصلاحات همراه شدند و رهبران اصلاحات به خاطر شرايط آن زمان ترجيح دادند كه تعريف مشخصي براي اصلاحات نگذارند تا تعداد بيشتري را با خود همراه سازند و با بسيج توده اي بر رقيب پيروز شوند.
خرمشاد تاكيد كرد : در اين دوره وعده هاي متنوع و رنگارنگي زير چتر اصلاحات داده مي شود كه يك طيف گسترده اي را شامل مي شود ولي بعد از اين مرحله كه آن گروه وعده دهنده به قدرت رسيدند به تدريج همه آن انتظارات، انتظار برآورده شدن پيدا مي كندو منتظر كارنامه مي مانند ولي ارائه كارنامه به خاطر بالا رفتن بيش از حد انتظارات و مشخص نشدن تعريف دقيق اصلاحات هرچند كه هم خوب باشد دچار مشكل مي شود چه بسا كاستي هايي نيز در ميان اصلاح طلبان و در مقام اجراي اصلاحات نيز وجود داشته است .
وي با اشاره به اينكه اصلاح طلبان براي فرار از اين وضعيت به دو استراتژي پناه آورده اند گفت : اصلاح طلبان با دو استراتژي فقدان موفقيت خود مطرح را كردند ، اولين استراتزي اينكه رقيب نگذاشت ، كارها انجام شود و دوم اينكه ما اعلام كرديم اصلاحات سياسي در تمام نهادها است ولي نمي گذارند كه اين اصلاحات نهادهاي انتصابي موجود را شامل شود اين استراتژي دركوتاه مدت موثر ولي در دراز مدت اثرخود را از دست مي دهد .
وي سومين عامل و آسيب را تركيب نامتجانس نيروهاي اصلاحات دانست و گفت : اگر به طيف اصلاحات نگاه شود كه نيروها و فاكتورهاي اصلاحات چه كساني بودند مي بينيم كساني كه در راس پيكان اصلاحات قرار گرفتند ، طيف چپ اسلامي، درون حكومتي اصلاح طلبان اسلامي بوده است و دو جرياني كه در پشت واقعه دوم خرداد قرار گرفته اند ، دو جريان در درون چپ اسلامي درون حكومتي ايران ، يكي روحانيون مبارز وديگري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي هستند و لايه دوم نيز طيف لجستيك استراتژيك اصلاحات هستند كه از آنها به اصلاح طلبان ليبرال و سوسياليست ياد مي شود .
نظر شما