از نظر برخی پاسخ دادن به این سؤال به ما توانایی درک بهتر طبیعت انسان و اجبارهای اخلاقی او را میدهد. برخی معتقدند که پاسخ به این سؤال انسانها را از بقیه حیوانات مجزا میکند و میتواند فصل مشترک خوبی بین انسان و حیوان باشد. کسانی که بر این باورند سعی میکنند به اشکال مختلف رفتارهای انسانیای را که منجر به ناراحتی، رنج و نهایتا مرگ حیوانات میشوند توجیه کنند. البته شمار زیادی از فلاسفه، بر خلاف این دیدگاه، معتقدند که تمایز اخلاقی قائل شدن بین انسانها و حیوانات و نادیده انگاشتن توجهات اخلاقی نسبت به حیوانات به هیچ وجه قابل دفاع نیست.
اینکه میگوییم موجودی استحقاق دارد که مورد توجه اخلاقی قرار گیرد به این معناست که یک سری حقوق اخلاقیای تعریف شدهاند که این موجود استحقاق برخورداری از آنها را داراست. و معمولاً موجودی که مورد توجهات اخلاقی قرار میگیرد ممکن است به لحاظ اخلاقی مورد بیانصافی نیز قرار گیرد. به طور معمول چنین تصور می شود که تنها انسان است که دارای چنین حقوقی است و پاسخ دادن به این سوال که چرا فقط انسان ممکن است مورد بی انصافی قرار گیرد کار چندان راحتی نیست.
انسان یکی از اعضای گروه آدمسانهای اندیشه ورز محسوب میشود که تنها خود را دارای حقوق اخلاقی میداند اما برای این سؤال که چرا برای خود چنین حقی قائل هست پاسخی ندارد. این موجودات تنها بر اساس فیزیولوژی و ژنتیک یکدیگر را میشناسند و بدون توجه به ویژگیها، جنسیت و یا نژاد همنوعان خود را از سایر موجودات مجزا میکنند. البته برخی میگویند تمایز بین انسان و سایر موجودات تنها به دلیل ویژگیهای ژنتیکی و فیزیکی اتفاق نمیافتد. این تمایز بیشتر به جهت تواناییهای خاصی است که فقط در انسان وجود دارند.
اما انسان دارای چه تواناییهایی است که به سبب آن تواناییها می تواند چنین حقوقی داشته باشد؟ توسعه پیوندهای خانوادگی، پیدا کردن راه حل برای مسائل اجتماعی، بیان احساسات، استفاده از زبان، و یا فکر کردن از جمله این تواناییها میتوانند باشند. اما امروز ثابت شده است اکثر این توانایی ها منحصر به انسان نیستند و اغلب آنها با حیوانات مشترک هستند. به عنوان مثال شمار زیادی از حیوانات همچون انسانها تشکیل خانواده می دهند و روابط خانوادگی خود را حفظ می کنند. برخی از آنها این روابط را برای مدت طولانی کنترل می کنند و حتی در این راه ممکن از جان خود را به خطر بیاندازند.
اکثر حیوانات زندگی اجتماعی را در قالب گروههای جمعی ای که دارند تجربه می کنند و قطعاً در این زندگی جمعی با مشکلاتی مواجه هستند باید راه حلی برای آنها بیابند. پس با این توصیفات مسائل زندگی اجتماعی منحصر به انسانها نمی شود. احساسات نیز چیزی نیستند که تنها در انسانها وجود داشته باشند. ثابت شده که حیوانات نیز از مرگ و رنج هم نوعان خود آزرده می شوند. پس با این ترتیب نمی توان گفت این توانایی ها مختص انسان ها هستند و به سبب وجود آنها انسان دارای حقوق اخلاقی مشخصی است.
نظر شما