پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۳، ۱۱:۱۱

نگاهي به تاريخ هنرهاي جديد

افراطي ترين مواضع در ميان گرايش هاي هنري

به دنبال برپايي سومين دوره نمايشگاه هنر جديد در باشگاه دانشجويي دانشگاه تهران بار ديگر ، بحث بر سر پيشينه و تبار گرايش هاي جديد هنري و همچنين اصالت خود اين واژه در محافل هنري مطرح شده است . به همين دليل به كنكاشي در تاريخ كاربري اين واژه پرداخته ايم كه مي خوانيد .

به گزارش خبرنگار تجسمي "مهر" ، علي رغم آنكه كاربرد  تركيب واژه ي " هنر جديد " ريشه در قرن نوزدهم اروپا دارد ، با وجود اين  تا كنون بارها و بارها براي توضيح گونه هاي پيشرو هنري مورد استفاده قرار گرفته است .
در ايران پس از برگزاري اولين نمايشگاه هنر مفهومي در موزه هنرهاي معاصر تهران درسال 1380 ، به دليل دامنه وسيع تر گونه هاي هنري رايج در عرصه هنرهاي تجسمي، دست اندركاران برگزاري اين نمايشگاه به دنبال استفاده از نام وعنواني فراگير تر ، براي نمايش آثاري كه در نمايشگاه خود ارائه مي كردند ، بر آمدند . به اين ترتيب نام و عنوان " هنر جديد " براي برپايي اين نمايشگاه كه اختصاص به ارائه گونه هاي مختلف هنري اعم از كانسپچوال آرت  ، ويدئو آرت ، فوتو آرت و ... دارد ، برگزيده شد .
نحوه شكل گيري گرايشهاي جديد هنري كه اكنون در ايران با عنوان هنر جديد از آنها ياد مي شود ريشه در ضديت با هنرمدرنيسم دارد . هنر مدرنيسم  در نهايت تكامل خود معطوف به بازي هاي بصري و تحريك احساس صوري انسانها بود . در تقابل با اين فرماليسم حاكم بر هنر مدرنيسم ، به تجربه گري در ارتباط بابيان مفهوم پرداختند . به نوعي پيش قراوالان اين حركت را هنرمندان دادائيست مي توان دانست . مارسل دوشان به عنوان پيشتاز اين جنبش هنري ، سعي داشت تا با حذف عوامل فيزيكي درك حقيقت خود "هنر" را بررسي كند . وي با ارائه آثار حاضر- آماده ( ready- made) خود درسال 1917 ، فرضيه هنر به عنوان انديشه را در مقابل فرضيه هنر براي هنر ارائه كرد . به اين طريق هنر و مفهوم دراين گرايش هنري اهميتي بيشتر از فرم و قالب اثر هنري يافت و راهي براي آفرينش اثر هنري از هر ماده و جنسي هموار شد .
اوج دوران شكوفائي اين ديدگاه هنري در دهه 1960 ميلادي بود كه هنرمنداني همچون داگلاس هيوبلر ، جوزف كاسوت و ... را با بنيان گذاري انديشه ها و فرضيه هايي همانند هنر به عنوان فلسفه ، هنر به عنوان اطلاعات ، هنر به عنوان روايتگر و سر انجام هنر به عنوا ن نماد و سمبل آثار خود را خلق كردند .
دامنه گرايش هاي هنري كه توسط اين افراد درآن سالها تجربه شد گستره وسيعي شامل هنر اجرا performance art ، هنر جسمي body art ،هنر فرآيندي process art ، چيده مان installatioin ، هنر زميني land art  ، هنر محيطي enviroment art ، هنر چند رسانه اي multi media art ،هنر در لحظه happening art ، و ... را شامل شد . 
اما،  با وجود اين  تناقضات رفتاري هنرمندان و مبدعان اين گرايش هاي هنري و همچنين اهميت ندادن به زيبايي و همچنين افراط در استفاده از عنوان هنر مفهومي براي هر اثري كه ارائه مي شد باعث فروكش كردن تب اهميت دادن يك جانبه و تنها به اين گرايش هنري در سالهاي پس از1980 شد . 
در آخرين دوره دوسالانه ونيز  ارائه آثار هنري نقاشي در كنار نمونه هاي هنرمفهومي رواج نوعي كثرت گرايي ( pluralism)  در رويكرد هاي رايج هنري را نشان مي داد .

کد خبر 74043

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha