یک منبع آگاه در تحلیل عملکرد آژانس از زمان توافق با ایران بر سر مدالیته یا طرح اقدام به خبرنگار مهر گفت: با اجرای موفقیت آمیز برنامۀ کاری و حل و فصل تمامی شش موضوع باقی مانده، آمریکا که از این نتایج خرسند نبود با راه اندازی تبلیغات سیاسی و انحرافی بر بخشی از برنامۀ کاری تحت عنوان مطالعات ادعایی متمرکز شد و با اخلال در کار آژانس و ایجاد فشارهای مختلف بر آن، سعی کرد مسیر همکاری های ایران و آژانس را تخریب نماید.
وی افزود: مطابق برنامۀ کاری، مطالعات ادعایی به دلیل ماهیت آن که کاملاً متفاوت بود به عنوان موضوع باقی مانده شناسایی نشد. در برنامۀ کاری توافق شد که ایران به عنوان نشانۀ حسن نیت و همکاری با آژانس با دریافت تمامی اسناد مربوطه آنها را مورد بررسی قرار داده و آژانس را از نتایج ارزیابی خود مطلع سازد. به دلیل فشارهای تحمیل شده توسط آمریکا که از اجرای برنامۀ کاری و پیشرفت آن خرسند نبود، آژانس اجازه نیافت که اسناد ادعایی را به ایران تحویل دهد و تنها از ایران درخواست کرد که درمورد آن ها توضیح دهد.
"در حالی که براساس برنامه کاری برگزاری نشست هایی برای بررسی این مبحث پیش بینی نشده بود، اما جمهوری اسلامی ایران پس از ارائۀ ارزیابی خود درمورد مطالعات ادعایی به آژانس برابر برنامۀ کاری براساس حسن نیت و همکاری با آژانس با درخواست آن برای دیدار از ایران و انجام گفتگوهایی به منظور بررسی مطالعات ادعایی موافقت کرد. این امر، علی رغم این واقعیت که برنامۀ کاری به طور کامل اجراء شده بود صورت پذیرفت. جمهوری اسلامی ایران درخصوص مطالعات ادعایی در جلسات متعددی با هیأت اعزامی آژانس مذاکره نمود و بیش از 200 صفحه پاسخ مکتوب به آن ها ارائه نمود، علی رغم این که چنین اقداماتی در برنامۀ کاری تصریح نشده بود."
این منبع آگاه افزود: زمانی که آژانس درحال تهیۀ گزارش مارس 2008 خود به شورای حکام و جمعبندی مطالعات ادعایی بود، آمریکا اسناد ادعایی جدیدی را به آژانس ارائه داد و فشارهای سنگینی را نیز بر آن وارد کرد تا آژانس نتواند درخصوص مطالعات ادعایی جمعبندی کند. هدف آمریکا این بود که فرایند بی پایانی را در این زمینه آغاز نماید. البته، انتظار می رفت که آژانس براساس برنامۀ کاری توافق شده این مبحث را ببندد و حتی اگر اطلاعات جدیدی به اطلاع آژانس در این زمینه برسد، بایستی براساس رویۀ عادی پادمانی مربوطه مورد رسیدگی قرار گیرد. اما، متأسفانه برخلاف همکاری سازنده میان ایران و آژانس دراجرای برنامۀ کاری و رسیدگی به مطالعات ادعایی و برخلاف پیشرفت قابل ملاحظه ای که در این رابطه ایجاد شده بود، آژانس نتوانست تحت فشارهای آمریکا در این خصوص جمعبندی نماید.
وی ادامه داد: فشار سیاسی توجیه ناپذیر و مداخلۀ آمریکا در کارکرد دبیرخانۀ آژانس، مانع از این شد که مدارک طبق برنامۀ کاری تحویل ایران گردد و آژانس قادر نشد به وظیفۀ خود در تحویل مطالب مرتبط با مطالعات ادعایی عمل نماید. در عین حال یک سؤال ساده وجود دارد: در صورتی که کشور عضوی مطالبی یا اسنادی را با ادعای انحراف مواد و فعالیتهای هستهای یک عضو دیگر به سمت مقاصد نظامی ارائه دهد، آیا حق دارد به دبیرخانه آژانس دستورالعمل دهد که چگونه و در چه زمانی از آن ها بهره بگیرد؟ آیا این عمل، نقض اساسنامۀ آژانس نیست؟
این مقام مسوول گفت: جمهوری اسلامی ایران بنابر حسن نیت خود پذیرفت به اسناد جدید مطالعات ادعایی نیز بپردازد و لذا از آژانس درخواست کرد به منظور روشن شدن حیطۀ مسائل و اجتناب از ایجاد یک فرآیند پایان ناپذیر، حداقل فهرست مطالعات ادعایی را دریافت دارد. در این زمینه، معاون مدیرکل در امور پادمان فهرست تمامی اسناد مرتبط با مطالعات ادعایی را به ایران ارائه نمود. جمهوری اسلامی ایران درخواست کرد تا برای دور جدید مذاکرات، تصویر این اسناد به ایران ارائه شود تا کارشناسان بتوانند آن ها را بررسی نموده و پاسخ لازم را ارائه نمایند. متأسفانه، گفته شد به دلیل این که آمریکا اجازۀ تحویل اسناد مکتوب دربارۀ مطالعات ادعایی را به ایران در طی مذاکره نداده است، آژانس مجاز به چنین کاری نمی باشد. بنابر این، جمهوری اسلامی ایران فقط توانست نسخۀ الکترونیکی این اسناد را از طریق نمایش تصویری مشاهده نماید.
چنین شرایطی موانع جدی برای ایران و فرآیند انجام وظایف حرفه ای و غیر جانبدارانۀ آژانس ایجاد نمود. کارشناسان ایرانی علی رغم این موانع، طی سه روز از نسخۀ الکترونیکی اسناد یادداشت برداری نموده و نتیجۀ بررسی ها در یک گزارش مکتوب درج گردید و همراه با توضیحات شفاهی به صورت مکتوب به آژانس ارائه گردید. مدیرکل آژانس نیز در بند 16 گزارش ژوئن 2008 خود در این خصوص نوشته است: "آژانس بیشتر اطلاعات ادعایی را به شکل الکترونیکی دریافت نموده و مجاز نبود که نسخههای مکتوب آنها را در اختیار ایران قرار دهد".
وی خاطر نشان کرد: مجموع صفحات اسناد مدارک ادعایی که به جمهوری اسلامی ایران نشان داده شدند 86 صفحه بودند که تماماً بی پایه، مجعول و ساختگی بودند. تنها موردی که برای انتساب اسناد ادعایی به ایران مورد استفاده قرار گرفت، وجود کلمات فارسی در برخی از آن ها بود. هیچ یک از اسناد نشان داده شده واجد اصالت نبودند. اسناد اصلی به ایران ارائه نشدند، به این دلیل که در چنین صورتی جعلی بودن آن ها به سادگی اثبات می شد. بر اساس برنامۀ کاری، جمهوری اسلامی ایران به تعهد خود در مورد ارائۀ ارزیابی اسناد مطالعات ادعایی عمل کرده است و اعلام نمود که در چنین فعالیتهایی وارد نشده است.
لازم به توضیح است که مدیرکل آژانس نیز در گزارش های ژوئن و سپتامبر 2008 خود تصریح کرده است: "آژانس هیچ اطلاعاتی راجع به طراحی عملی یا ساخت اجزای مواد هستهای یک سلاح یا دیگر اجزای کلیدی از جمله چاشنی از سوی ایران یا مطالعات فیزیک هستهای مربوطه را در اختیار ندارد. آژانس استفادۀ عملی از مواد هستهای در ارتباط با مطالعات ادعایی را مشاهده نکرده است".
اکنون این نگرانی جدی وجود دارد که با وارد شدن آژانس به مسائلی فراتر از اساسنامۀ آن، به طور مشخص مسائل غیر هستهای، آژانس از وظیفۀ اساسنامه ای خود منحرف شود و فشارهای بیشتری را بر دبیرخانه وارد آورد و یک رویۀ جدید مخرب علیه اعتبار آژانس ایجاد نماید.
نظر شما