سيد رائد ، فرزند سيد محس موسوي سرپرست سفارت جمهوري اسلامي ايران در لبنان كه روز چهاردهم تيرماه سال 1361 به همراه احمد متوسليان ، كاظم اخوان و تقي رستگار در پست بازرسي مزدوران اسرائيل – فالانژيستها – به اسارت درآمدند و از آن تاريخ تاكنون هيچ خبر موثقي از آنان به دست نيامده است ، در جلسه اي كه در محل « جمعيت دفاع از ملت فلسطين » تشكيل شد ، اعلام كرد كه سرانجام پس از 22 سال ، به دستور سيد محمد خاتمي رئيس جمهوري ، كميته ملي پيگيري وضعيت گروگانهاي ايراني تشكيل شده است .
اما آيا براستي جوانب گوناگون اين مسئله چنان كه بايد و شايد بررسي و پيگيري شده است ؟
اين روزها اخباري كه از لبنان مي‌رسد حكايت از تبادل اسراي باقي مانده لبناني درچنگال اسرائيل دارد. چندي پيش نيز كه وزير امور خارجه ايران دكتر كمال خرازي به همراه نمايندگاني از خانواده هاي گروگانها سفري به لبنان داشت، مسئولين لبناني و بخصوص « كريم بقرادوني » رئيس « حزب كتائب » ( فالانژيستها ) اعلام كردند كه اطلاعات جديد و مهمي از گروگانهاي ايراني دارند .
نگاهي سطحي به اخبار منتشر شده در اين زمينه سوالات بسياري را در ذهن ايجاد مي كند و سرنوشت گروگان هاي ايراني را بيش از پيش در ابهام فرو مي برد .براي روشن شدن وضعيت گروگانهاي ايراني در لبنان بايد مقام مسئولي‌پيدا شود تا به اين سوالات پاسخي روشن دهد:
1ـ چرا هيچ كس از سفارت ايران در پاريس ، سراغ « روبير حاتم » با نام‌مستعار« كبرا » از سركردگان فالانژيستها كه اكنون در فرانسه سكونت دارد ومدعي است شاهد قتل چهار گروگان ايراني بوده، نرفته است؟
2ـ چرا كسي سراغ « عيسي ايوبي » از كارمندان روزنامه لبناني « الديار» كه به هنگام بازداشت ديپلمات‌هاي ايراني در لبنان با آنان در زندان بوده، نرفته و از او آخرين اخبار و اطلاعات مربوط به گروگانها را نگرفته است؟
3ـ چرا كسي پيگير اين نمي شود كه « ايلي حبيقه » از فرماندهان فالانژيستها ، كه دوسال پيش در لبنان كشته شد ، چه نقشي در اسارت گروگانها داشته است ؟
4ـ چرا هيچ كس سراغ « احمد حبيب الله » دبير كل كميته حمايت اززندانيان محبوس در زندانهاي اسرائيل كه طي چند نوبت كنفرانس مطبوعاتي كه با حضور خبرنگاران رسانه‌هاي منطقه‌اي و جهاني، ضمن اظهارنظري رسمي اعلام كرد « گروگانهاي ايراني زنده بوده و در زندان « عتليت » واقع در شمال تل آويو اسرائيل بسر مي‌برند». نرفت تا اينكه بنا بر برخي اطلاعات وي فوت كرده است و چرا كسي سراغ پسر او كه مدعي است پدرش درباره گروگانهاي ايراني اطلاعات مهمي داشته ، نمي رود ؟
5ـ مگر در سال 1376 پس از ادعاي احمد حبيب الله، اسرائيل قبول نكرد كه سه نفر ايراني به همراه راننده شان در زندان عتليت بسر مي‌برند، پس چه شد؟ اين سه نفر كه بنا بر اخبار منتشره ، در چنگ صهيونيستها بسر مي برند چه كساني هستند؟ چرا اسامي شان اعلام نمي شود؟
6- پس آن زنداني سابق فلسطيني كه مهرماه 1376 مطبوعات خبردادند كه پس از آزادي از زندان عتليت اسرائيل ضمن تماس با دفتر سازمان‌عفو بين الملل در لندن اعلام كرده كه در زمان اسارتش، يك بار در سال1374 گروگانهاي ايراني را به چشم خود ديده، كجاست؟ چرا كسي با اومصاحبه نكرد؟
7ـ سازمان حقوق بشر اسلامي چه اقدام قاطعي براي پيگيري وضعيت‌اين گروگانها انجام داده است؟
8ـ چرا كسي سراغ « استيونفور» و « گابريل بستاني » معروف به گابي ، از عاملين دستگيري ديپلمات‌هاي ايراني، كه در حال حاضر در استراليا زندگي مي‌كنند، نمي‌رود؟
9ـ « جورج يونس» به نام مستعار ابونا و « جورج صباع » ملقب به ابوايمن كه روبير حاتم مدعي است عاملين اصلي كشتار ديپلمات‌هاي ايراني مي‌باشند، كيستند و كجا هستند؟ در لبنان يا خارج از آن؟ چه كسي مسئول است كه رد آنان را بگيرد و پاسخي قانع كننده به خانواده گروگانها بدهد؟!
10ـ چرا كسي سراغ « جورج سوري » از اعضاي فالانژها كه خود روي ديپلمات‌هاي ايراني را براي صحنه سازي پس از گروگانگيري ، از محل حاجزبرباره به شهربندري « طرابلس» در شمال لبنان منتقل كرد ، نمي‌رود؟
11ـ واقعاً چرا سرنوشت چهار گروگان ايراني كه براي ياري رساندن به مسلمانان مظلوم لبنان عازم آن سامان شدند و خطرات را به جان خريدند براي مجامع جهاني، از سرنوشت « رون آراد» خلبان جنايتكار اسراذيلي كه هنگام بمباران مناطق غير نظامي لبنان هواپيمايش ساقط شد، پيش پاافتاده‌تر است؟
12ـ چرا مسئولين سياست خارجي جمهوري اسلامي برناپديد شدن چهار شهروند ايراني ـ كه بر طبق بعضي اظهارات و اطلاعات تعدادشان بيشتر از اين مي‌باشد ـ حساسيتي را كه‌بايد، نشان نمي‌دهند؟
13ـ منابع امنيتي تشكيلات خود گردان فلسطين كه اسفند سال 1376اعلام كردند ديپلمات‌هاي ايراني هم اكنون در زندان « نفحه» واقع در 95كيلومتري مرز مصر با فلسطين بسر مي‌برند و از سال 72 پس از گذراندن سه‌سال حبس در زندان « صرفند» به زندان « نفحه» منتقل شده‌اند، كيستند وكجايند؟ چه كسي بايد سراغي از آنان بگيرد؟
14 ـ چرا كسي با « نادر سكر» از اعضاي فرماندهي فالانژيستهاهنگام اسارت گروگانهاي ايراني، كه در حال حاضر مسئول برنامه‌هاي سياسي فرستنده تلويزيوني ماهواره‌اي « ال بي سي» لبنان است، مصاحبه نمي‌كند؟ مگر نه اين كه او مدعي است گروگانها به « سمير جعجع » معاون ايلي حبيقه تحويل شده‌اند ؟ مگر نه اينكه « نادر سكر» پيش از اين جهت ملاقات با سفير ايران‌در لبنان اعلام آمادگي كرده است، پس چه شده؟
15- آيا نبايد كسي سراغ « ماريوسيموندس» لبناني يوناني تبار كه به اتهام قاچاق موادمخدر در زندان يونان به سر مي‌برد، و در زمان گروگانگيري مامور پيگيري پرونده4 ايراني‌بوده است، برود ؟
16 - اظهارات « راجي عبدو » در گفتگو با روزنامه هاي عرب زبان كه مدعي است اخبار دقيقي از كشته شدن گروگانها دارد ، تا چه حد قابل اعتناست و آيا نبايد كسي از ايران سراغ او كه در حال حاضر در خارج از لبنان بسر مي برد ، برود و منتظر ننشينيم كه رسانه هاي خارجي بر اهميت موضوع گروگانهاي ايراني تاكيد كنند كه نگاهي به اخبار و مقالات منتشر شده در طي 22 سال گذشته مويد اين مسئله است كه اهتمام نشريات خارجي نسبت به پيگيري پرونده چهار گروگان ايراني ، بسيار بيشتر از توجه محافل و رسانه هاي گروهي و بخصوص مطبوعات ايراني بوده است .
نظر شما