به گزارش خبرنگار مهر، مترجم این اثر در با آن تصریح کرده است: از آنجا که راجع به «شمن و شمنیسم» منبع فارسی، حتی بهصورت ترجمه وجود نداشته است بیشک این پدیده دینی یا کاملاً ناشناخته بوده و یا نسبت به آن آگاهی و شناخت اندکی وجود دارد. لذا من نیز که بر ناشناخته بودن این پدیده آگاهی داشته، با همکاری و مساعدت دکتر بهزاد سالکی (که ویراستاری این اثر مهم را عهدهدار بودند) ترجمه این کتاب را با هدف آشناسازی دانشجویان و پژوهشگران، بهویژه کسانی که در حوزه ادیان و عرفان تحقیق و پژوهش میکنند و نیز فراهمسازی منبعی موثق و قابل اطمینان، و در کنار آن جامع و مبسوط بر عهده گرفتهام.
وی افزوده است: پدیده جادویی ـ دینی شمنیسم پدیدهای است که در سرتاسر جهان نظیر استرالیا، قطب شمال، افریقا، برخی مناطق اروپا، امریکای شمالی و جنوبی خصوصاً در میان سرخپوستان موجودیت دارد اما کانون اصلی آن سیبری و آسیای مرکزی است. شمن که محور اصلی شمنیسم محسوب میشود شخصیتی است متفاوت از اشخاص عادی چرا که او نه تنها جادوگر و حکیم ساحر بلکه شفادهنده، معجزهگر، هادی ارواح به دنیای مردگان، و حتی عارف و شاعر است. تنها اوست که باید خطر کرده و با ارواح و دنیای ماورایی ارتباط برقرار نماید، روح شخص متوفی را به دنیای مردگان همراهی نماید، ارواح دزدیده شده یا گمشده را با برقراری ارتباط خلسهآمیز با ارواح یاریگر و خدایان یافته و دوباره به بدن بازگرداند، جادو و طلسمهای زبان بخش را که موجب بیماری روح ـ روانی یا جسمی فرد شده است را خنثی نماید و در کنار اینها اعضای جامعه خود را از شر جادوگران و ساحران سیاه حفظ نماید. البته نباید از نظر دور داشت که شمن تنها زمانی قادر خواهد بود که چنین کارهایی را انجام دهد که توانایی فرو روی به حالت خلسه را داشته باشد چرا که شمن تنها با خلسه معنا مییابد و بدون آن شمن و کارهای شمنی بیمعنا است. برتری شمن بر جادوگر صرف به خاطر همین تواناییهای اوست: توانایی درمانی و خلسهآمیز، جادوگری، ارتباط با ارواح و جهان ماورایی، صعود به عالم بالا و نزول به جهان زیرین یا همان جهان مردگان. از این جهت هر شمنی جادوگر هم است اما عکس آن صادق نیست.
میرچا الیاده در مقام مورخ ادیان با رهیافتی روانشناختی، جامعهشناختی و قوم شناختی پدیده شمنیسم را تجزیه و تحلیل کرده و اساطیر، نمادپردازیها، مهارتها، فنون خلسهآمیز و سایر مقولات شمنی را بررسی کرده است.
میرچا الیاده، در پایان اثر خویش کتابنامهای جامع (حدود 80 صفحه) را در اختیار خوانندگان خویش میگذارد که این خود جامعیت و عمق اثر بینظیر وی را میرساند.
نظر شما