به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "ناشناخته ماندگان" نوشته پاتریک مودیانو نویسنده فرانسوی شب گذشته با حضور ناهید فروغان (مترجم کتاب)، ساسان تبسمی، جواد عاطفه، مجید تیموری، آرش نقیبیان، اصغر نوری، شهلا زرلکی، سعید طباطبایی و فرشته احمدی برگزار شد.
آرش نقیبیان با توجه به عدم استقبال ازآثار قبلی این نویسنده توسط مخاطبان ایرانی گفت: گویا مودیانو و سبک نوشتاری وی با ذوق و سلیقه مخاطبان ایرانی جور درنمیآید. البته شاید دلیل دیگرش ناشرانی است که آن را چاپ کرده است چرا که اگر یک ناشر آثار ادبی آن را منتشر میکرد چه بسا با استقبال روبرو میشد.
وی با اشاره به محورهای اساسی مد نظر این نویسنده فرانسوی افرود: بعد از بالزاک هیچ نویسنده فرانسوی به اندازه مودیانو پاریس را به این اندازه مورد توجه و دقت قرار نداده است که البته این پاشنه آشیل او هم هست یعنی باعث شده او به طرز وحشتناکی در قید و بند پاریس باشد. توجه به تحولات پاریس، جستجوی هویت، پرداختن به اشغال فرانسه و تاکید بر نقش پدر در داستان از جمله ویِژگیهای عمده آثار اوست.
مقایسه مودیانو با اسماعیل فصیح و جعفر مدرس صادقی
در ادامه ساسان تبسمی - مترجم آثار زبان فرانسه - سبک نوشتاری مودیانو را سهل و ممتنع توصیف کرد و با اشاره به دیداری که در سال 1974 با این نویسنده داشته است گفت: از دورهای که کار ترجمه را شروع کردم توجه خاصی به نویسندگان برنده گنکور داشتم. در این میان مودیانو سبکی سادهتر از مککین دارد.
وی همچنین نثر اسماعیل فصیح را در کتاب "ثریا در اغما" مثابه نثر مودیانو توصیف کرد.
اصغر نوری مترجم نیز در این نشست "جستجو" را کلیدیترین مفهوم در آثار مودیانو برشمرد و گفت: اساساً بستر داستانهای او بر پایه جستجو است. او برخلاف پل آستر که مخاطب را با موقعیتهای عجیب و غریب درگیر میکند داستان بدون اتفاقش را ساده آغاز میکند و به همین ترتیب هم ادامه میدهد و جالب اینکه مخاطب نیز با اینگونه داستانهای بیکنش همراه میشود.
وی سبک نویسندگی مودیانو را با جعفر مدرس صادقی شبیه دانست و افزود: البته کار مودیانو دعوت به نوعی پرسه زدن است نه داستانگویی که سبک مدرس صادقی است. جادوی مودیانو هم این است که چیزی را به مخاطب میدهد که بسیار کمیاب است و آن لذت خواندن است حتی اگر نتوانیم توضیح بدهیم چرا لذت می بریم؟
مودیانو همانند پروست به دنبال بازسازی گذشته فرانسه است
در ادامه ناهید فروغان مترجم "ناشناخته ماندگان" با اشاره به حال و هوا و فضای خاصی که مودیانو میکوشد با استفاده از داستانهایش به مخاطب منتقل کند گفت: او بیشتر از آنکه به خیابانها و مکانهای پاریس بپردازد به حال و هوای موجود در آنها میپردازد. مودیانو همانند پروست به دنبال بازسازی گذشته فرانسه است. فکر میکنم دلیل عدم استقبال از آثار وی در ایران هم این باشد که اساساً نوع نگارش فرانسوی در 50 سال اخیر با ذائقه ادبی ایرانی زیاد جور در نمیآید.
جواد عاطفه داستاننویس نیز با اشاره به وجود نوعی پلیفونی(چندصدایی) اندیشهگی در ادبیات فرانسه گفت: فکر میکنم ما در ایران با روایتهای کلاسیک بهتر ارتباط برقرار میکنیم تا روایتهای جدید نویسندگان فرانسوی که تمامی شخصیتهای داستانهای آنها از جمله مودیانو، به دنبال نوعی آزادیاند و در عین حال به آن هم نمیرسند. من خودم هم نتوانستم با "ناشناخته ماندگان" ارتباط خوبی برقرار کنم.
در ادامه مجید تیموری با اشاره به خاستگاههای بحران هویت در شخصیتهای داستان "ناشناخته ماندگان" گفت: مودیانو با واکاوی درونی و تحلیل انگیزههای رفتاری در صدد کشف علت واکنش شخصیتها در برابر عوامل درونی و بیرونی است. خوانش ناخودآگاه فردی و جمعی مخاطب را به دریافت ریشه های ناامنی فردی و اجتماعی سوق میدهد تا لایههای پنهان و زوایای تاریک شخصیتیشان آشکار شود.
وی با تحلیل سه اپیزود اصلی داستان ناشناخته ماندگان افزود: در هر سه روایت مشخصههای مشترکی برای فضاسازی مناسب به کار گرفته شده است اما سوالی که مطرح است این است که آیا هر سه این روایتها در راستای تشکیل رمان واحدی موفق بوده است یا نه؟
شهلا زرلکی داستان نویس نیز با اشاره به حضور پررنگ راوی اول شخص در آثار نویسندگان معاصر گفت: پاتریک مودیانو هم در ناشناخته ماندگان از این شیوه به خوبی بهره میگیرد. فضای داستانهای این کتاب با کابوس هم مرز است و هر سه شخصیت داستانهای سهگانه ناشناخته ماندگان در موقعیت اضطراب و دلهره قرار دارند.
انتقال ناموفق حسی نوستالژیک با استفاه از ساختاری نوسالژیک
وی به توصیفهای جزئینگرانه مودیانو از خیابانها و کافههای پاریس اشاره کرد و افزود: او متخصص نوشتن داستانهای پاریسی است که مملو از نام میدانها و خیابانها و کافهها و ناامیدی رمانتیکی که فضای مه آلود و خاکستری خیابانها موج میزند. شیوه نگارش او بینابین آثار کلاسیک قرن نوزدهمی فرانسه به عنوان مثال بالزاک یا فلوبر و آثار رمان نوهایی مانند روب گریه و ساروت قرار میگیرند.
سعید طباطبایی نیز بزرگترین دغدغه کتاب ناشناخته ماندگان را انتقال حس نوستالژی توصیف کرد و گفت: او برای انتقال مضمونی نوستالژیک از ساختاری نوستالژیک استفاده میکند که به نطر من موفق نبوده است. همچنین باید گفت شخصیتهای مودیانو آرزوهای بزرگی دارند که البته هیچگاه به آن نمیرسند.
در پایان این نشست فرشته احمدی "ناشناخته ماندگان" را نوعی داستان کوتاه توصیف کرد که دارای سه اپیزود و در حد نوشتارهای کارگاهی نویسندگان ماست و چیزی بیشتر از برخی آثار وطنی ندارد. به گفته وی مشکل امروز نویسندگان ما این است که توان کمی برای قصه گویی دارند و درجا میزنند.
نظر شما