" من اکنون ای معبودم، در پیشگاه تو ایستاده ام، با حال خضوع و خاری و درماندگی و کوچکی، نه وسیله تبری جویی دارم تا عذر بخواهم، نه توانایی تا پیروز گردم و نه دلیلی دارم که بیاورم... ولی چگونه، کجا با این که همه اعضایم گواه من باشد، بدانچه کردم و می دانم به یقین و بی تردید که تو از من سئوال خواهی کرد، از کارهای بزرگ، حق با توست و مسئولیت با من"
عرفه روز شجاعت انسان درمانده و ترس است، شجاعت اعتراف به اشتباهات کوچک و بزرگ سالیان عمر و زندگانی" خدایا به سبب گناهانم رسوا مکن به باطنم، رسوایم مکن و به دانشم گرفتار مکن"
آدمی می تواند همه عمر را به کار دنیا بپردازد، می تواند اشتباهات را در چاهی به نام زندگانی پنهان کند، می تواند دل به زیباییها و خوشیهای فناپذیر بسپارد و خداوند فرصت گسستن را در روز عرفه به او می دهد تا به سویش افتان و خیزان برود و به اقیانوس بی کران بخشش و اطاعتش وصل شود.
"ای برگرداننده یوسف به یعقوب و ای نگهدارنده دو دست ابراهیم از ذبح فرزندش، ای که برآوردی یونس پیغمبر را از شکم ماهی، ای که شکافتی دریا را برای بنی اسرائیل و نجاتشان دادی، نیست معبود حقی به جز تو"
و آنگاه که معرفت را و عرفه را انسان شناخت، بندها پاره می شود و حجاب نمی ماند و به معنای واقعی انسان متولد می شود و دعوت حق را لبیک می گوید و شهد شیرین وصل را می نوشد، سر تا پا شوق را زمزمه می کند " خدایا قرار ده مرا، بی نیازی در نفسم، یقین در قلبم، اخلاص در عملم و یاورم باش به زیان آنکه ستم کند و بپوش عیبم و بیامرز خطایم را، پروردگارا به من نعمت هدایت دادی، وارد مکن بر من خشمت را، از تو عذر می خواهم، از تو عذر می خواهم ......"
نظر شما