زنان خود سرپرست با اكثر زنان هم سن و سال خود فرق دارند ، دغدغه آنها مانند خيلي از هم جنسانشان بر سر آخرين مدل لباس ، آرايش ، سرويس جواهرات و برگزاري ميهماني هاي آنچناني نيست ، دغدغه آنها معاش است و تلاش براي يك لقمه نان ، دست هاي آنها پلي است بر مرداب فقر و تنگدستي تا خود و فرزندانشان را با عزت نفس از آن عبور دهند و در اين ميان حرمت خانه و كاشانه خود را نيزپاس دارند.
وجود خسته و دردمندشان افتخاري است براي جامعه كه وجدانهاي بي خبر را از خواب بيدار كرده وبه تحسين وا مي دارد چراكه در اوج مشكلات و هزينه هاي كمر شكن زندگي كه گاهي حتي مردان را نيز به ستوه مي آورد ، صبور و مقاوم ، مردانه از حريم خانه خويش پاسداري كرده و براي فرزندانشان هم پدر مي شوند و هم مادر ، آري اينها همان سرپرستان بي سرپرست هستند .
هنگامي كه از خانواده سخن به ميان مي آيد عموما قالبي متشكل از يك زن و شوهر همراه با يك يا چند فرزند در ذهن مجسم مي شود اما برخي خانواده ها از اين قاعده مستثني هستند ، در اين خانواده ها مادر نقش دو نفر را ايفا كرده و علاوه بر انجام وظيفه اصلي خود كه مادري كردن و تربيت فرزندان است ، نقش مرد و نان آور خانواده را نيز بر عهده گرفته و عملا مسووليت مضاعفي را متحمل شده است .
زن پرورش دهنده نسل بشر و سرچشمه عاطفي خانواده و مرد منشاء اقتدار و نان آور خانواده است حال اگر عوامل مختلفي مانند طلاق ، سوانح ، مرگ ، بيماري ، طلاق و عدم كفايت مرد در اداره زندگي فرمول طبيعي هر خانواده اي را بر هم بريزد ، وظيفه ديگري هم بر دوش زن خانواده گذاشته مي شود كه به مراتب مشكل تر و مسووليت آورتر از وظايف ديگر اوست و آن سرپرستي و اداره معيشتي خانواده است .
زنان بي سرپرست از همان لحظه اي كه مرد خانه خود را از دست مي دهند، روابط اجتماعي شان دچار اختلال و داراي مشكلات روحي ورواني عديده اي مي شود ، اين زنان نه تنها دغدغه تامين معاش دارند بلكه چون احساس مي كنند با از دست دادن سرپرست خانواده ديگر پناهگاه مطمئن و قابل اتكايي ندارند ، دچار آشفتگي هاي روحي مي شوند و اين شرايط در صورت داشتن فرزند به مراتب وخيم تر مي شود .
تقريبا 9 درصد خانواده هاي كشور را زنان سرپرستي مي كنند ، زنان سرپرست خانوار در ايران شامل زنان مطلقه ، شوهر مرده ، بيكار ، معتاد و زنداني، زنان مهاجر ، زنان ازدواج نكرده و زنان داراي شوهران مجهول المكان هستند .
زنان سرپرست خانواده نسبت به ساير زنان ميزان استرس بيشتري را تجربه كرده و در مقابل از كيفيت زندگي پايين تري برخوردار هستند ، تعدد نقش هايي كه زنان سرپرست خانوار به عهده مي گيرند تاثير مستقيمي بر ايجاد استرس ، تشديد اختلالات رواني و بروز بيماريهاي جسمي دارد .
.بنا به گفته مسوولين 1 ميليون و 100 هزار خانواده زن سرپرست در كشور وجود دارد كه درصد كمي از آنها تحت پوشش نهادهاي حمايتي از جمله بهزيستي و كميته امداد قرار دارند ، براي نمونه بهزيستي به عنوان يكي از اين نهادها تنها 110 هزار خانواده زن سرپرست را مورد حمايت خود قرار داده و اين در حالي است كه 170 هزار خانواده پشت نوبت مسكن ، 28 هزار پشت نوبت مستمري و خدمات موردي و 35 هزار زن سرپرست خانوار نيز پشت نوبت وام اشتغال هستند و اين در حالي است كه بهزيستي با اعتبارات محدود خود سالانه بيش از 3 هزار مددجوي جديد را نمي تواند به خانواده هاي تحت پوشش خود اضافه كند .
با اين مستمري ها ماهي يكبار هم غذاي سير نمي توان خورد !
اما اكثر زنان مستمري بگير از سازمان بهزيستي در مورد ميزان دريافتي خود گله مند بوده و اظهار مي كنند كه اين ميزان تكافوي زندگي آنها را نمي كند .
زهرا - ن كه همسرش را در يك سانحه رانندگي از دست داده مي گويد : مقدار مستمري نهادهاي حمايتي مانند كميته امداد و بهزيستي به حدي كم است كه حتي براي تامين هزينه خوراك خانواده 4 نفري ما هم كفايت نمي كند و با اينكه سن وسال من هم از كار كردن گذشته است ، پسر بزرگم كه 16 سال دارد ، درس و مشق را رها كرده و در يك مكانيكي شاگردي مي كند .
وي ادامه مي دهد : مبلغ 15 هزار تومان مستمري حداكثر حقوقي است كه يك خانواده زن سرپرست دريافت مي كند ممكن است برخي ماهها اين مبلغ به 10 هزار تومان هم نرسد ، بارها در خلوت خودم خدا را شكر مي كنم كه حداقل همسرم اين چهارديواري را برايمان گذاشت و گرنه من هم مثل بسياري از زنان خودسرپرست ديگر علاوه بر دغدغه تامين پوشاك ، خورد و خوراك و هزينه تحصيل بچه ها ، غصه كرايه خانه را هم بايد مي خوردم .
وي مي افزايد : در اين چند سالي كه سرپرستي خانواده بر عهده من بود ، با زنان بسياري آشنا شدم كه مشكل من را داشتند ، خيلي از اين زنان واقعا با مشقت و سختي آبرويشان را حفظ مي كنند و صورتشان را با سيلي سرخ مي كنند ، در حاليكه اين وظيفه دولت است كه نيازهاي آنها را به عنوان يكي از گروههاي نيازمند حمايت تامين كند .
از سوي ديگر مسوولين اين نهادها هم از كمبود بودجه و محدوديت اعتبارات سخن به ميان مي آورند ، معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي در اين زمينه مي گويد : ما تمام اين گلايه ها را تاييد مي كنيم و خوب مي دانيم كه اين مبالغ اندك مستمري حداقل نيازهاي خانواده هاي زن سرپرست را هم تامين نمي كند اما به هر حال بايد توجه داشت كه زنان سرپرست خانوار تنها بخشي از مددجويان نيازمند دريافت خدمات بهزيستي هستند و لذا با تفكيك اعتبارات ، بودجه زيادي به اين حوزه نمي رسد .
خبرهاي نااميد كننده يكي پس از ديگري مي رسد !
هر ساله با آغاز سال جديد ، بر حقوق كارمندان دولت و ساير شاغلين اضافه مي شود اما زنان سرپرست خانوار از اين قاعده مستثنا هستند ، آنها سالهاست كه مبلغ مستمري شان بين8 تا 15 هزار تومان ثابت مانده و اين در حالي است كه در آغاز هر سال نرخ رشد تورم و قيمت اقلام و مايحتاج زندگي به صورت سرسام آوري بالا مي رود .
دكتر سيد حسن علم الهدايي درآغاز سال جديد آب پاكي را روي دست تمام خانواده هاي زن سرپرست تحت پوشش اين سازمان ريخت و اعلام كرد كه امسال به دليل عدم افزايش اعتبار ، مبلغ مستمري خانواده هاي زن سرپرست افزايش نخواهد يافت و اين در حالي بود كه چندين ماه پيش از آغاز سال جديد معاون دفتر امور زنان و خانواده اين سازمان خبر از پيشنهاد سازمان بهزيستي به سازمان مديريت و برنامه ريزي مبني بر افزايش 100 درصدي مستمري خانواده هاي زن سرپرست داده بود كه در صورت تاييد مبلغ مستمري تا 50 هزار تومان در ماه نيز افزايش مي يافت .
علم الهدايي با بيان خبر رد پيشنهاد اين سازمان توسط سازمان مديريت و برنامه ريزي اظهار مي دارد : افزايش مبلغ مستمري زنان سرپرست خانوار اعتبار بالايي را مي طلبد كه در زمينه تامين آن با مشكل مواجه هستيم و همين امر افزايش مبلغ مستمري در سال جاري را تقريبا غير ممكن مي كند .
وي با بيان اينكه تا كنون هيچ تصميمي مبني بر افزايش مستمري ها به سازمان بهزيستي ابلاغ نشده است ، مي افزايد : در سال جاري اعتباري معادل 5 ميليارد تومان تحت عنوان كمك به معاش و مستمري خانوارهاي تحت پوشش بهزيستي و مراكز غير دولتي اختصاص يافته ، كه قرار است به صورت ستادي پرداخت شود .
طرح هايي كه نيمه تمام رها مي شود !
ازاواسط سال 82 برخي از نمايندگان زن مجلس و سازمان بهزيستي در پي مطرح كردن طرحي تحت عنوان توانمند سازي زنان سرپرست خانوار برآمدند تا از اين طريق تمام سياستگذاري ها بر روي حرفه آموزي ، ايجاد اشتغال و در نتيجه توانمند شدن اين زنان قرار گيرد تا آنها از يكسو ديگر به دريافت مستمري اندك پرداختي نهادهاي حمايتي چشم ندوزند واز طرف ديگر با اين روش افراد نيازمند جديدتري تحت پوشش قرار بگيرند .
اين طرح عليرغم اينكه ماههاست كه در كميسيون هاي مختلف مجلس مطرح و با نظرات موافق و مخالف بسياري روبرو شد عده اي به بهانه هزينه بر بودن و برخي نيز به بهانه بي مصرف بودن طرح ، تصويب آن را به تعويق انداختند چراكه معتقد بودند نمونه اين طرح تحت عنوان قانون حمايت از زنان و كودكان مصوب سال 71 به دليل عدم ضمانت اجرايي ، كارايي نداشته و تصويب طرح جديد هم مشكلي را حل نخواهد كرد .
قانون جديد نياز نداريم ، بودجه مي خواهيم !
محمد رضا راه چمني در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهردر اين باره مي گويد : توانمند سازي زنان سرپرست خانوار يكي از طرح هاي سازمان بهزيستي است واين سازمان بر اين اساس سالانه حدود 10 هزار زن سرپرست خانوار را از طريق كارآموزي و ايجاد اشتغال توانمند مي كند و در صورتيكه منابع اعتباري بيشتري نيز در اختيار ما قرار گيرد مسلما اين رقم افزايش خواهد يافت .
وي اظهارمي دارد : برخي مي گويند كه براي تصويب اين طرح فعلا به بودجه و اعتبار نياز نداريم ، در حاليكه مشكل ما بر سر نبودن يك قانون جامع نيست بلكه در مورد بودجه و اعتبار است زيرا براي تك تك موارد از جمله اشتغال ، مسكن ، مستمري ، آموزش حرفه و مهارتهاي زندگي و حتي مسائل بهداشتي زنان سرپرست خانوار به پول نياز داريم واگر بودجه لازم در اختيار نداشته باشيم ، قوانين اجرايي نخواهند شد.
دكتر راه چمني افزايش اعتبار را تنها راه حل مشكلات دانسته و معتقد است : براي حل مشكل زنان سرپرست خانوار خلاء قانوني نداريم بلكه مشكل اعتبارات محدود است و در صورتيكه منابع اعتباري به اندازه كافي در اختيارمان قرار بگيرد با همين قانون فعلي نيز مي توانيم زنان سرپرست خانوار را توانمند كنيم و تا زمانيكه اعتبار لازم براي اجراي چنين طرح هايي اختصاص نيابد، هيچ سودي نخواهد داشت .
رئيس سازمان بهزيستي ادامه مي دهد : تصويب طرح توانمند سازي زنان سرپرست خانوار در صورتيكه بودجه كافي براي اجراي آن اختصاص نيابد ، هيچ مشكلي را حل نخواهد كرد .
عيدي كه هيچ وقت پرداخت نشد !
وقتي در ماههاي پاياني سال 82 صحبت از پرداخت عيدي به زنان سرپرست خانوار مطرح شد ، همه فكر كردند كه لااقل از اين طريق اين خانواده ها نيز بخشي از نيازهايشان را تامين كرده و دل آنها هم مانند ساير مردم در هنگام تحويل سال نو شاد خواهد شد اما غافل از اينكه اين مبلغ عيدي حتي پول تو جيبي ماهانه بچه هاي يك خانواده معمولي هم نمي شد و اين در حالي بود كه سازمانها و نهادهاي مختلف براي پرداخت همين مبلغ اندك هم شانه خالي كرده وهر يك اين وظيفه را به گردن ديگري مي انداخت .
سرانجام قضيه به اينجا رسيد كه سازمان مديريت و برنامه ريزي اعلام كرد كه بودجه اي براي پرداخت عيدي به خانواده هاي زن سرپرست نداشته و سازمانهاي حمايتي مي توانند با كمي صرفه جويي از منابع موجود مبلغ عيدي را پرداخت كنند .
از سوي ديگر مسوولين بهزيستي نيز بحث زلزله بم را پيش كشيده و اظهار داشتند كه اين سازمان هر چه داشته در قضيه بم خرج كرده است ، و در صورتيكه سازمان مديريت اعتبارات جديد اختصاص ندهد ، امكان پرداخت عيدي به زنان سرپرست خانوار كاملا منتفي است و در اين ميان اين زنان سرپرست خانوار بودند كه تنها كورسوي اميدشان هم پس از مدتها چشم انتظاري نااميد شد .
يك زن سرپرست خانوار با يك خانواده 5 نفري سر درد ودل خود را اينگونه باز مي كند ، تمام طول سال هر چيزي كه بچه ها خواستند به عيد وعده دادم ، آن هم عيدي كه خودم هم از گفتن آن خنده ام مي گرفت مگر با 15- 10 هزار تومان چه كار مي توانستم بكنم و براي هر كدامشان كه يك تكه لباس هم مي خريدم دست كم به 30 ، 40 هزار تومان احتياج داشتم اما به هر حال به همين هم قانع بودم اما آخر سال فهميدم كه همين مبلغ كم را هم پرداخت نخواهند كرد .
وي با گله ادامه مي دهد : مگر عيدي 10 تا 15 هزار توماني خانواده هاي زن سرپرست چه قدر است كه مسوولين آن را مرتبا به هم پاس داده و از زير بار پرداختش شانه خالي مي كنند .
مريم . د با بيان اينكه اين مبلغ نه تنها باري از دوش ما بر نمي دارد بلكه دردي هم بر غصه هاي ما اضافه مي كند ، اظهار داشت : اگر اين مبلغ عيدي هم پرداخت مي شد تازه اول مشكلات است چون بايد ساعتها حساب و كتاب مي كردم كه با اين مبلغ ، كرايه خانه را مي دادم بدهم ، مواد غدايي تهيه مي كرد يا براي 4 بچه قد و نيم قد كه در طي سال رنگ لباس نو را به تنشان نديده بودند ، لباس نو مي خريدم !
وي با لحني كه نااميدي در آن كاملا احساس مي شود ، مي گويد : به هر حال اين مبلغ كم عيدي امسال هم پرداخت نشد و من امسال هم مانند سال گذشته شرمنده دل شكسته بچه هايم شدم ! باز هم يك وعده ديگر : زنان سرپرست خانوار بيمه مي شوند
بنابر گفته مسوولين در حال حاضر 9 درصد از كل خانوارهاي كشور، معادل 5/1 ميليون خانواده توسط زنان سرپرستي مي شود كه تقريبا 35 درصد آنها جزء خانواده هاي نيازمند هستند ، لذا با توجه به نيازي كه در حمايت ازاين قشر احساس مي شود اجراي طرح هايي مانند بيمه زنان خانه دار به خصوص در مورد زنان سرپرست خانوار كه به دليل بي سرپرستي در معرض آسيب هاي بسياري به خصوص در دوران تنهايي و كهولت سن قرار دارند ، ضروري است اما بايد ديد اين وعده ها تا چه حد از حالت حرف خارج شده و به عمل نزديك مي شود .
معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي در اين باره مي گويد : اين زنان كه وي ضمن تاكيد برضرورت و اولويت بيمه زنان سرپرست خانوار تصريح كرد : در سال 82 تعداد 15 هزار نفر از زنان خانه دار تحت پوشش بيمه اجتماعي زنان قرار گرفتند كه تقريبا 10 درصد آنها زنان سرپرست خانوار بوده اند .
علم الهدايي با بيان اينكه در سال جاري نيز تقريبا 15 درصد ديگر از زنان سرپرست خانوارتحت پوشش بيمه اجتماعي قرار خواهند گرفت ، اظهار مي دارد : در وضعيت عادي زنان خانه دار با پرداخت سالانه 60 هزار تومان كه 5 هزار تومان آن توسط زنان خانه دار و 5 هزار تومان نيز توسط بهزيستي به صورت ماهانه و طي مدت 20 سال به بانك واريز مي شود و پس از 20 سال زنان مي توانند مانند ساير بازنشستگان مشاغل دولتي از مزاياي مستمري بازنشستگي برخوردار شوند .
نظر شما