معاون وزیر ارشاد در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن تاکید بر غفلت از دستاوردهای انقلاب در حوزه فرهنگ، آثار فاخر ادبی را دچار مشکل توزیع دانست و گفت: تعداد نویسندگان حوزه کودک و نوجوان پیش از انقلاب به ده نفر هم نمیرسید، اما این رقم در یک رشد انفجاری اکنون به دویست و شاید بیشتر رسیده است.
محسن پرویز معاون فرهنگی وزیر ارشاد ضمن بیان نکته فوق گفت: از این تعداد نویسنده کودک و نوجوان دست کم صدنفر به طور حرفهای به کار مشغولند و این نشان از آن دارد که ما در این حوزه با رشدی تصاعدی و غیر قابل مقایسه با گذشته برخوردار بودهایم. ظرف سی سال گذشته چنین رشدی در دیگر کشورهای همسایه و یا حتی دیگر کشورهای دنیا اتفاق نیفتاده است. پس معلوم میشود این پیشرفت نتیجه اتفاق دیگری است که امروز نمود آن را به این صورت شاهدیم و آن برکت انقلاب اسلامی است.
مسیر انقلاب جهتگیری مشخصی با گذشته دارد
وی یکی از این تفاوتها را فراهم شدن زمینه نشر آزاد عقاید و افکار دانست و گفت: حتی تلاشهای کسانی که سعی کردهاند با اهانت و انتشار مسایل حساسیتبرانگیز در اجتماع محدودیتهایی را در این زمینه ایجاد کنند ، موثر واقع نشده و نتوانسته در کلان امر تاثیر منفی چندانی برجای بگذارد.
معاون فرهنگی وزیرارشاد با بیان اینکه بسیاری از دستاوردهای ادبیات انقلاب اسلامی به دلیل پخش و نشر نامناسب در معرض عموم قرار نمیگیرند گفت: بارها این مسئله را شنیدهام که گنجینه ادبیات امروز ما خالی است و کتاب هنری و ادبی مناسب برای مطالعه جوان امروز بسیار کم داریم در حالی که من مطمئنم حجم کتابهایی که میتوان برای مطالعه توصیه کرد و از نظر هنری و ادبی ارزشمندند بسیار زیاد است، اما مشکلات بازار نشر ما امکان حضور این آثار را کم میکند.
پرویز سپس به ناشرانی اشاره کرد که پس از انتشار برخی آثار ارزشمند به دلایلی دیگر به کار خود ادامه ندادهاند. به گفته وی اثر نویسندهای که توسط این ناشران منتشر شده محبوس مانده امکان تجدید چاپ ندارد و به همین دلیل کسی از وجود آنها مطلع نمیشود. شناسایی و احیاء آثار فاخری که در گذشته منتشر شده میتواند به احیا این گنجینهها کمک کند تا آنها را دوباره در مقابل چشم مخاطبان قرار دهیم.
دستاوردهای فرهنگی انقلاب مورد غفلت بوده است
به گفته معاون فرهنگی وزیر ارشاد، بحث سیامین سال پیروزی انقلاب اسلامی، سال گذشته توسط این معاونت مطرح و پس از طرح در جلسات مدیران وزارتخانه از آن استقبال شد. وی در این مورد گفت: اکنون سه دهه از پیروزی انقلاب گذشته است و از نظر زمانی و فرهنگی ما دوره کاملی را طی کردهایم. بررسی این فعالیتها میتواند دستاوردهای انقلاب را بهتر به ما نشان دهد تا راه خود را بهتر ادامه دهیم.
وی افزود: با گذشت زمان عدهای در حوزههای مختلف مشغول فعالیت شدند، اما آنچه که ما در نظر داشتیم آن بود که در همه حوزهها، حتی حوزههای غیرفرهنگی هم به این موضوع پرداخته شود. همانطور که میدانید این کار در دولت انجام گرفته و یک بخش ویژه و جداگانه برای بحث سی سالگی انقلاب در نظر گرفته شدهاست.
پرویز با بیان اینکه "انقلاب اسلامی دستاوردهای فراوانی داشته که هیچگاه به شکل یک نگاه تجمیعی مورد بررسی قرار نگرفته است" گفت: بسیاری از جوانان ما با مسایل پیش از انقلاب اسلامی آشنا نیستند و حداکثر آن مسایل را در خلال فیلمها، کتابها و خاطرات میشناسند.
وی ادامه داد: برای مثال گاهی این مسئله مطرح میشود که کشورهای دیگر نیز در کنار ما پیشرفت کردهاند و این پیشرفت مختص به ایران نیست. این مطلب درست است؛ اما مسئله اینجاست که نوع پیشرفتی که ما در مسیر آن گام میزدیم به طور کامل با آنچه که امروز طی میکنیم متفاوت است.
کمبود پایاننامه "ادبیات انقلاب" ناشی از شکاف میان دانشگاه و جامعه است
عباسعلی وفایی رئیس شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی هم درباره دلایل کم بودن تعداد پایاننامههایی با موضوع "ادبیات انقلاب اسلامی" گفت: چندین عامل میتواند در این امر اثرگذار باشد. یکی اینکه بالاخره هنوز زمان زیادی از شکلگیری فضای ادبیات انقلاب نگذشته است و این نوع ادبیات زمان زیادی را باید طی کند تا به تعالی و ترقی برسد.
وی افزود: متاسفانه در دانشگاههای ما ادبیات معاصر در وجه کلی خودش مظلوم واقع شده است. در مقطع کارشناسی تنها 4 واحد درسی وجود دارد که آن هم بیشتر به صورت تاریخ ادبیات ارائه میشود و عمدتاً هم به ادبیات پیش از انقلاب میپردازد و نسبت به شاعران نوظهور پس از انقلاب اقبال چندانی دیده نمیشود.
رئیس شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: در مقطع کارشناسی ارشد وضعیت بدتر از لیسانس است و هیچ واحد درسی در زمینه ادبیات معاصر تدریس نمیشود تا بتواند ذهن دانشجو را درگیر کند. متاسفانه همکاران دانشگاهی ما دِین خودشان را به ادبیات معاصر ادا نکردهاند.
وفایی اضافه کرد: این در حالی است که اگر فقط به عنوان نمونه شعر دوره اخیر را بررسی کنید به شاعران مهمی برمیخورید که تعدادی از آنها کم از برخی شاعران کلاسیک ما ندارند. به همین دلیل یکی از خلاهای مربوط به نبود پایاننامههای ادبیات انقلاب آشکار میشود که به عدم ارتباط میان دانشگاه و جامعه ارتباط دارد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: تولیدکننده آثار معمولاً بیرون از دانشگاهند و دانشگاه به صورت متعارف محل تعلیم است اما این موضوع نباید به شکافی میان نویسندگان خارج از دانشگاه و دانشگاهیان منجر شود. چه بسیار اساتیدی که از جریانات روز ادبی بیخبرند و باید اذعان کرد که این جریانات ادبی برخلاف محافل دانشگاهی در تولیدات ادبی نقش بسزایی داشتهاند.
دانشگاههای ما آمادگی پذیرش ادبیات انقلاب اسلامی را ندارند
حسن ذوالفقاری استاد زبان و ادبیات فارسی هم درباره دلایل کم بودن تعداد پایاننامههایی با موضوع ادبیات انقلاب اسلامی گفت: این نکته نشانگر موضوعی اساسی است و آن اینکه دانشگاههای ما آمادگی پذیرش چنین موضوعاتی را ندارند. من شخصاً اطلاع دارم که چنین موضوعاتی توسط دانشجویان مقاطع مختلف به عنوان موضوع پایاننامه پیشنهاد میشود اما در دانشگاهها به آن پرداخته نمیشود.
وی درباره دلیل این نوع برخورد با پایاننامههای با موضوع ادبیات انقلاب در دانشگاهها افزود: یکی از دلایل میتواند این باشد که دانشگاهها تخصص لازم در این زمینه را ندارند و طبیعی هم هست که به پایاننامههای با آن نوع موضوعات نپردازند. دیگر اینکه برخی دانشگاهیان معتقداند این موضوع (ادبیات انقلاب) هنوز به قوام و نظام خاصی نرسیده که بشود به آن در قالب پایاننامه پرداخت.
ذوالفقاری اضافه کرد: البته این مسئله مختص به ادبیات انقلاب نیست. ما در پرداختن به دیگر حوزههای ادبیات هم در قالب پایاننامه با افت و خیزهایی مواجهیم. به هر حال هنوز رشتههای ادبی آنگونه که باید تخصصی نشدهاند و گرایشهای لازم در این زمینه به وجود نیامده تا پایاننامهای در آن زمینه نوشته شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: البته اخیراً در دانشگاه کرمان مقطع فوق لیسانس رشته "ادبیات پایداری" راه اندازی شد و درست است که در این موضوع قرار است بیشتر واحدهای ادبیات مقاومت تدریس شود اما پیش زمینه این موضوع همان ادبیات انقلاب است.
وی تاکید کرد: واقعیت این است که 30 سال زمان کمی برای بررسی یک پدیده نیست و اکنون دیگر میتوان درباره ادبیات انقلاب مطالعه کرد و پایاننامه نوشت. البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که با وجود تعدد آثار ادبی منثور و منظوم در موضوع انقلاب اسلامی عمده این آثار ذوقی نوشته شده و جنبههای توصیفی در آنها بر جنبههای تحلیلی میچربد.
ذوالفقاری با انتقاد از عدم تجدید چاپ آثار با موضوع ادبیات انقلاب که مورد توجه مخاطبان سه دهه قبل نیز بودهاند گفت: نسل جدید دانشجویان برای انجام تحقیق علمی و انجام پایاننامهها در این موضوع نیازمند نقدهایی علمی هستند چرا باید 16، 17 سال بگذرد آنوقت اثری مانند "رجعت سرخ ستاره" (نوشته علی معلم) تجدید چاپ شود. نقدهایی که درباره شاعران و نویسندگان بعد از انقلاب اسلامی نوشته شده نقدهایی احساسی و ژورنالیستی است و با چارچوبهای یک نقد ادبی سازگار نیست.
آمار دقیقی درباره تعداد پایاننامههای ادبیات انقلاب وجود ندارد
منوچهر اکبری رئیس دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه تهران هم با رد این ادعا که تا کنون پایاننامههای کمی در این عرصه نوشته شده گفت: پایاننامههای زیادی درباره ادبیات انقلاب اسلامی نوشته شده اما هنوز محاسبه دقیقی درباره تعداد آنها صورت نگرفته است. خوشبختانه دانشجویان ما رویکرد مثبتی به ادبیات انقلاب دارند و همین رویکرد موجب شده هزاران پایاننامه درباره ادبیات انقلاب اسلامی و "عرفان و فلسفه در اشعار امام راحل" نوشته شود.
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ادامه گفت: برخی عنوان میکنند پایاننامههای دانشجویی نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی بیاعتنا بوده ولی این ناشی از محاسبات نادرست است. به یقین میگویم در مورد انقلاب بالای هزار پایان نامه نوشته شده است.
وی افزود: در سالهای جنگ که من دانشجوی دوره دکترای ادبیات بودم رساله دکترایم را به "نقد و تحلیل شعر دفاع مقدس" اختصاص دادم اما آیا شما میتوانید ادبیات دفاع مقدس و انقلاب را از هم جدا کنید؟ امسال در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، هشت پایاننامه به پژوهش درباره ادبیات انقلاب و دفاع مقدس اختصاص دارد و دانشجویان مشغول به پژوهش در این مورد هستند. یکی از این پایاننامهها درباره تاثیر جنگ بر ادبیات کودک و نوجوان است.
رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با بیان اینکه نسبت به عظمت ادبیات انقلاب باید پژوهش بیشتری در این عرصه انجام شود یادآور شد: بیش از 40 پایان نامه دانشجویی درباره اشعار قیصرامین پور که مهمترین چهره ادبیات انقلاب است کار شده است اما معتقدم که به اندازه عظمت ادبیات انقلاب کار پژوهشی انجام نشده و باید استادان و دانشجویان توجه بیشتری نسبت به این حوزه داشته باشند.
شعر با انقلاب مردمیتر شد
مصطفی محدثی خراسانی گفت: پیش از انقلاب شعر تنها یکی از جلوههای روشنفکری بود که در محافلی خاص و در میان تعدادی از شاعران میچرخید اما با وقوع انقلاب اسلامی، شعر مردمیتر شد و در حال حاضر ارتباط گستردهای با مردم دارد.
مصطفی محدثی خراسانی با اشاره به تاثیر انقلاب اسلامی در جریانهای ادبی، گفت: مهمترین تاثیر انقلاباسلامی در زمینههای ادبی، پیوند مجدد ادبیات ما با هویت اصلیاش و نوعی بازگشت به خویشتن بود. این اتفاق در فرم نیز رخ داد، یعنی توجه به قالبهای سنتی و فرم هایی که کمتر به آنها توجه میشد، بیشتر شد.
وی افزود: انقلاب اسلامی مضامینی را برای شعر ایجاد کرد که در کنار بهرهگیری از آموزههای شعر، در قالبهای کلاسیک خود را نشان داد. نوعی نوآوری در جریان شعر انقلاب رخ داد که میتوان از آن به جریان نئوکلاسیک یاد کرد و شاهد تکامل آن بعد از انقلاب بودیم.
رشته " ادبیات انقلاب" در دانشگاهها تاسیس شود
ابراهیم خدایار استاد زبان و ادبیات فارسی درباره دلایل کم بودن تعداد پایاننامههایی با موضوع "ادبیات انقلاب اسلامی" گفت: علت اصلی آن نبود رشته و یا گرایش ادبیات انقلاب دردانشگاههاست. به همین دلیل است که دانشجویان علاقه مند نمیتوانند در این موضوع پژوهش کنند.
وی افزود: از سوی دیگر این کمبود به نوعی دیگر در خارج از دانشگاه وجود دارد؛ جوایزی مانند کتاب سال دفاع مقدس هنوز بخش پایان نامه ندارند و به این مسئله کمتوجهی شده است. این نوع جوایز میتوانند مسئله ادبیات انقلاب را برجسته کنند و مسئولان کتاب سال دفاع مقدس باید بخش پایاننامه را هم به جایزه شان اضافه کنند تا از آن طریق بتوان به ادبیات انقلاب هم توجه کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: مسئله دیگر گذشت زمان است؛ به هر حال باید زمان بگذرد تا درباره موضوعی به شکل علمی تحقیق کرد. این مسئله فقط به ادبیات انقلاب اسلامی هم ارتباط پیدا نمیکند درباره ادبیات معاصر هم این مشکل وجود دارد.
خدایار با ارزشمند توصیف کردن اقدام مسئولان دانشگاه کرمان در تاسیس رشته "ادبیات پایداری" آن را زمینه ساز توجه بیشتر به ادبیات انقلاب خواند و گفت: بهترین راه برای حل مشکل نپرداختن دانشگاهها به موضوع ادبیات انقلاب اسلامی، تاسیس رشته آن است. ادبیات انقلاب میتواند زیرمجموعه ادبیات پایداری باشد و تاسیس این رشته در دانشگاه شهید باهنر کرمان اقدام بسیار خوبی بود.
انقلاب تأثیر بزرگی بر ادبیات داشت
کاووس حسنلی استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر این عرصه در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به تاثیر انقلاب اسلامی بر شعر و ادبیات جامعه ایران گفت: با وقوع انقلاب دو فضای ادبی در جامعه به وجود آمد کسانی که در فضاهای انقلاب بودند آثارشان در ادبیات هم نمود پیدا کرد و در واقع با این نویسندگان و شاعران، ادبیات انقلاب اسلامی پدید آمد. کسانی هم بودند که مشمول این فضا نبودند و البته لزوماً هم مقاومتی در برابر آن نداشتند.
این پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی یادآور شد: با وجود پیشینه بسیار ارزشمندی که در ادبیات و زبان فارسی داریم و امکانات انسانی که در اختیار ماست فکر میکنم اگر توزیع امکانات به نحو صحیحی صورت گیرد میتوانیم همانند گذشته در جهان درخشش بینظیری داشته باشیم. ادبیات فاخر و متعالی در توزیع بد امکانات موجود هرگز سهم خودش را نمیبرد و در کانون توجه هم نیست و به همین خاطر نمیتواند نقش خودش را ایفا کند.
نویسندگان و شاعران بعد از انقلاب دچار نوعی "جوزدگی" شدند
رضا رئیسی با اشاره به تاثیر ادبیات در شکل گیری زمینههای وقوع انقلاب اسلامی گفت: باید باور کنیم که ادبیات چه در حوزه شعر و چه داستان نقش به سزایی در روشنگری قشرهای مختلف مردم و دانشجویان و دانشآموزان و شکل گیری زمینههای وقوع انقلاب سال 57 داشت اما باید دید این روند بعد از پیروزی انقلاب چگونه بوده است.
وی در پاسخ به این پرسش افزود: جای تاسف است که بگویم آن مجموعه از نویسندگان و شاعرانی که در پیروزی انقلاب نقش داشتند و توانستند کمکی به روند این پیروزی بکنند بعد از انقلاب به دلایلی دچار نوعی "جوزدگی" و "غلبه فضای احساسی بر فضای عقلانی" شدند.
نویسنده "قطار 57" اضافه کرد: این دسته از نویسندگان بعد از انقلاب یادشان رفت که رسالت اصلیشان چیست؟ به همین خاطر به دنبال فضاهایی که چندان ارتباطی با ادبیات نمیتوانست داشته باشد رفتند. اغلب نوشتههای آن مقطع نوشتههایی سطحی و تاریخ مصرفدار بود و کار ماندگاری از میان آنها برنمیآمد و میتوان گفت که ادبیات انقلاب تا 22 بهمن آمد و متوقف شد.
رئیسی گفت: پایان اغلب داستانهای آن روز هم به ایام پیروزی انقلاب میرسد و در همانجا تمام میشود و به جرات میتوان گفت که به ندرت کتابی میبینیم که داستان آن از صبح 23 بهمن دنبال شده باشد. به خاطر همین خلاء بود که من چهار پنجم حجم داستان کتابم (قطار 57) را به بعد از پیروزی انقلاب اختصاص دادم.
وی با بیان اینکه "اهل قلم دینی را که باید، به انقلاب اسلامی ادا نکردهاند" تاکید کرد: سالهای بعد از انقلاب معمولا با نوعی عدم تمرکز همراه است و در جامعه ما همین که در حال رسیدن به این تمرکز بودیم جنگ تحمیلی شروع شد. همین مزید بر علت شد تا فرصت توجه به پدیده مهم انقلاب اسلامی و پرداختن به آن توسط نویسندگان از دست برود.
وقوع جنگ تحمیلی فرصت شناخت انقلاب را نداد
این نویسنده افزود: البته طبیعی است که باید چندسالی بگذرد تا حادثهای که مثلاً اکنون در آن هستیم تهنشین شود و بتوان درباره آن تحلیل کرد و تجربهای را که با انقلاب به دست میآید به اثر یا آثاری ماندگار بدل کنیم. طبیعتاً باید در سالهای بعد از انقلاب این اتفاق میافتاد که با جنگ این فرصت از دست رفت.
رئیسی اضافه کرد: انقلاب اسلامی در سال 57 و جنگ تحمیلی 8 ساله را به عنوان دو اتفاق بزرگ و تاثیرگذار در جامعه ایران نمیتوان حذف کرد البته طبیعی است که هر کسی از منظر خودش باید به آن بپردازد. الان هم به مقطعی رسیدهایم که بسیاری از حوادثی که یک جورهایی گنگ و ناشناخته مانده بود قابل رویت و تحلیل است البته به شرط آنکه دوستانی هم که آن باید اجازه انتشار این مستندات را صادر کنند دچار تنگنظری نشوند و نگاه باز را سرلوحه کار خود قرار دهند.
بسیاری از اهل قلم در بحث نقد و تحلیل پدیده انقلاب اسلامی ماندهاند
نویسنده چندین اثر درباره انقلاب اسلامی گفت: متاسفانه هنوز که هنوز است بسیاری از اهل قلم در بحث نقد و تحلیل پدیده انقلاب اسلامی ماندهاند و تا جسارت هم پیدا کنند و آن را بر روی کاغذ بیاورند فرصتها از دست میرود و در واقع با دریغ کردن این فرصتها از خودشان صدمه زیادی به ادبیات بعد از انقلاب زدهاند. از سوی دیگر کسانی هم که به تعبیری ریش و قیچی دستشان بود سلیقهای عمل کردند و تعریفهایی که از بحث ادبیات انقلاب دادند بسیار محدود و بسته بوده است.
پژوهش در زمینه ادبیات انقلاب نیازمند زمان بیشتری است
دکتر احمد تمیم داری، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئت علمی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی هم گفت: ادبیات انقلاب در دانشگاههای ایران ندیده گرفته نشده است بلکه این ویژگی رشتههای ادبیات است که تحول ادبی را در همان بدو پیدایش مطالعه نمیکنند و اگر عمر ادبیات انقلاب را از اول دهه 40 حساب کنیم این نوع ادبیات عمری 50 ساله دارد و 50 سال برای پژوهش دانشگاهی کمی زود است.
وی افزود: همه دانشگاههای دنیا تحولاتی را که در حوزه هنر بویژه داستان نویسی، شعر و نثر نویسی ایجاد میشود در همان دوره اولیه موضوع پژوهش قرار نمیدهند بلکه باید سالها از آن بگذرد و به صورت ادبیات کلاسیک مطرح شود تا کسانی که در حوزه ادبیات کلاسیک تخصص دارند به شیوهای آکادمیک به تحقیق در آن حوزه بپردازند.
شاعران جوان میراثداران انقلابند
حمید سبزواری شاعر سرود مطرح "خمینی ای امام" معتقد است که هر چند مبارزه و حضور در عرصه فرهنگ سن و سال نمیشناسد اما شاعران و نویسندگان جوان باید به عنوان میراثداران انقلاب شکوهمند اسلامی حضور بیشتری در عرصهها داشته باشند. یکی از خصوصیات مهم انقلاب ما که بازتاب آن را نیز میتوانیم در شعر و ادبیات ببنیم جوانی و نشاط آن است. انقلاب ما با اندیشههای جوان شکل گرفت، با اندیشههای جوان تداوم یافت و همواره حضور خود را در جوانی و نشاط تعریف کرده است.
شاعر سرودههایی همچون "خمینی ای امام"، "برخیزید ای شهیدان خدایی"، "این بانگ آزادی" و "خجستهباد این پیروزی" در ادامه به قدمت ادبیات انقلابی در ایران اشاره کرد و گفت: انقلاب ما و به ویژه ادبیات آن سالها پیش از سال 57 روی داد. ما از سالها قبل عمر حکومت پهلوی را تمام شده میدانستیم و از همین رو با اطمینان خاطر فعالیت میکردیم.
ادبیات پس از انقلاب ریشه در میراث معنوی ما دارد
وی افزود: با این همه پیروزی قطعی پیروان امام خمینی(ره) در بهمن سال 57 نقطه عطفی در حرکت ما بود. ما راهی را پس از این آغاز کردیم که ریشه در اعماق اعتقادات مذهبی و ملی ما داشت. در روزهای مبارزه علیه حکومت پهلوی هر کس به هر شیوهای که میتوانست کار میکرد و زحمت میکشید. زیرا وقوع این انقلاب با توجه به اجتماع وتفکر مردم در آن دوره برای همه صد در صد بود و جای هیچ شبهه و تردیدی نبود که به زودی خون بر شمشیر پیروز میشود.
رسالت انقلابی ما پایان نیافته است
سبزواری با بیان اینکه مبارزه و تداوم راه انقلاب هنوز ادامه دارد و دشمنان هر روز با نقشهها و تهدیدهای تازهای پیش میآیند، گفت: ما نباید گمان کنیم که به دلیل گذشت سه ده از پیروزی غرور آفرین انقلاب اسلامی، رسالت ما پایان یافته است. از این رو باید همواره با بینشی انقلابی به جهان بنگریم.
وی با اشاره به اینکه شخصیت حضرت امام(ره) و پس از وی حضرت آیتالله خامنهای همواره برکتی برای مردم این سرزمین بوده است گفت: انقلاب ما موجب آزادی مردم از دام بیگانگان و دستیابی به استقلال حقیقی شد و دستاوردهای انقلاب از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ملت ما را به بهرههای بیشتری از لحاظ فکری و مسایلی که انسان باید در عصر خود بداند قرار داده است. ادبیات ما یکی از تجلیهای این استقلال است. ما پس از انقلاب راهی را در ادبیات دنبال کردیم که ریشه در میراث ما و ریشه در آثار حافظ و مولانا داشت.
حرکت شعر به سوی سادگی
عبدالجبارکاکایی شاعر هم با بیان اینکه یکی از تغییرات عمده در مورد شعر بعد از انقلاب سادگی و نزدیک شدن آن به فهم عمومی بود گفت: اصولاً تجربههای جریان شعر پیشگام ما در اغلب اوقات نزدیکی چندانی با ذائقه عمومی ندارد. در میان این تجربهها به طور مثال میتوان به تجربههای شعر سورئالیستی در دهه 40 اشاره کرد اما در همین دوره نیز شعر شاعرانی همچون سهراب سپهری، سیاوش کسرایی و فروغفرخزاد بسیار قابل فهم تر بود.
این شاعر افزود: با آنکه قریحه عمومی مردم به سمت آثار بیتکلف و ساده است اما عموم شعرا تمایل دارند تا نگاهی چند بعدی را در شعر خود به نمایش بگذارند.
کاکایی با اشاره به اینکه با وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 قالبهای سنتی و کلاسیک که به نظر میرسیدند با فضاهای جدید مانوس نیستند مجدداً فرصت حضور پیدا کردند گفت: تجربه نیمایی و به طور کلی نوآوری مختص به قالب خاصی نیست. درست است که نیما قالب خاصی پیشنهاد کرد اما نگاه او بسیار گستردهتر از آن یک پیشنهاد بود و این نگاه بعد از انقلاب به شعر کلاسیک هم راه یافت و گستردهتر هم شد.
وی تاکید کرد: معروفترین شاعرانی که این نگاه را دنبال کردند و آن را بسط دادند قبل از انقلاب مهدی اخوان ثالث و بعد از انقلاب قیصرامین پور بود. در مجموع نگاه نیمایی نگاه معنیداری بود که ادبیات ما را مردمیتر و امروزیتر کرد و اساساً پس از نیما ادبیات ما بهروزتر شدهاست.
این شاعر در عین حال سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب را سالهای توجه بیشتر شاعران به مسایل اجتماعی نامید و گفت: اتفاق بزرگی که صورت گرفته بود سبب شد تا ادبیات و هنر ما درگیر ماجراهای انقلاب شود واین طبیعی بود اما با شروع دهه دوم انقلاب تجربههای شخصی کم کم مجال ظهور یافت.
کاکایی همچنین افزود: ممنوعیت استفاده از عناصر ملی در شعر، تندروی برخی گروههای فرهنگی و غیر فرهنگی، خودسانسوری و عواملی از این دست مانع بروز آثاری متفاوت درباره انقلاب شده است. عموماً سعی شده است که درباره موضوعات اصلی مملکت مانند انقلاب و جنگ تحمیلی به صورت تبلیغی برخورد شود و به همین خاطر آثار نامتعارف نداشتیم.
وی در عین حال شرایط کنونی را مناسبتر از آن سالها عنوان کرد و گفت: اما در شرایط اخیر با آثاری گاه متفاوت و نیز آثاری که ناشی از تجربه شاعر باشد و لزوماً به جریان و حزب خاصی متعلق نباشد روبرو میشویم و شاید آن سالها باید میگذشت تا چنین اتفاقی رخ دهد.
دهه سوم انقلاب بهترین زمان رشد ادبیات کودک است
عموزاده خلیلی هم دهه سوم انقلاب را بهترین زمان رشد ادبیات کودک دانست و گفت: در این دهه برخلاف محتوازدگی که در دو دهه پیش شاهد آن بودیم تنوع موضوعات و تلاش نویسندگان برای نوآوری و خلاقیت قابل توجه است.
فریدون عموزاده خلیلی نویسنده یکی از مشکلات این حوزه را شناخته نشدن ذائقه مخاطبان دانست و گفت: به دلیل خرید کتابهای ادبیات کودک و نوجوان توسط مراکز نمیتوان ذائقه مخاطبان این سن را شناخت و همین نکته سبب میشود تا برای تولید در این عرصه با مشکل مواجه باشیم.
وی افزود: به عنوان مثال آموزش و پروش متولی بیشتر کتابهایی است که در حوزه کودک و نوجوان منتشر میشود. این نهاد میلیونها مخاطب دارد و انتشار یک کتاب از سوی این آنها باعث خوانده شدن آن توسط میلیونها دانش آموز میشود.
خلیلی ادامه داد: همچنین اینگونه کتابها در مسابقات کتابخوانی مورد توجه قرار میگیرد و با شمارگان بالا منتشر و از این طریق به افراد زیادی معرفی میشود.
ادبیات کودک و نوجوان با انقلاب متولد شد
امیر حسین فردی نویسنده و مدیر مسئول نشریه کیهان بچهها با اشاره به تاثیر قابل لمس انقلاب اسلامی روی ادبیات کودک و نوجوان ایران گفت: اوج شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان را باید در سالهای میانی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد مشاهده کرد. یعنی همان سالهایی که مجله "کیهان بچهها" محل گردآمدن بسیاری از نام آوران عرصه ادبیات و هنر کودک و نوجوان بود و آثار آنان در صفحات این مجله چاپ میشد.
وی در توضیح بیشتر گفت: "کیهان بچهها" در آن چند سال در غیاب و یا غفلت ادارات مسئول نقطه عطفی در بالندگی ادبیات و هنر کودک و نوجوان پس از انقلاب شد فعالیتی که شاید دیگر تکرارناپذیر باشد.
پژوهشنامه نگاهی تحریفی داشت
این نویسنده با اشاره به این موضوع که بسیاری از چهرههای مطرح شعر و قصه کشور در جلسات و شوراهای تحریریه کیهان بچه ها بالیدهاند و بلند آوازه شدهاند اظهار داشت: این یک اتفاقی مبارک بود. اگرچه در نیمه دوم دهه 70 پژوهشنامه کودک و نوجوان با نگاهی تحریفگرایانه سعی کرد با توهین به همکاران هنرمند کیهان بچهها این حرکت را به قول بیمار خودشان دولتی و ایدئولوژیک بنامند. این در حالی است که همه آن شاعران و نویسندگان هرآنچه می نوشتند و میسرودند برخاسته از حس خودشان بود و کیهان بچهها کوچکترین دخالتی در آن نداشت.
تاسیس خانه ترجمه موجب سرازیر شدن سیل بی ضابطه آثارغربی شد
این فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان با انتقاد از تاسیس خانه ترجمه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول سالهای دهه 70 گفت: متاسفانه بالندگی ادبیات کودک و نوجوان پس ازانقلاب اسلامی با رویکرد وزارت ارشاد به ترجمه و تاسیس خانه ترجمه سرازیر شدن سیل بی ضابطه آثار غربی به ایران را در پی داشت. دراین شرایط استقبال سودجویانه برخی ناشران ازاین فرصت پیش آمده و بی مهری نسبت به نویسندگان و شاعران ایرانی و عدم قبول چاپ آثارآنان یکی از دلایل عمده رکود ادبیات کودک و نوجوان شد.
نویسنده رمان "اسماعیل" با تاکید بر این موضوع که ادبیات در 30سال اخیر جایگاه مهمی برای خود به دست آورده است گفت: البته در این میان برخی از ناشران اقماری در حد انفجار فربه شدند و کمر ادبیات کودک و نوجوان تازه بالیده را شکستند. به طوری که امروز این موجود فرتوت با کمک عصا هم قادر به راه رفتن نیست.
وی افزود: ولی آنچه که با قاطعیت می توان گفت این است که انقلاب جان تازه ای به ادبیات داستانی این سرزمین دمید. در این فضا نویسندگان شکوفا شدند. ادبیات گردن افراشت، بال و پر گرفت و فاصله خود را با آن ادبیات وابسته به بخشنامهها و دستورالعملهای حزب کمونیست شوروی کاملا از میان برداشت و تبدیل به یک ادبیات ملی شد.
مدیر مسئول نشریه کیهان بچهها افزود: اما در بخشهای قابل توجهی از همین ادبیات وابستگی به رهنمودهای محافل غربی و سرسپردگی به جریانهای فکری و سرمایهداری و صهیونیستی نه تنها قطع نشده بلکه به بازتولید هم رسید و تکثیر شد.
وی در پایان خاطرنشان ساخت: با این حال فضای آزاد جامعه انقلاب به این جریانهاهم مجوز تولید و حضور داد و همچنان میدهد. به نظرم این بخش از بحث را باید در چارچوب تهاجم فرهنگی غرب و دلدادگی برخی از محافل ادبی داخلی به اراده نظریه پردازان غربی و در نتیجه جدایی از متن مردم ایران و فرهنگ و آرمانهایشان ادامه داد.
ادبیات پیش از انقلاب تهی از معنا بود
راضیه تجار نویسنده درباره روند تحولات ادبی بعد از انقلاب گفت: ادبیات انقلاب نوع خاصی از ادبیات بود که با انقلاب اسلامی وجود خود را اعلام کرد. این انقلاب از نظر محتوا به گونهای است که به خوبی قابل تامل و بررسی است و در یک کلام میتوان گفت در این ادبیات محتوا بر کل ادبیات افزوده شد در حالی که پیش از انقلاب ادبیات عمدتاً از محتوا و معنایی خاص تهی بود.
تجار اضافه کرد: بسیاری از آثار آن زمان از نظر فرم سطح بالایی داشتند اما وقتی دقت میکردی میتوانستی ببینی که آن پوسته ظاهری قویتر از محتویات درونی است و با چیزی روبرو میشدی که در ظاهر درخشش زیادی دارد اما از محتوا و درون مایه تهی است.
به ادبیات متعالی رسیدهایم
این نویسنده گفت: بعد از انقلاب این روند برعکس شد و محتوا ارجحیت پیدا کرد و مضاف بر آن هنرمندان در طول سه دهه اخیر، آثاری ارائه کردهاند که هم محتوا و هم فرم آنها درخشش شگرفی داشته است. این همان ادبیات متعالی است که ما به آن رسیدهایم و باید گامهای بیشتری هم برای تعالی آن برداریم.
وی در پاسخ به این سوال که "ادبیات انقلاب چه میزان در جهان شناخته شده است؟" تاکید کرد: پاسخ به این پرسش نیازمند توجه به ترجمه ادبیات ما به زبانهای دیگر است. متاسفانه ما پشتوانه غنی به لحاظ ترجمه نداریم و هیچ مرکزی هم که برخی مترجمان را موظف کند آثار ادبیات انقلاب را به زبانهایی مانند انگلیسی و عربی ترجمه کند نداریم.
مانایی انقلاب را به رمان بیاوریم
مصطفی جمشیدی نویسنده هم درباره روند تحولات ادبی بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر عظمت این رویداد در قرن بیستم گفت: چندین قرن بود که هیچ تغییر ساختاری و شکلی در جهان صورت نگرفته بود و انقلاب اسلامی آنقدر عظیم بود که روشنفکران در درک ابعاد و ماهیت آن مبهوت ماندند تا جایی که در برخی مورد شاهد گسست فرهنگی میان قبل و بعد از انقلاب شدیم.
وی افزود: از نظر تکنیکی نویسندگان قبل از انقلاب چیزی کم نداشتند اما نکته مهم این است که به لحاظ محتوایی چه اتفاقی رخ داد؟ ادبیات پیش از انقلاب در سایه نوعی نیستانگاری ناشی از مدرنیته و مصرفزدگی بود هر چند رگههایی از عدالتجویی در میان نویسندگان آن دوره وجود داشت و گامهایی هم برداشته میشد و ظرفیتهایی را به کمال سپری کرده بود.
برخی روشنفکران از انقلاب جا ماندند
جمشیدی اضافه کرد: ما پیش از انقلاب در آثار نویسندگانی مانند ابراهیم گلستان، صادق چوبک، بزرگ علوی و محمود دولتآبادی، تزئینهایی در زمینه تکنیک و حتی الگوبرداریهایی از ادبیات سوسیالیستی و نگرههایی از ادبیات تلخ و نیستانگاری میدیدیم اما وظیفه نویسنده بعد از انقلاب این است که همان ظرفیتها را هم در زمینههای تکنیکی و هم محتوایی انجام دهد و اگر به دنبال موضوعاتی باشیم که آنها پدید آوردند کار خاصی انجام ندادهایم.
این داستاننویس گفت: در دولت فعلی گامهایی برداشته شده اما همه چیز صرف بودجه نیست. ضمن اینکه دانشگاهها در این زمینه کم کاری کردهاند. در کشوری مانند آمریکا رمانهای مهم دنیا را دانشگاهها چاپ میکنند در حالی که وضعیت در کشور ما برعکس است.
وی با انتقاد از گرایش جامعه به ادبیات عامهپسند اضافه کرد: ما با ادبیات توهمآمیزی به نام ادبیات عامهپسند مواجهیم در حالی که آبشخور ادبیات ما فرهنگی است و موادی هم که باید به آن بدهیم باید فرهنگی باشد. شمارگان آثار مربوط به ادبیات عامهپسند ما نامعقول است و نشان از وجود دستهایی است که نگذارند کتاب مفید به دست مردم برسد.
ادبیات کودک و نوجوان پیش از انقلاب بیبنیه بود
مصطفی رحماندوست هم با بیان اینکه قبل از انقلاب ادبیاتی به نام ادبیات کودک و نوجوان در ایران نداشتیم گفت: ما نویسندگان محدودی در این حوزه داشتیم که در کنار ادبیات بزرگسال به ادبیات کودک نیز توجه داشتند.
مصطفی رحماندوست نویسنده و شاعر ادبیات کودک و نوجوان با بیان اینکه "البته خبرنگارانی در مجله پیک به طور تخصصی به این مساله میپرداختند" گفت: ادبیات امروز قابل قیاس با ادبیات گذشته نیست و دیگر نباید آنچه را که امروز وجود دارد با قبل از انقلاب مقایسه کنیم.
وی افزود: به اعتقاد من قبل از انقلاب نمیتوان روی 10 نویسنده دست گذاشت و گفت که این 10 نفر عمرشان را صرف ادبیات کودک کردهاند. در حال حاضر با نشریاتی که برای کودکان و نوجوانان منتشر میشوند و دست کم چهارهزار عنوان جلد کتاب در طول سال میتوان گفت پیشرفت بسیار خوبی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان داشتهایم. امروزه حرفه عده زیادی نوشتن و نقاشی کردن برای کودکان شده است و این توجه شدید به ادبیات کودکان پس از انقلاب روی داده است.
رحماندوست اضافه کرد: متاسفانه در سالهای اخیر وضیعت خوبی نداشتهایم و آن سیر صعودی آنطور که خواستهایم دنبال نشده است. درست است که هنوز هم ادبیات کودک و نوجوان ما بالنده است، اما ما باید خود را علاوه بر مقایسه با کشورهای منطقه با گذشته خودمان در طول سه دهه اخیر نیز بسنجیم. این بررسی نشان میدهد که محنی رشد ما در سالهای اخیر رشد مناسبی نداشته است.
انقلاب اسلامی خاستگاه ادبیات جهانی مقاومت است
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس انقلاب اسلامی هم را خاستگاه ادبیات مقاومت در جهان توصیف کرد و گفت: اینکه امروز میِبینیم مردم غزه در مقابل اشغالگران مقاومت میکنند موضوع جدیدی است که از صدور انقلاب ما ناشی شده است.
سردار میرفیصل باقرزاده رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس درباره روند تحولات ادبی پس از انقلاب اسلامی گفت: رویکرد ادبیات پس از انقلاب رویکرد ارزشی با نگاه مقاومت بوده است. در حقیقت ادبیات ما به دلیل اینکه در بستر انقلاب اسلامی و جنگ شکل گرفته است به نوعی ترجمان مقاومت است و یکی از درسهایی هم که مقاومت میدهد روحیه تکلیف گرایی است که امام خمینی (ره) مبلغ و مروج آن بوده است.
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس اضافه کرد: روحیه تکلیفگرایی مذکور به این معنی است که انسان با وجود همه مشکلات، تنگناها، اضطرارها، سختیها، عسر و حرجها و حتی تحمیل جنگ و همه ناملایمات دیگر بر سر آرمانهایش بایستد و از آن دفاع کند. این نگاه ادبیات مقاومت و نگاه تکلیفگرایی است که امام در روح آن دمید.
سردار باقرزاده در پاسخ به این پرسش که آیا "نویسندگان ما توانستهاند مفاهیم موجود در انقلاب را در سه دهه اخیر به زبان رمان و داستان در بیاورند؟" افزود: قطعاً نویسندگان متعهد کشور تلاششان را در این سالها به کار گرفتهاند و تا حد زیادی هم موفق بودهاند. خاستگاه ادبیات مقاومت در جهان انقلاب اسلامی است که ثمراتش را امروز در غزه میبینیم. اینکه مردم غزه در مقابل اشغالگران مقاومت میکنند موضوع جدیدی است که از صدور انقلاب ما ناشی شده است.
انقلاب نویسندگان و شاعران تازه نفس را وارد عرصه کرد
توفیق سبحانی مولانا پژوه کشورمان هم درباره تاثیر انقلاب اسلامی بر ادبیات فارسی، گفت : اثر انقلاب اسلامی بر ادبیات آن بود که موضوعهای جدیدی را وارد نثر و شعر کرد واژه هایی نوساخته هم وارد زبان ساخت. انقلاب همچنین موجب شد نویسندگان و شاعران تازه نفس وارد این عرصه شوند.
مصحح دیوان کبیر همچنین درباره میزان تاثیرپذیری نویسندگان از رخداد انقلاب، افزود: گرچه هنوز زود است که درباره پرداختن نویسندگان به آرمانهای انقلاب سخن گفت، اما به گمان من آنها در کار خود چندان موفق نبودهاند. با این وجود میتوان گفت که در دهه نخست این تاثیرپذیری آشکارتر است.
سبحانی اضافه کرد: به عقیده من حق بود در این سالها پژوهش هایی درباره حیات، اندیشهها و آثار نویسندگان، شاعران و جانبازانی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فعال بودند، به عمل میآمد که تاکنون این کار انجام نشده و یا دست کم به این موضوع پرداخته نشده است.
وی معرفی این بخش از نویسندگان را ضروری توصیف کرد و افزود: این کار لازم است چرا که به قول معروف سوگواری برای مرده نیست بلکه برای تنبه زندگان است!
این پژوهشگر عرصه تاریخ و ادبیات کشورمان همچنین در ارزیابی میزان استقبال از آثار ادبی بعد از انقلاب در جهان، گفت: اطلاع دقیقی ازمیزان استقبال از آثار ادبی دوره انقلاب در خارج از ایران ندارم اما میدانم که کتابهایی از برجستگان ایرانی همچون مرحوم مطهری، شریعتی و دیگران به زبانهای دیگر ترجمه شده است.
نظر شما