به گزارش خبرنگار مهر، متن کامل سخنان رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم اختتامیه چهارمین کنفرانس بینالمللی فلسطین با عنوان" فلسطین مظهر مقاومت، غزه قربانی جنایت" به شرح زیر است : خداوند تبارک و تعالی میفرماید: لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ . باید به ملت فلسطین و هم بیداردلان حق داد که در قبال ظلم و ستم وحشیانه رژیم صهیونیستی نفرین ابدی را نثار آنان کنند چرا که حادثهای که در سرزمین فلسطین رخ داد در تاریخ بشر کم سابقه است. عدهای را به زور از سرزمین خود اخراج کنند و میلیونها نفر آواره و میلیونها نفر در گروگان آنها در سرزمینهای اشغالی و آنها را از حقوق اولیه حیات سلب کردهاند و همزمان با صدای کلفت آنان را تروریست خطاب مینمایند و با فریبکاری منادی صلحطلبی سر میدهند. این وضعیت برای مردم فلسطین مظلومیت مضاعف ایجاد کرده است. متأسفانه عدهای هم در منطقه همین سخنان را با لفافه دلسوزی و واقعنگری تکرار میکنند.
سؤال اصلی این است، در چنین شرایط ظالمانه سخن از چه صلحی میکنید؟ صلح با که؟ و نتیجه این صلح چه موضوعی را حل میکند؟ اگر موضوع فلسطین، آوارهسازی مردم فلسطین از سرزمین خود با زور است تا کشوری خیالی ایجاد گردد صلح پاسخ به چه موضوع است، پاسخ به ظلم به مردم فلسطین یا پاسخ به نیاز رژیم صهیونیستی؟ در واقع در همه تئوریهای صلح که مطرح شده چه از زبان آمریکاییها و اروپاییها و یا بعضاً از لسان اعراب، واژه با ارزش صلح را سپر خواسته مستتری قرار دادهاند که آن خواسته پاسخگوی نیاز رژیم صهیونیستی بوده است.
تا رفع ظلم از ملت فلسطین. اگر صورت مسئله چنین است از پیمان اسلو تا امروز که چندین تئوری صلح مطرح گردید و آخرین آن طرح شتابزده بوش در آناپولیس بود، کدامیک از این تئوریها مجال توفیق در صحنه عمل پیدا کرد؟ با اینکه ظاهراً آنها به واژه گوشنواز صلح مزین شده بود و در نحوه تحقق آنها برحسب شرایط زمانی و مکانی از سازوکارهای متفاوت استفاده شد پس چرا هیچکدام توفیق نیافت؟
ریشه عدم توفیق در برخورد سهلانگارانه و بلکه مزورانه کشورهای بزرگ با حقوق یک ملت است که برخی کشورهای منطقه هم با تقافل آن سخنان را تکرار یا بزرگ نمودند.
آنها به جای احترام به حقوق یک ملت، صورت مسئله را پاک کردند و به جای آن مسئله دیگر نوشتند و تلاش کردند با رفتوآمدهای زیاد و تشکیل زنجیرهای از کنفرانسها مسئله تصنعی خود نوشته را حل کنند نه حقوق ملت فلسطین را. اما سنت تاریخ این نیست که اینگونه پاک کردن زوری صورت مسئلهها در تاریخ جهان، باعث محو شدن واقعی آنها شود بلکه این بار مسئله با روحیه عصیان ظاهر میشود. کراراً میگویند چرا در فلسطین شاهد خشونت هستیم و باید به این خشونتها خاتمه داد!
جدای از فریبکاری نهفته در این سخنان که همیشه خشونت وحشیانه از جانب اسرائیل بوده است. اما سؤال این است اگر شما با این روشها جز دفاع از خود در مقابل خشونت اسرائیل و نادیدهانگاری بینالمللی برای ملت فلسطین راهی باقی گذاشتهاید؟ کدامیک از وعدههای صلح عملی گردید.
پیمان اسلو بر دو پایه استوار بود: 1- تأسیس حکومت خودگردان فلسطین؛ 2- انجام مذاکرات برای حل مسائل دیگر مثل قدس، پناهندگان شهرکها، آب و... . تصور این بود که همه اراضی کرانه باختری بجز چند پادگان یعنی حدود 90 درصد خاک در اختیار فلسطینیها قرار میگیرد آیا چنین شد؟
اسلو شکست خورد چون اسرائیل به تعهدات خود به هیچ وجه عمل نکرد. لذا از بررسی راه طی شده با تابلو صلحخواهی و سناریوهای مختلف مطروحه آنچه حاصل شد عقیم بودن این راهها و شعلهور کردن جنگ در منطقه بود. در واقع بررسی شرایط گذشته بطلان این روشها را نشان میدهد امروز نیاز به راهی نو بر مبنای عدالت و واقعنگری است. اما این راه مانورهای تبلیغی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی نیست که بعد از هر ماجراجویی طراحی شده و سازمان یافته اسرائیل و آمریکا عدهای که تخصص در واسطهگری پیدا کردهاند میانداری کنند تا به اسرائیل جایزه کشتارها را بدهند، نظیر آنچه در فجایع غزه رخ داد و عدهای قصد داشتند به عنوان وساطت، غزه را به مزایده بگذارند که ملت فلسطین و حماس پاسخ محکم به آنها دادند. به قول مارکس: "تاریخ همواره تکرار میشود، ابتدا به صورت یک تراژدی و سپس به شکل یک نمایش کمدی".
اما سردمداران رژیم صهیونیستی و آمریکا باید از گذشته درس بیاموزند که زمانه قتل و غارت و زورگویی سر آمده است و شرایط برای قتلعامهایی نظیر دیر یاسین و مسجدالخلیل و صدها مورد دیگر فراهم نیست. رفتار زورگویانه آنان نظیر آنچه در جنگ 33 روزه و بعد در جنگ 22 روزه غزه ایجاد نمودند، جز سرافکندگی در میدان عملیات و بیآبروئی در صحنه جهانی برای آنان دستاوردی نخواهد داشت.
کشورهای اسلامی در حمایت از فلسطین جدای از ادای وظیفه اسلامی به نوعی از منافع و امنیت ملی خود نیز صیانت کردهاند و نباید منت بر سر ملت فلسطین بگذارند، در پناه مقاومت حزبالله، حماس سایر گروههای جهادی بود که رژیم صهیونیستی و آمریکا امروز در موقعیتی قرار ندارند که بتوانند سخنان درشت بگویند و یا اقدامات ناشیانه گذشته را تکرار کنند اما از حافظه تاریخی حذف نمیشود که ماربرژینسکی در کتاب انحلال و تعاریف ژئوپلینک گفته است: "کشورهای بزرگ منطقه باید کوچکتر شوند."
و حتی بعد از ماجراجویی افغانستان و عراق تصمیماتی در مورد تقسیم برخی کشورهای عربی گرفته بودند. اگر کشورهای اسلامی با یکدیگر همکاری ننمایند و در مقابل اسرائیل یکصدا نباشند و از مقاومت فلسطین حمایت نکنند نباید تردید داشت که در شرایط قدرت اسرائیل وضعیت آنان نیز اینگونه نخواهد بود. مورد نقد آن را در ماجراجویی اخیر علیه سودان مشاهده میکنید که با کمال پررویی به خاطر ایجاد فضای فشار بر سودان و منفعل نمودن این کشور یک حکم سیاسی صادر نمودند.
هر چند دوستان سودانی به نیکی میدانند که این اقدام آمریکا و برخی کشورهای غربی نوعی فرار به جلوست و دقیقاً همان کاری را باید انجام دهند که نیروهای مقاومت فلسطین در مقابل اسرائیل انجام دادند. یعنی ایستادگی غیرتمندانه. از طرفی ما نیز در این کنفرانس اعلام میکنیم ما در کنار برادران سودانی هستیم و از موضع مترقی آن کشور حمایت میکنیم. پرونده آمریکا در بحث حقوق بشر مبتذلتر از این حرفهاست که مدعی کشور دیگری شود، با آن اقدامات مفتضح در ابوغریب و گوانتانامو و حمایت از نسلکشی اسرائیل و صدها مورد دیگر.
ما هنوز نشانهای از تغییر رفتار آمریکا نسبت به مسلمانان علیالعموم و مردم فلسطین بخصوص مشاهده نکردهایم، ولی انصافاً از زبان پیچیدهتری استفاده میکنند.
لذا توصیه نخست به کشورهای اسلامی این است که وحدت خود را بازیابند و تصور نکنند غرب اعتنایی به منافع آنان خواهد داشت. دوستی آنها تا زمانی است که کشورهای اسلامی در دستان آنان قرار داشته باشند و از این رهگذر فایدهای برای آنان پدید آورد وگرنه اینان همان کشورهایی هستند که در طی دو جنگ اول و دوم جهانی در قرن بیستم بیش از مجموع جنگهای عراق بیش از 800 هزار نفر عراقی را کشته و مجروح نمودند. لذا بررسی تاریخ گذشته نشان میدهد منافع ملتهای اسلامی در همگرایی و وحدت و مناسبات عمیقتر با یکدیگر است.
توصیه دیگر به برادران فلسطنیی این است متأسفانه روابط بینالمللی علیرغم ظاهر صلحطلبانه، ماهیتی زورگویانه دارد. صراط پیروزی شما بر محور مجاهدت و مقاومت رقم خورده است. در کنار روشنگری مستمر، راه جهاد فیسبیلالله، راه فلاح و رستگاری است. شما در این راه، یاران فداکاری خواهید داشت که بسیار ارزشمندتر از رایزنیهای سبک و بیوزن برخی کشورهاست که گاه برمبنای دلسوزی آن را طرح میکنند.
وحدت همه نیروهای فلسطینی حول مقاومت عزت و سرافرازی آنان را فراهم میکنند. همانگونه که در سالهای اخیر مشاهده نمودید، آیا لبنان در پناه مقاومت عزیز نشد؟ آیا غزه در پناه مقاومت سرافراز نشد؟
برادران فلسطینی این سرمایه ارزشمند در پناه مقامت و روحیه جهادی حاصل شده و شما به خوبی میدانید پشت میز مذاکره کشورهای زورگو چیزی به کسی هدیه نمیدهند،همانگونه که در موضوع هستهای ایران، جمهوری اسلامی با مقاومت قدرت فناوری خود را تثبیت نمود. البته دیپلماسی مذاکره ارزشمند است وقتی که با اسلوب حق مدارانه توأم باشد که امروز چنین نیست.
هر چند آمریکا و غرب در مقابل مقاومت همان حرفهای تکراری گذشته را میزنند اما بدانیم گاهی زبان آنها مجاب نمیشود. ولی روح آنان مجاب میگردد و نباید توجهی به لفاظیهای رژیم صهیونیستی کرد که علیرغم شکست در مقابل مقاومت این روزها همچنان بر طبل جنگ میکوبند. اسرائیلیها همچون خروسی نوپا هستند که در مبارزه با حریف از پا درآمده اما همچنان بانک پیروزی سر میدهد.
کنفرانس تهران با مشارکت مجالس کشورهای منادی وحدت دولتها و ملت اسلامی و موضوع فلسطین را محور همدلی کشورهای اسلامی میپندارد که در پناه این وحدت، تمامی گروههای فلسطینی میتوانند با استراتژی مقاومت از پشتیبانی همه مسلمین برخوردار گردند.
کنفرانس تهران در خلال دو روز بحث جدی کمک به مردم شریف غزه در جهت بازسازی را همچنان اولویت امروز کشورهای اسلامی میداند که نباید با این موضوع انسانی، کشورهای غربی بازی کودکانه نمایند و کمکرسانی به ملت فلسطین و غزه را گروگان امیال رژیم صهیونیستی کنند، که این بازی ناجوانمردانه با پول کثیف است.
کنفرانس تهران بازگشایی گذرگاهها برای مددرسانی به ملت فلسطین را ضروری میداند که در هیچ حالی شرطبردار نیست و جزو حقوق اولیه آنان است و از کشورهای منطقه میخواهیم در این زمینه سهلانگاری و تقافل ننمایند و مراقبت داشته باشند که غرب حیثیت و آبروی آنان را وجه المصالحه امیال خویش قرار ندهد.
کنفرانس تهران ماجراجویی اخیر آمریکا و برخی کشورهای بزرگ در مورد کشور برادر سودان را محکوم و آن را دسیسهای برای منفعل ساختن این کشور میداند و حمایت همه جانبه از کشور دوست و برادر سودان مینماید.
کنفرانس تهران تا احقاق حقوق ملت فلسطین خود را مؤظف به اقدام میداند و به همین دلیل کمیته دائمی پیگیری را دایر مینماید. لازم میدانم بار دیگر از حضور گرم و صمیمی شما حضار گرانقدر سپاسگزاری میکنم و امیدوارم در آینده کنفرانس فلسطین در قدس شریف به میزبانی دولت فلسطین و مقاومت برگزار گردد.
نظر شما