پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۸ فروردین ۱۳۸۸، ۹:۱۰

نگاهی به فیلم بیضایی/

"وقتی همه خوابیم" ادامه دغدغه‌های همیشگی بیضایی است

"وقتی همه خوابیم" ادامه دغدغه‌های همیشگی بیضایی است

فیلم سینمایی "وقتی همه خوابیم" ساخته بهرام بیضایی با تکیه بر جذابیت‌های بالقوه پشت صحنه سینما بر مسیر دغدغه‌های همیشگی این فیلمساز حرکت می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، بیضایی در "وقتی همه خوابیم" تلاش کرده بخشی از معضلات سینمای ایران را از نقطه‌نظر خود و بر اساس تجربیاتش روایت کند که تجربه‌ای خاص در کارنامه‌اش به شمار می‌رود.

او پس از هشت سال دوری از سینما و انصراف از ساخت فیلم "لبه پرتگاه"، پارسال پروژه جدیدش را کلید زد که در بیست و هفتمین جشنواره فجر به نمایش درآمد و بازتاب‌های متفاوت داشت. "وقتی همه خوابیم" از معدود فیلم در فیلم‌های سینمای ایران و متأثر از تجربه و نگاه خاص این کارگردان مؤلف و پیشکسوت است.



بیضایی و مژده شمسایی پشت صحنه "وقتی همه خوابیم"

بیضایی در فیلم علاوه بر اینکه تلاش کرده با تکیه بر جذابیت‌های بالقوه پشت صحنه سینما توجهی بیشتر به مخاطب داشته باشد، گوشه‌چشمی هم به طنز دارد. به این ترتیب حرکت بر مسیر دغدغه‌های شخصی و همیشگی او که رنگ و بویی از طنز و توجه به مخاطب را گرفته، می‌تواند دیدن جدیدترین اثرش را بدل به تجربه‌ای خاص کند.

"وقتی همه خوابیم" هر چند مسائل و معضلات پشت صحنه سینمای ایران را نشانه رفته، اما محدود به همین وجه هم نمانده و روایت تو در توی آن حاکی از این نگاه چندجانبه است. اولین روایت به داستانی اختصاص یافته که به عنوان ماجرای یک فیلم در حال فیلمبرداری است. 

داستان این فیلم بیش از هر چیز وامدار دغدغه‌های همیشگی بیضایی با محوریت زنان است. زنی به نام چکامه (مژده شمسایی) برای انتقام گرفتن از خواهرش که با شوهر او رابطه برقرار کرده یک زندانی تازه آزاد شده به نام نجات شکوندی (علیرضا جلالی‌تبار) را اجیر می‌کند.

فیلم تا سکانس ملاقات شکوندی با خواهر چکامه به عنوان داستان اصلی پیش می‌رود و با یک چرخش روایی پشت صحنه فیلم به تصویر درمی‌آید. بعلاوه نقش‌آفرینی خاطره (شمسایی) در نقش چکامه و خواهرش و (جلالی‌تبار) در نقش نجات با تکیه بر آسیب‌شناسی حضور بازیگران زیر سایه روابط پشت صحنه سینما مطرح می‌شود.

هر چند ابتدا به نظر می‌آید این چرخش و کات شدن فیلمبرداری به پشت صحنه می‌توانست زودتر اتفاق بیفتد، اما اهمیت آن کمی بعد مشخص می‌شود که دو وجه مهم را تأمین می‌کند. نکته اول در پرداختن به دغدغه همیشگی بیضایی و پرداختن به بحران هویت در زنان است که در ادامه ماجرای فیلم در فیلم مشخص می‌شود.

جایی که چکامه اعتراف می‌کند نقش خواهرش را بازی کرده چون خود را در تصادف و مرگ شوهر و فرزندش مقصر می‌دانسته و در واقع با اجیرکردن نجات یک آدمکش برای پایان دادن به کار خودش استخدام کرده تا به این عذاب وجدان پایان دهد. ردیابی این حس‌های چندگانه و توهم‌وار و نقش بازی کردن چکامه در دو نقش به مدد نقطه‌گذاری بیضایی در این سکانس امکانپذیر شده است.  

وجهی دیگر نیز که با این پرداخت تأمین شده آسیب‌شناسی ورود بازیگران و نیروهای غیر متخصص با پول و پارتی به فیلم‌ها است. در واقع وقتی در مناسبات و روابط پشت صحنه بازیگر نقش شکوندی به اجبار تعویض می‌شود، در فیلمبرداری مجدد تفاوت کیفی این سکانس‌ها با حضور بازیگر جدید ثبت می‌شود. در واقع بخشی از طنز کار بدون آنکه فیلمساز تلاشی برای  درشت‌نمایی آن کرده باشد، در همین قرینه‌پردازی شکل می‌گیرد که از بطن موقعیت وارد کار شده است.

این قرینه‌پردازی وقتی به موتیف‌های معنادار تبدیل می‌شود که بازیگر زن هم تغییر می‌کند و این بار تغییرات در ریتمی سریع‌تر از دیدگاه عمومی حاکم بر تولید سینمای ایران حکایت دارد. در واقع می‌توان این آسیب‌شناسی روابط حاکم بر تولید را به نوعی رفتارشناسی نسبت دارد که خاص سینما نیست اما از زاویه نگاه بیضایی آثار مخرب آن در این بخش مورد توجه قرار گرفته است.

فیلم در عین پرداختن به این شرایط و پیگیری روایت در زمان واقعی، روایت نمایشی فیلم را نیز پیگیری می‌کند که تلاش فیلمساز برای به سرانجام رساندن آن و رها نکردن مخاطب در نیمه‌راه وجهی دیگر از توجه به مخاطب را به همراه دارد. این حرکت موازی در نمایش و واقعیت هر چند به نظر می‌آید بیش از هر چیز به نفع ترسیم شرایط پشت پرده سینما و نقد این سیستم باشد، اما با پیوند خوردن نمایش و واقعیت همانطور که اشاره شد به مایه‌های همیشگی آثار بیضایی نزدیک می‌شود که کشف آنها همواره جذاب است.

در شکل‌گیری رابطه میان چکامه و نجات، گذری بر گذشته هر یک و انگیزه‌های شخصیت‌ها داریم که البته این وجه در مورد چکامه به گونه‌ای تدریجی اتفاق می‌افتد و در گره‌گشایی سکانس پایانی همچنان می‌تواند مخاطب را غافلگیر کند. در این بخش مولفه‌های مشترک که در بیشتر فیلم‌های بیضایی حضور دارد نیز دیده می‌شود. از محوریت یک شخصیت زن در تقابل با جامعه اطراف، پرداختن به رابطه زنی با همزادش که این بار ساخته ذهن نویسنده است تا دوگانگی‌های توهم‌وار وی و...

البته مجموعه‌ای از مولفه‌های کلیشه‌ای فیلم‌های ایرانی نیز آگاهانه برای تأکید بر نمایش حضور دارد که حضور سه برادر  انتقامجو، قضیه انتقام شخصی، چاقوکشی، تعقیب و گریز و ... از این جمله هستند که بیضایی تلاش کرده با اغراق در نمایش آنها به نوعی غیر مستقیم نقدش را مطرح کند.

"وقتی همه خوابیم" محصول سال 87 دهمین فیلم بهرام بیضایی پس از هشت سال است که به مسائل پشت صحنه سینمای ایران می‌پردازد. در این فیلم در فیلم مژده شمسایی، علیرضا جلالی‌تبار، مجید مظفری، شقایق فراهانی، هدایت هاشمی، افشین هاشمی و حسام نواب‌صفوی نقش‌آفرینی می‌کنند.

فیلم "وقتی همه خوابیم" در بیست و هفتمین جشنواره فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مخاطبان در بخش بین‌الملل، سیمرغ بلورین بهترین تدوین و همچنین طراحی صحنه و لباس و چهره‌پردازی را از بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) دریافت کرد. این فیلم از 28 اسفند پارسال در گروه سینما قدس اکران شده است.

کد خبر 854853

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha