این روند در سینمای ایران نیز از زمان شکلگیری اصناف سینمایی در خانه سینما پیگیری و مشاغل مختلف در حوزه سینما مشخص و تعریف شد. هر کدام از مشاغل بخشی مشخص از بودجه تعریف شده برای یک پروژه را به خود اختصاص میدهند. در تلویزیون نیز شاهد شکلگیری و فعالیت این مشاغل هستیم که در تولید فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی نقش دارند.
در تئاتر کشور نه تنها این روند مشخص نشده، بلکه تعریف خاصی از مشاغل مختلف موجود در تئاتر نیز به درستی وجود ندارد و در اکثر موارد کارگردان یک اثر نمایشی به عنوان تنها فرد اجرایی تمام امور مالی، اداری و هنری را به تنهایی عهدهدار شده و اجرا میکند.
البته نکته مهم در تئاتر این است که بودجه تئاتر و به خصوص دستمزدهای عوامل یک اثر تئاتری در حد قابل توجه نیست و از این رو مشاغل تعریف شده در تئاتر نیز نظیر بازیگر، کارگردان، نمایشنامهنویس، طراح صحنه و عوامل دیگر با مشکلاتی مواجه هستند.
با وجود مشکلات و کمبودهای موجود در تئاتر نظیر نبود کارگاه ساخت دکور و لباس و روند اداری تولید و اجرای یک نمایش اکثر کارگردانها به جای اینکه فکر و توان خود را روی بخشهای مختلف هنری نمایش متمرکز کنند، در موارد مختلف نظیر انتخاب سالن و زمان تمرین و اجرا، عقد قراردادها و طی کردن بخشهای مختلف اداری مرتبط و هماهنگ کردن عوامل و کارهای گوناگون وارد شده و عمل میکنند.
این امر باعث نارضایتی کارگردانها و در برخی موارد بروز مشکلاتی در مسیر تولید و اجرای یک اثر نمایشی شده و کل گروه حاضر در پروژه را تحت تأثیر قرار میدهد. مهمتر از همه این موارد نبود تمرکز لازم کارگردان روی نکات و زوایای هنری مهم برای تولید یک نمایشی باعث پائین آمدن کیفیت اثر میشود که این نقصان در کل بدنه تئاتر کشور باعث افت سطح کیفی کلی تئاتر شده و در جذب و گسترش دایره مخاطبان تئاتر تأثیرگذار است.
این روند سالهاست گریبانگیر کارگردانها و گروههای نمایشی است و متأسفانه تا امروز با یک برنامهریزی درست و مناسب اقدامی برای برطرف کردن مشکلات نشده است، اما از سال گذشته اداره کل هنرهای نمایشی پیشنهاد استفاده از مدیر تولید در تولید و اجرای نمایش را به برخی گروههای حرفهای تئاتر پیشنهاد کرد و دو نمایش "بیژن و منیژه" محمود عزیزی و "شکار روباه" علی رفیعی سال گذشته با حضور مدیر تولید به مرحله اجرا رسید و به صحنه رفت.
البته خانه تئاتر پیش از این پیشنهاد حضور مدیر تولید را در یک گروه تئاتری مطرح کرده بود. اواخر سال گذشته نیز محمد حیدری مدیر مجموعه تئاتر شهر اعلام کرد تمام نمایشهایی که سال 88 در این مجموعه اجرا میشوند باید مدیر تولید داشته باشند.
گویا مدیران و دستاندرکاران تئاتری به دنبال راهکاری برای برطرف کردن برخی مشکلات موجود بر سر تولید و اجرای یک اثر نمایشی هستند، اما نبود تعریف مشخص باعث میشود وظایف و حیطه عملکرد مدیر تولید مشخص نبوده و گروههای نمایشی با مشکل مواجه شوند.
نبود آئیننامه مشخص و مکتوب که نشاندهنده نوع انتخاب و عملکرد مدیر تولید باشد نه تنها کمکی به تئاتر و روند تولید و اجرای آن نمیکند بلکه این احتمال وجود دارد با انتخاب و فعالیت چند مدیر تولید دایرهای محدود و بسته شکل گیرد و هر کدام از این افراد تنها از افراد و اشخاص مورد نظر خود برای تولید و اجرای یک اثر استفاده کنند. پیش از این شاهد بروز چنین اتفاقی در سینما و تلویزیون بودهایم.
کارگردانهای مطرح و حرفهای تئاتر درباره حضور و استفاده از مدیر تولید در تئاتر کشور نظرات مختلف دارند. نباید این واقعیت را نادیده گرفت که استفاده از پیشنهاد و نظر کارشناسان و کارگردانهای حرفهای تئاتر میتواند در بهبود روند تئاتر ایران تأثیرگذار باشد.
نظر شما