روز يكشنبه 12 تير ماه 1367 مطابق با 3 ژوئيه 1988 ، هواپيماي ايرباس هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران با 275 مسافر و 16 خدمه ، فرودگاه بندر عباس را به مقصد دوبي ترك گفت . سطح پرواز اين هواپيما 14000 پا تعيين شده بود . درساعت 10:15 دقيقه محلي و 06:45 دقيقه گرينويچ ، شروع به اوج گيري كرد و در ساعت 10:24 دقيقه به وقت محلي ، سطح پروازي 12000 پا را گزارش كرد و از آن لحظه به بعد ديگر تماسي از طرف خلبان گرفته نشد .
در واقع از اين لحظه به بعد ، هواپيما مورد اصابت 2 فروند موشك سطح به هواي ناو « وينسنس » ايالات متحده آمريكا قرار گرفت و در نزديكي تنگه هرمز ، بين شارجه و بندر عباس در نزديكي جزيره ايراني « هنگام » منفجر شد و سقوط كرد .
در اين فاجعه انساني ، تمام سرنشينان هواپيما به شهادت رسيدند . 66 كودك زير 12 سال و 52 زن در ميان قربانيان بودند و 46 تن تبعه كشورهاي يوگسلاوي ، كويت ، افغانستان ، هندوستان ، پاكستان ، ايتاليا ، شارجه و دوبي ، از جمله وابسته نظامي پاكستان در ايران و خانواده اش ، در ميان كشته شدگان بودند .
متعاقب اين تجاوز آشكار، جمهوري اسلامي ايران در روز 14 تير 1367 ، در نامه اي به رئيس شوراي امنيت ، خواستار تشكيل جلسه فوري شورا براي رسيدگي به موضوع شد . 25 تير 1367 مطابق با 16 ژوئيه 1988 ، شوراي امنيت تشكيل جلسه داد . از سوي جمهوري اسلامي ايران دكتر « علي اكبر ولايتي » وزير امور خارجه وقت ايران ، و از جانب آمريكا « جورج بوش » معاون وقت رئيس جمهوري آمريكا در جلسه حضور داشتند .
وزيرامور خارجه جمهوري اسلامي ايران ، در فرازي از سخنان خود عنوان كرد :« حضور نظامي آمريكا در خليج فارس ، تنها منادي مرگ و بي قانوني و شرارت بوده و جز ناامني چيزي به ارمغان نياورده است . عمل جنايتكارانه آمريكا در حمله به هواپيماي كشوري ، به هيچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجيه نيست . »
قطعنامه 616 شوراي امنيت ( 1988 )
شوراي امنيت سازمان ملل متحد ، پس از استماع سخنان دكتر ولايتي و جورج بوش نماينده وقت آمريكا در سازمان ملل ، در جلسه شماره 2821 خود در تاريخ 20 ژوئيه 1988 ( 29 / 4 / 1367 ) طرح قطعنامه پيشنهادي را به عنوان قطعنامه شماره 616 تصويب كرد . متن قطعنامه به شرح زير است :
« شوراي امنيت ، با بررسي نامه مورخ 5 ژوئيه 1988 جانشين نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران خطاب به رئيس شوراي امنيت ، و با استماع بيانات نماينده جمهوري اسلامي ايران ، وزير امور خارجه علي اكبر ولايتي و سخنان نماينده ايالات متحده آمريكا معاون رئيس جمهوري جورج بوش ، با ابراز تاسف عميق از اينكه يك هواپيماي غير نظامي « ايران اير » در پرواز برنامه ريزي شده بين المللي 655 ، در پرواز بر فراز تنگه هرمز ، بوسيله موشك شليك شده از ناو جنگي ايالات متحده آمريكا ( وينسنس ) منهدم شد ، با تاكيد بر ضرورت تبيين حقايق سانحه توسط بازرسي بي طرفانه ، با اضطراب عميق از تشنج دائم التزايد در منطقه خليج { فارس } :
1
2 – همدردي صميمانه خود را به خانواده هاي قربانيان سانحه غم انگيز و دولتها و كشورهاي آنان اعلام مي دارد .
3 – از تصميم سازمان بين المللي هواپيمايي كشوري در پاسخ به درخواست جمهوري اسلامي ايران مبني بر ايجاد گروه تحقيق براي بررسي تمام حقايق موجود و جنبه هاي فني زنجيره حوادث مربوط به اين پرواز و انهدام هواپيما و همچنين از اعلام ايالات متحده آمريكا و جمهوري اسلامي ايران مبني بر تصميمشان براي همكاري با بررسي سازمان هواپيمايي كشوري ، استقبال مي كند .
4- از تمامي اعضاي كنوانسيون 1944 شيكاگو در مورد هواپيماي كشوري بين المللي درخواست مي كند كه در همه شرايط ، مقررات و رويه هاي سلامت هوانوردي كشوري بويژه ضمائم آن كنوانسيون به منظور جلوگيري از چنين پيشامدهايي را دقيقا مراعات نمايند .
5- لزوم اجراي فوري و كامل قطعنامه 598 (1987)شورا را به عنوان تنها مبناي حل جامع ،عادلانه ،شرافتمندانه و پايدار منازعه ميان ايران و عراق ابراز و پشتيباني خود را از دبير كل براي اجراي اين قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همكاري با دبير كل براي تسريع در اجراي طرح اجرايي او مي نمايد . »
در بررسي اين قطعنامه ، صرف نظر از كاربرد نام ناقصي به جاي خليج فارس ، و قطع نظر از ارتباطي كه در قطعنامه بين مسئله جنگ و ساقط ساختن هواپيماي ايراني ايجاد شده ، و يا پيش بيني نشدن محكوميت و جبران خسارت وارده و ساير مسئوليتهاي ناشي از حمله ، مشاهده مي شود كه شوراي امنيت از شوراي ايكائو با آن كه يك مرجع فني و تكنيكي و بالاترين ارگان مسئول امنيت و سلامت پروازهاي بين المللي است ،به دنبال درخواست جمهوري اسلامي ايران براي تشكيل جلسه رسيدگي به موضوع و پس از بررسي در تاريخ 23/4/1367 (14 ژوئيه 1988) به صدور بيانيه اي بسنده كرد و در آن ضمن ابراز تاسف عميق و همدردي و با تاكيد بر اصل عدم كاربرد زور عليه هواپيماهاي غير نظامي ، كاربرد سلاح عليه يك هواپيماي مسافري (بدون ذكر جزئيات)را تقبيح كرد و هياتي را مامور رسيدگي به موضوع نمود . قطعنامه ي شوراي امنيت از نظر محتوا و كلمات به كار رفته در آن ، از بيانيه شوراي ايكائو قوي تر و محكم تر است و مضافا اينكه با توجه به ساختار شوراي امنيت و جو فشار و تهديدي كه در هنگام تصويب قطعنامه 616 عليه جمهوري اسلامي ايران وجود داشت و نيز وضعيت جبهه هاي جنگ ،مي توان صدور قطعنامه 616 را نوعي موفقيت براي جمهوري اسلامي ايران به حساب آورد . جمهوري اسلامي ايران علاوه بر شوراي امنيت و شوراي ايكائو ، شكايت خود را در ديوان بين المللي دادگستري لاهه نيز مطرح كرد .
در بررسي سانحه مشخص شد كه هواپيماي مسافربري برفراز آبهاي سرزمين ايران مورد هدف واقع ،و در حوالي جزيره هنگام سقوط كرده است . و در اين تهاجم ناو وينسنس به آبهاي سرزمين ايران تجاوز كرده است . قبل از اين واقعه نيز توسط نيروهاي آمريكايي ،به هواپيماهاي گشت ايراني از لحظه برخاستن از باند بندرعباس تا لحظه فرود اخطار داده مي شد . معناي اين اقدام آن است كه نيروهاي آمريكايي حتي برفراز خاك جمهوري اسلامي ايران نيز هواپيماهاي ايراني را مورد تهديد قرار مي دادند .
در 8 ژانويه 1988 آمريكاييان مرتكب نقض حريم هوايي ايران براي رهگيري شدند . از ديگر سو نيروهاي آمريكايي بدون مجوز شوراي امنيت در منطقه حضور پيدا كرده و با نقض بي طرفي در خليج فارس عليه ايران و به نفع عراق ، عملا در كار بازرسي كشتيها از سوي جمهوري اسلامي ايران ممانعت به عمل آوردند و نيز در مقابل تهاجم عراق به كشتي هاي تجاري ساكت و در برابر عمل متقابل ايران عكس العمل نشان مي دادند و تا آنجا پيش رفتند كه سكوهاي نفتي ايران و كشتي ايراني « ايران اجر» را مورد حمله قرار داده و به آتش كشيدند .
ماده 2 (4)منشور ملل متحد كليه اعضا را از تهديد به زور يا استعمال زور عليه تماميت ارضي يا استقلال سياسي هر كشوري كه با مقاصد ملل متحد مباينت داشته باشد ،منع نموده است .
نيروهاي نظامي آمريكا مستقر در آبهاي خليج فارس و درياي عمان در زمان حادثه و قبل از آن ، عملا تماميت ارضي ايران را با استفاده از انواع ترفندها مورد تجاوز قرار داده و به انحاء مختلف كشتيها و هواپيماهاي ايران را مورد تهديد قرار دادند .
حمله آمريكا به هواپيماي مسافربري در حريم هوايي ايران و در مسير هوايي بين المللي مشخص و اعلام شد ه كه نقض قاعده حقوقي عدم توسل به زور و همچنين نقض آشكار تماميت ارضي يك دولت عضو سازمان ملل مي باشد . همچنين مصداق كامل تجاوز مندرج در بند «ب» ماده 3 ضميمه قطعنامه تعريف تجاوز مورخه 1974 مجمع عمومي سازمان ملل مي باشد ، كه به استناد آن كاربرد هر نوع سلاح توسط يك دولت عليه سرزمين دولت ديگر ، محاصره بنادر يا سواحل يك دولت توسط نيروهاي مسلح ديگر را ، از مصاديق تجاوز دانسته است و دست آخر بند «ت» ماده مزبور، مبين آشكار تجاوز آمريكا به ناوگان هوايي دولت جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شود .
هر چند مجمع عمومي سازمان ملل در قطعنامه 3314 توجه شوراي امنيت را به تعريف تجاوز جلب و به آن توصيه كرده است كه در احراز تجاوز ، تعريف مزبور را به نحو مقتضي راهنماي خود قرار دهد ، اما عملا شوراي امنيت در قضيه مطروحه با جو حاكم بر شورا از كنار قضيه گذشته و دولت ايران را به اجراي قطعنامه 598 سوق داده است و نهايتا حمايت كامل نسبت به ايمني هواپيماهاي بين المللي و بويژه ممنوعيت مطلق توسل به زور كه در ضميمه دوم كنوانسيون شيكاگو مورد تاكيد قرار گرفته و به صورت قاعده مسلم حقوق بين الملل درآمده است ، از طرف شوراي امنيت كاملا ناديده گرفته شده است .
عنصر تخصصي سازمان ملل متحد يعني ايكائو نيز از مسائل سياسي به دور نمانده و به جاي بررسي فني و ارائه طريق به شوراي امنيت به ابراز تاسف و تسليت به بازماندگان سانحه پرداخت .
به دليل حاكميت چنين اوضاعي بر سازمان ملل متحد ، آمريكا پس از سرنگوني هواپيما اعلام نمود كه در نظر ندارد هيچ تجديد نظري در دستورات جنگي موجود به عمل آورد و با تشكيل نيروهاي تحت فرمان شوراي امنيت براي برقراري امنيت در خليج فارس بكرّات مخالفت كرد .
نظر شما