پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۱۳:۴۴

گفتگوی مشروح مهربا عمیدزنجانی/

مانع بازنشستگی 20 استاد شدم/ وزیر علوم مدتها من را تحمل کرد

مانع بازنشستگی 20 استاد شدم/ وزیر علوم مدتها من را تحمل کرد

آیت الله عمید زنجانی در گفتگوی مشروح با خبرگزاری مهر از دلایل برکناری خود از ریاست دانشگاه تهران، حساسیت شدید بازنشستگی اساتید در دانشگاه تهران، میزان همکاری با ریاست جدید دانشگاه و مشکلات در راه پژوهشهای علوم انسانی سخن گفت.

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله عباسعلی عمید زنجانی پس از فعالیت در قوه قضاییه و تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران چهارم آذر سال 1384 با روی کار آمدن دولت نهم از سوی محمد مهدی زاهدی وزیر علوم به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد اما در بهمن ماه سال 86 به صلاحدید وزیر علوم از ریاست دانشگاه تهران برکنار و فرهاد رهبر که پیش از این معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان مدیریت بود به عنوان رئیس جدید دانشگاه تهران منصوب شد.

در دوران فعالیت آیت الله عمید زنجانی یکی از مباحثی که بیش از پیش مطرح شد و اعتراضاتی را نیز به همراه داشت بحث بازنشستگی اساتید بود.

بیش از یکسال از خداحافظی آیت الله عمید زنجانی از ریاست دانشگاه تهران می گذرد. به همین دلیل فرصت را مغتنم دانسته و به سراغ وی رفتیم تا از دلایل برکناری خود و جریان بازنشستگی اساتید دانشگاه تهران پرده بردارد. آنچه در زیر می خوانید ماحصل این گفتگوی 40 دقیقه ای است.

* خبرگزاری مهر- گروه حوزه و دانشگاه: بهترین تجلیل از یک استاد دانشگاه چیست؟

- آیت الله عمید زنجانی: مشکل است که بهترین نحوه تجلیل از یک استاد دانشگاه را در یک جمله بیان کرد. تجلیل جنبه های مختلف دارد و تجلیل از استاد باید با توجه به زوایای مختلف صورت گیرد.

شاید نیاز روحی اساتید به تجلیل بیشتر از نیاز مادی آنها باشد به عنوان مثال ارج نهادن به مقام علم به نوعی تجلیل از استاد است چنانچه تجلیل از وارستگی ها و آراستگی های اخلاقی و انسانهای نمونه نیز می تواند تجلیل از مقام استاد باشد. از آنجا که مسائل روحی و مادی انسان به یکدیگر مرتبط هستند، خواه ناخواه در تجلیل مقام علمی اساتید تجلیل مادی را نیز نباید فراموش کرد.

یکی از ابعاد تجلیل احترام نهادن است احترام به مقام استاد در جوامع مختلف به گونه های مختلف ادا می شود. در برخی از کشورهای پیشرفته دنیا احکام استادی را رئیس جمهور امضا می کند نه رئیس دانشگاه و نه وزیر علوم بلکه بالاترین مقام رسمی یک کشور که این نیز یک نوع تجلیل از مقام اساتید است.

تجلیل از اساتید متوفی را نیز باید در نظر داشت. یکی از ابعاد تجلیل از این اساتید گرفتن تشییع پیکر آبرومند، جمع شدن دوستان بر سر قبور اساتید و ... می تواند باشد. در برخی مواقع نیز می بینیم که انجمنهای علمی به نام استادان متوفی تشکیل می شود که به نوعی تجلیل از استاد به شمار می رود.

* بسیاری از دانشجویان همواره دغدغه از دست دادن اساتید بزرگ و قدیمی را دارند. برای حفظ رابطه اساتید قدیمی و استفاده بهتر از آنها در دانشگاه چه باید کرد؟

اساتیدی که در 30 سال تدریس تحقیقی انجام نداده اند باید بازنشسته شوند زیرا نبود آنها خلایی در دانشگاه ایجاد نمی کند و اگر دانشجویانی به این اساتید علاقه مند هستند، علاقه آنها صرفا عاطفی است

- دانشجویانی که چنین دغدغه ای دارند به نحوی به علم علاقه مند هستند. البته تعدادی از دانشجویان نیز بیشتر با اساتید جوان احساس نزدیکی می کنند به ویژه اگر این استاد جوان محقق نیز باشد. از این گذشته برخی استادان باسابقه اساتیدی هستند که سالیان سال تدریس کرده اند اما اهل تحقیق نبودند و آثاری از آنها به جا نمانده که این اساتید به مجرد اینکه پا به سن می گذارند توانایی لازم را برای تدریس در دانشگاه ندارند. این افراد همان اساتیدی هستند که در طول 30 سال خدمت در مرتبه استادیاری باقی مانده اند و نبودن این اساتید در دانشگاه خلایی را به وجود نمی آورد. این اساتید باید بازنشسته شوند اگر دانشجویی به این افراد علاقه داشته باشد صرفا عاطفی است.

اساتید باسابقه ای که در تحقیق موفق هستند باید تا 70 سالگی در دانشگاه بمانند و حتی اتاقهای آنها دست نخورده باقی بماند

به جز اینها اساتید باسابقه ای هستند که به جز آموزش در تحقیق نیز موفق بوده اند و دارای آثار علمی، مقالات و کتبی هستند که دانشگاه سعی می کنند تا 70 سالگی این دسته از اساتید را نگه  دارد و وقتی بازنشسته می شوند برای آنها 10 ساعت در هفته درس منظور می شود. حتی سفارش و تاکید شده اتاقهای این اساتید در دانشگاهها حفظ شود.

دسته سوم نیز اساتید نمونه ای هستند که بیش از 100 مقاله و 50 کتاب دارند و عمری را به تحقیق گذرانده اند. من با دانشجویانی که فقدان این اساتید نخبه را احساس می کنند، همدردی می کنم چرا که این دسته از دانشمندان و محققان برجسته نباید بازنشسته شوند و دانشگاه باید سعی کند این اساتید را به خاطر مقام بالای علمی شان حفظ کند.

من در دوره مسئولیتم در دانشگاه تهران حدود 20 نفر از اساتید برجسته دانشگاه تهران را که همگی سنشان بالای 75 سال بود از بازنشستگی معاف کردم

من در دوره مسئولیتم در دانشگاه تهران حدود 20 نفر از اساتید برجسته دانشگاه تهران را که همگی سنشان بالای 75 سال بود از بازنشستگی معاف و سعی کردم دانشگاه تهران افتخار همکاری را با این اساتید داشته باشد. الان که این 20 نفر پس از دوره مسئولیت من بازنشسته شده اند نیز این امکان وجود دارد که دانشجویان بتوانند از بهره های علمی این اساتید استفاده کنند.

* چرا بحث بازنشستگی اساتید در دانشگاه تهران حساس شده است؟

بازنشستگی اساتید در برهه ای سیاسی بود و دانشجویان می خواستند از این قضیه استفاده سیاسی کنند استفاده هم کردند. اتفاقا این دانشجویان نسبت به اساتیدی که مفید نبودند اظهار همدردی می کردند

- اجازه بدهید از این مسئله بگذریم. این موضوع در برهه ای سیاسی بود و دانشجویان می خواستند از این قضیه استفاده سیاسی کنند استفاده هم کردند و تمام شد. اتفاقا این دانشجویان در خصوص دسته اول اساتیدی که مفید نبودند و بارعلمی نداشتند اظهار همدردی می کردند.

* شما حدود دو سال در سمت ریاست دانشگاه تهران مشغول فعالیت بودید اما وزیر علوم به ناگاه فرهاد رهبر را جایگزین شما در ریاست دانشگاه تهران کرد. در حالی که در ابتدای ریاست شما به شدت مورد حمایت ایشان بودید. دلیل برکناری شما از ریاست دانشگاه تهران چه بود؟

- دو دلیل ذکر می کنم. اعتقاد شخصی من این است که تغییر و نصب مدیران در مجموعه آموزش عالی کشور با وزیر است و این حق قانونی وزیر است که مدیرانی که با آنها بهتر می توانند کار کنند را انتخاب کند بنابراین مدتها بود که دکتر زاهدی علاقه مند بود با فرد دیگری همکاری کند و احترام ما را حفظ می کرد تا اینکه به توافق رسیدیم.

نکته دوم وضع مزاجی من بود. علی رغم مقاومت زیاد، من سالها بود که به نارسایی کلیه مبتلا بودم و پزشکان من را از فعالیتهای زیاد منع کرده بودند اما بر اساس عادت با آخرین توان کار کردم و مسئولیتم را ادامه دادم اما به جایی رسیده بود که دیگر نمی شد کار کرد به طوریکه پس از دو هفته کناره گیری از مسئولیت در دانشگاه مجبور به دیالیز شدم.

من با آخرین رمقم دانشگاه تهران را اداره می کردم لذا با کمال میل و خوشحالی از اینکه یک مدیر لایق به جای من آمده مسئولیت را در دانشگاه تهران ترک کردم.

برخلاف مدیران اسبق من کاملا با دکتر رهبر همسو هستم و همکاری دارم. سعی می کنم در برنامه های دانشگاه مشارکت داشته باشم

* در حال حاضر در اداره دانشگاه با مدیر جدید (فرهاد رهبر) همکاری دارید؟

- برخلاف مدیران اسبق من کاملا با دکتر رهبر همسو هستم و همکاری دارم. سعی می کنم در برنامه های دانشگاه مشارکت داشته باشم. دکتر رهبر با وجود اینکه مدیری توانا است اما باز به خاطر مسائل مربوط به تجلیل از استاد همواره می گویند من راه شما را ادامه می دهم.

 نه من هنوز بازنشسته نشدم و وظایف یک استاد موظف را انجام می دهم. یعنی استاد تمام وقت دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هستم. تنها ارفاقی که در حق من صورت می گیرد این است که درس کمتری برای من می گذارند

* خود شما درحال حاضر به صورت تمام وقت در دانشگاه تهران مشغول فعالیت هستید یا بازنشسته شده اید و به صورت قراردادی فعالیت می کنید؟

- نه من هنوز بازنشسته نشدم و وظایف یک استاد موظف را انجام می دهم. یعنی استاد تمام وقت دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هستم. تنها ارفاقی که در حق من صورت می گیرد این است که درس کمتری برای من می گذارند.

* علاقه شما بیشتر به تحقیق است یا تدریس؟

- در طول دو سال و دو ماهی که مسئولیت دانشگاه تهران را بر عهده داشتم اولویت را به پژوهش داده بودم چون آموزش به صورت روتین طبق برنامه ریزی هایی که معاونت های آموزشی انجام می دهند پیش می رفت و ما با راه اندازی کمیته ارزیابی، آموزش را فعال تر کردیم. از این رو اولویت را به پژوهش دادیم. مشوق محققان بودیم به طوری که در عرض یک سال و نیم رتبه دانشگاه تهران در میان دانشگاههای دنیا از دو هزار به 500 رسید. این ارتقا به دلیل سیاستهای پژوهش بود.

خود من نیز که سابقه بیش از 50 سال تدریس دارم همواره در کنار تدریس پژوهش را فراموش نکردم همین الان نیز که به لحاظ مزاجی و سلامت بدن کمبود دارم، کار تحقیق را کنار نگذاشته ام و تا این زمان تعداد تألیفات من از 50 گذشته اما مهم این است که من خودم را در آغاز کار می بینم.

* انگیزه دانشجویان را برای تحقیق و پژوهش چگونه می بینید؟

دانشجویان در دوره کارشناسی تحقیق را امری تحمیلی می دانند تا آن را از کتب مختلف کپی کنند. متأسفانه جز مواردی نادر تحقیقات دانشجویی کارشناسی را دور ریختنی دیدم

- در دوره کارشناسی متأسفانه نتوانسته ایم برای دانشجویان انگیزه تحقیق فراهم کنیم یکی از دلایل آن این است که اساتید سعی می کنند ابهتی را از خود ایجاد کنند که دانشجو احساس کند فاصله اش با استاد زیاد است و این ناخودباروی باعث شده تحقیق در میان دانشجویان کارشناسی کم اهمیت باشد. دانشجویان در این دوره تحقیق را امری تحمیلی می دانند تا آن را از کتب مختلف کپی کنند. متأسفانه جز مواردی نادر تحقیقات دانشجویی کارشناسی را دور ریختنی دیدم.

یک دلیل دیگر این است که در علوم انسانی کارگاهی برای تحقیق وجود ندارد که در آنجا دانشجویان به صورت گروهی به پژوهش بپردازند 

* چه راهکاری را برای حل این مشکل پیشنهاد می کنید؟

- اساتید اندکی فاصله ها را در ذهن دانشجو کم کنند که دانشجو احساس کند اگر استاد امتیازی دارد برای پژوهش، دانشجو نیز ابزاری دارد که استاد ندارد و آن هوش سرشار است بنابراین اساتید می توانند این فاصله را کم کنند و به دانشجو جرأت بدهند که وارد گود تحقیق شود. همچنین در علوم انسانی باید شبه کارگاههایی را پیش بینی کنیم تا دانشجویان در آنجا دسته جمعی به کار تحقیقی بپردازند.

* وضعیت پرداختن به پژوهش را در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی چگونه ارزیابی می کنید؟

- در دوره کارشناسی ارشد روح تحقیق شکفته می شود و به هنر استاد مربوط می شود که این شکوفه های پژوهشی را که در دل دانشجویان برآمده چگونه پرورش دهد. البته در برخی از دروس این شکوفه های پرپر می شود و روح تحقیق مبدل می شود به رونویسی صحبت های استاد و جزوه دستی تهیه کردن. اما در دکتری که صرفا دوره تحقیق است و معمولا اساتید باتجربه حضور دارند که سعی می کنند به دانشجویان دکتری تجربیات خود را منتقل کنند. از این گذشته نیمی از 40 درصد ارزیابی در دوره دکتری به تحقیق مربوط می شود. دانشجویان دکتری نیز اهل تحقیق هستند و افرادی که به این دوره وارد می شوند اهل علم هستند و پیشرفت علم برای آنها اهمیت دارد.

* تحقیقات در علوم انسانی چگونه می تواند در جهت حل مشکلات جامعه مفید باشد؟ وضعیت کاربردی کردن تحقیقات علوم انسانی در کشور چگونه است؟

با فرهنگ سازی اخلاق به فناوری تبدیل می شود و عرفان نیز می تواند با یک خط تولید در چند مرحله را به یک فرهنگ عمومی تبدیل کرد به طوریکه تولید حداکثر و مصرف حداقل رواج یابد.

- در علوم انسانی هر گاه صحبت از تحقیق به میان می آید به سمت مبنای نظری می رویم در حالی که علم باید به فناوری تبدیل شود و این موضوع تنها به علوم تجربی اختصاص ندارد. فناوری در علوم انسانی نیز وجود دارد به عنوان مثال علم اخلاق و عرفان که مبانی نظری دارند را می توان در جامعه نیز نفوذ داد. با فرهنگ سازی اخلاق به فناوری تبدیل می شود و عرفان نیز می تواند با یک خط تولید در چند مرحله به یک فرهنگ عمومی تبدیل کرد به طوریکه تولید حداکثر و مصرف حداقل رواج یابد.

در ادبیات می توان علم را به فناوری تبدیل کرد به ویژه امروزه که زبان فارسی در کشور ما درحال خراب شدن است، می توان با تبدیل علم به فناوری در ادبیات، این مشکل را رفع کرد

در ادبیات نیز می توان علم را به فناوری تبدیل کرد به ویژه امروزه که زبان فارسی در کشور ما درحال خراب شدن است، می توان با تبدیل علم به فناوری در ادبیات، این مشکل را رفع کرد.

سایر رشته ها در علوم انسانی نیز به همین ترتیب در علوم اجتماعی و روانشناسی که بیش از اینها می توان علم را به فناوری تبیدل و در جامعه کاربردی کرد. کاربرد فناوری های حاصل از علوم انسانی بسیار بیشتر از کاربرد فناوری هایی نظیر برق و مکانیک خواهد بود. این رشته ها زندگی را شاداب تر می کنند اما فناوریهای حاصل از علوم انسانی جامعه را می سازند. 

اساتید باید خطوط تولید را در تبدیل علوم انسانی به فناوری ایجاد کنند زیرا خط تولید در علوم اسنانی بسیار پر شورتر از خطوط تولید در سایر علوم است.

* استاد با تشکر از وقتی که گذاشتید. امیدوارم سلامتی خود را بازیابید.
-
من هم سپاسگزام. موفق باشید.

-----------------------------------------
    مصاحبه: ندا نظری
   عکس: رئوف محسنی

کد خبر 874325

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha