بسیاری از پیشرفتهای علمی حاصل نظریه پردازی بوده است و این مطلب که ما واقعیات را می بینیم و نیاز به نظریه پردازی نیست پذیرفته نمی باشد. زیرا که واقعیات به خودی خود توضیح دهنده نیستند و این ما هستیم که آنها را توضیح می دهیم.
در حوزه مطالعاتی روابط بین الملل از بعد نظری متاسفانه آثار تالیفی قابل توجه، به زبان فارسی وجود ندارد. البته بسیاری از نظریه ها و تئوری های روابط بین الملل به صورت ترجمه و تالیف و در قالب مقاله به چاپ رسیده است ولی اثری که به صورت جامع و کامل نظریه های روابط بین املل را مورد نقد و بررسی قرار دهد پیش از چاپ این کتاب وجود ندارد. لذا کتاب "تحول در نظریه های روابط بین الملل" اثر خانم دکتر مشیرزاده را می توان اثری مهم در زبان فارسی در این حوزه مطالعاتی به شمار آورد که می تواند راه را برای شکل گیری ادبیات موضوع در این حوزه از بعد نظری هموار کند.
معرفی کتاب
کتاب "تحول در نظریه های روابط بین الملل" اثر دکتر حمیرا مشیرزاده در 378 صفحه و توسط انتشارات سمت به چاپ رسیده است. این کتاب مشتمل بر یک پیشگفتار، یک مقدمه و هشت فصل است.
نویسنده در طبقه بندی فصول، آن را متناسب با سیر تحول نظریه های روابط بین الملل و مناظره های اصلی و فرعی این حوزه آورده است. از این جهت در فصل اول به اندیشه لیبرالیسم می پردازد. او با اشاره به نحوه شکل گیری اندیشه ها و آرمانهای لیبرالها، مفاهیم مورد توجه آنها را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. او مفاهیمی چون صلح دموکراتیک، قراملی گرایی، تجارت، ارتباطات و وابستگی متقابل جهانی را بر اساس این رویکرد بررسی می کند و پیشینه فکری آنرا مورد توجه قرار میدهد.
فصل دوم کتاب به معرفی سنت فکری واقعگرایی می پردازد. نویسنده معتقد است که واقعگرایی مهم ترین و پایدارترین نظریه روابط بین الملل است و هنگامی که صحبت از "جریان اصلی"(main stream) در روابط بین الملل می شود معمولا نام نویسندگان واقعگرا به ذهن متبادر می شود.
فصل سوم کتاب به معرفی و بررسی اندیشه ها و افکار مکتب انگلیسی یا جامعه بین المللی می پردازد. نویسنده ابتدا با طرح مباحث فرانظری به هستی شناسی و معرفت شناسی این مکتب می پردازد و سپس مباحثی چون آنارشی بین المللی و رابطه آن با نظم، ماهیت نهادهای بین المللی و تاثیر آن بر همکاری و امکانات تغییر در نظام بین الملل از دیدگاه این تئوری مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
فصل چهارم کتاب به نظریه نظام جهانی می پردازد. مولف در این فصل با اشاره به دیدگاههای جامعه شناسی تاریخی به طور عام و جامعه شناسی تاریخی در روابط بین الملل به طور خاص به بررسی افکار "امانوئل والرشتاین" می پردازد.
مولف در فصل پنج به بررسی آراء و اندیشه های نظریه انتقادی و موضوعات مورد بررسی این نظریه در روابط بین الملل می پردازد. او به طور مختصر به آراء و اندیشه های "هابر ماس"، "کاکس" و "اشلی" می پردازد.
در فصل ششم نویسنده به طرح اندیشه پساتجدد گرایی پرداخته است. پست مدرنیسم یکی از جریانهای اصلی در مناظره سوم روابط بین الملل میان خردگرایان و انعکاس گرایان است.
او در فصل هفتم به بحث فمینیسم می پردازد و با پرداختن به انواع گوناگون آن از جمله فمینیسم لیبرال، فمینیسم رادیکال و فمینسم پساتجددگرا، اندیشه آنها را در موضوعات گوناگون روابط بین الملل از جمله نقد جریان اصلی، قدرت، دولت، امنیت، جنگ و صلح، توسعه و عدالت را مورد بررسی قرار می دهد.
فصل پایانی کتاب به آراء و اندیشه های سازه انگاری در روابط بین الملل می پردازد. سازه انگاری به طور خاص و نظریه های انعکاسی به طور عام فرانظریه هستند. چرا که به موضوع خود نظریه پردازی و فرایند آن می پردازند. مولف در این فصل با اشاره به آراء و اندیشه های دو نفر از پیشگامان این نحله فکری یعنی "اونف" و "ونت" به تفاوت و نقاط تکیه آنها در مباحثشان می پردزاد.
تحلیل و ارزیابی
این کتاب یکی از مهمترین آثار تالیفی در حوزه نظریه های روابط بین الملل است. از نقاط قوت این کتاب مقدمه جامع و کامل آن است که مفاهیم نظریه، نظریه پردازی و مباحث فرانظری در روابط بین الملل را تعریف و تبیین کرده است.
نویسنده در بحث نظریه ها مباحث رایجی چون سطوح تحلیل، معرفت شناسی، هستی شناسی، بازیگران، قواعد بازی و چگونگی امکان تغییر و تحول در روابط بین الملل را مورد توجه قرار داده است. نویسنده با پرداختن به مناظرات نظری مطرح در عرصه نظریه پردازی روابط بین الملل، خواننده را با تحولات و تطورات این رشته آشنا می سازد و او را قادر می سازد نقاط عطف و دگرگون کننده گفتمانها و مکاتب گوناگون رایج در این رشته را بشناسد.
دکتر مشیرزاده در هر فصل سعی کرده که مفاهیم اساسی مطرح در هر نظریه را از دیدگاه آن نظریه مورد بررسی قرار دهد. نویسنده با یک رهیافت به نقد و بررسی نظریات گوناگون نمی پردازد. به عبارت دیگر ملاک او در نقد هر نظریه و تبیین نقاط ضعف و قوت آن، رهیافتهای بدیل و مطرح مقابل آن است. برای فهم بهتر این موضوع خواننده باید با مناظره های اصلی و فرعی رشته روابط بین الملل آشنا باشد تا بتواند نقاط عطف تغییر و تحول را مورد شناسایی قرار دهد.
به عنوان مثال در نقد و بررسی لیبرالیسم و تبیین نقاط ضعف و قوت آن، مولف از رهیافت رئالیسم بهره می جوید. این اشاره از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم گفتمانهای رقیب در علوم اساسا برای پاسخگویی به نیازهای جدید و رفع کاستی های تئوری های قدیم و ناتوانی آنها در تبیین و پیش بینی تحولات و حوادث جاری و آینده است.
نویسنده در هر فصل کتاب سیر تحول نظری تئوری های روابط بین الملل را بیان کرده و آن را از جنبه هستی شناسی، معرفت شناسی مورد نقد و بررسی قرار می دهد. او در هر فصل به طرح و نقد دیدگاه های نظریه پردازان و اندیشمندان مطرح هر تئوری می پردازد و با نقل قول مستقیم از آنها، خواننده را در معرض اندیشه و افکار آنها به صورت بی واسطه قرار می دهد.
از نقاط مثبت کتاب جامعیت پرداختن به تئوری های روابط بین الملل است. دکتر مشیرزاده کوشیده مختصر مفیدی به سیر تحول هر نظریه داشته باشد و سپس با پرداختن به مفاهیم اساسی و بنیادی آن نظریه، خواننده را با اصول و مبانی آن تئوری آشنا سازد. ازنکاتی که به جامعیت کتاب کمک می کند، بررسی نظریات روابط بین الملل از زمان طرح این حوزه مطالعاتی به عنوان یک رشته آکادمیک است و ریشه یابی برخی تئوری ها در سیر تحولی آن است.
از نکات قابل نقد کتاب فقدان ارتباط میان ترجمه متن اصلی با ذائقه و بینش مخاطب فارسی زبان است. به عبارت دیگر در برخی نقل قولها صرفا به ترجمه بسنده شده است و توضیحی برای روان سازی و فهم متعارف آن صورت نگرفته است که این مساله می تواند برای دانشجوی سالهای ابتدایی این حوزه مطالعاتی ایجاد مشکل نماید.
از نکات مثبت دیگر این کتاب آوردن معادل انگلیسی اصطلاحات در پاورقی کتاب است. از آنجا که رشته روابط بین الملل اساسا رشته ای متعلق به کشورهای توسعه یافته است و نو بودن آن در ایران و عدم اهتمام به این حوزه مطالعاتی سبب شده که ادبیات مناسب موضوع شکل نگیرد. با توجه به این مساله معادل انگلیس می تواند به خواننده کمک کند تا اصطلاحاتی که برایش غریب است را مورد تطابق قرار دهد و تفاوت آنرا در ترجمه های گوناگون دریابد.
نظر شما