به گزارش خبرنگار مهر، لِشِک کولاکوفسکی فیلسوف و نویسنده لهستانی و یکی از سرشناسترین متفکران اروپایی در قرن بیستم روز جمعه 17 ماه ژوئیه 2009 میلادی (26 تیرماه سال جاری) در سن هشتاد و یک سالگی در انگلستان درگذشت.
کولاکوفسکی در ایران چهره شناخته شدهای است و از او تا کنون چند اثر بهزبان فارسی از جمله "درسهایی کوچک در باب مقولاتی بزرگ" (روشن وزیری) و "زندگی بهرغم تاریخ" (خسرو ناقد) و "جریانهای اصلی در مارکسیسم" (عباس میلانی) ترجمه و منتشر شده است.
ویژگیهای فکری کولاکوفسکی به مثابه یک روشنفکر
خسرو ناقد مترجم آثاری از این فیلسوف لهستانی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تاثیر این نویسنده در اندیشه جدید گفت: زندگی و حیات فکری کولاکوفسکی شباهتی بسیار به سرنوشت آن بخش بزرگ از روشنفکران جهان در قرن بیستم دارد که در آغاز با شور و هیجانی توصیف ناپذیر، مجذوب و مسحور ایدئولوژیهای اتوپیایی و آرمانگرایانه شدند.
این منتقد ادبی اضافه کرد: سرنوشت کولاکوفسکی همچنین شباهتی زیادی به سرنوشت کسانی دارد که در جستجوی ناکجاآباد چنانکه کارل پوپر میگوید "سرمست از رویای عالمی زیبا" سر از برهوتی درآوردند که تنها جمود فکری و ویرانی فرهنگی و از هم پاشیدگی اجتماعی در پیش چشمانشان ظاهر شد.
وی این متفکر اروپایی را از برجستهترین منتقدان مارکسیسم دانست و افزود: کولاکوفسکی در کنار نقد مارکسیسم، به بررسی سوسیالیسمی که بیش از هفتاد سال در اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی واقعاً موجود بود و مقدرات ملتهای این سرزمینها را در دست داشت پرداخته است.
ناقد تاکید کرد: کولاکوفسکی بر این باور است که با نگاهی به تجربه نظامهای توتالیتری در قرن بیستم این ادعا که جنبش کمونیستی و رژیمهای کمونیستی با ایدئولوژی مارکسیسم تفاوت بسیار داشتند ادعایی دور از واقع است چرا که سرنوشت کمونیسم در روسیه شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی با شکست ایدئولوژیکی تعیین شد. در واقع با فروپاشی کمونیسم نادرستی تمام پیشگوییهای مارکس در مورد توسعه اقتصادی و تحول سیاسی به اثبات رسید.
این نویسنده و مترجم ساکن آلمان همچنین گفت: انتقاد کولاکوفسکی به کمونیسم تنها به عنوان یکی از پدیده های توتالیتاریسم است. کولاکوفسکی دروغ را یکی از عناصر ذاتی نظامهای توتالیتر میداند. نظامهای توتالیتری (حکومتهای تمامیتخواه) با دروغها و آرمانگراییهای دروغین به هوادارن و پیروان خود نوید آیندهای بهتر را میدهند.
وی یادآور شد: حرکتها و حکومتهای توتالیتر از این طریق نه تنها تودهها را با وعدههای دروغین به دنبال خود میکشانند و از این راه درصدد کسب مشروعیت اند بلکه با انحصاری که بر رسانههای فراگیر و همگانی دارند، تعریف حقیقت و دروغ را جابجا میکنند. چنین است که رفته رفته دروغ رنگ حقیقت میگیرد و هر چه دروغ بزرگتر باشد باور آن برای تودههایی که چشم به انتظار معجزات چنین حکومتهایی نشستهاند آسانتر میشود.
ناقد اضافه کرد: مطالعات و تحقیقات کولاکوفسکی محدود به نقد ایدئولوژیهای تمامیت خواهانه نمی شود. او در آثارش کوشیده است تا تاریخ تفکر فلسفی را از دیدگاههای مختلف نظاره و بررسی کند.
آثار کولاکوفسکی از پیچیدگیهای متداول در متون فلسفی بی بهره است
وی تاکید کرد: پشتیبان او در این راه مطالعات و تحقیقات گستردهای است که در زمینههای گوناگون انجام داده است: فلسفه یونانی، فلسفه قرون وسطی، دین پژوهی، الهیات مسیحی، عرفان، اسطوره شناسی، عصر روشنگری، مباحث فلسفی معاصر چون اومانیسم، مارکسیسم، سکولاریسم و مدرنیسم و همچنین نقد و بررسی آثار و افکار اندیشمندانی چون اراسموس رتردامی، باروخ اسپینوزا، بلز پاسکال، ایمانوئل کانت، کارل مارکس، ادموند هوسرل و هانری برگسون.
خسرو ناقد درباره اندیشهها و سبک نوشتههای کولاکوفسکی هم گفت: شفافیت اندیشه و روشنی نظرات او آثارش را از پیچیدگیهای متداول در متون فلسفی برکنار داشته است. گرچه روش استدلالی و سبک نوشتههای او و نیز طنز گزنده و تعریض و کنایههای نیشدارش چنان است که خواننده ناآشنا با آثار او در نگاه اول تصور میکند که نویسنده دچار نقیضهگویی شده است. شاید بتوان گفت که سبک نوشتههای او یادآور آثار اخلاقگرایان فرانسوی است.
نظر شما