دکتر احدفرامرز قراملکی در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه تمدن ایران اسلامی اندیشههای ایران باستان را با اندیشه اسلامی سازگار کرده است، گفت: آموزههای اسلامی و یافتههای ایران باستان هر کدام مجموعه های بزرگ هستند که یکسری از عناصر با هم سازگاری دارند و یکسری خیر. به طور مثال در اندیشه ایران باستان به "حق الناس" به مانند آموزههای اسلامی بسیار اهمیت داده شده است.
وی افزود: ممکن است در ایران باستان یافتههایی باشد که آموزههای اسلامی بهصراحت رد یا قبول نکرده باشند و در اینجا ما حق نداریم این منابع را از دست بدهیم ضمن اینکه حق التقاط نیز نداریم اما یک پژوهشگر وظیفه دارد به طور روشمند دست به تلفیق این دو بزند.
مدیر گروه اخلاق کاربردی دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال که چقدر ما در بازسازی اخلاق حرفهای در سنت میتوانیم از تجارب غرب در محتوا و روش بهره گیریم، گفت: دانش اخلاق حرفهای سفرهای است که در آن همه چیز وجود دارد هم غذاهای بسیار مطبوع و هم چیزهایی که شبیه به غذا اما مسموم هستند. آیا اخلاق باور اقتضا میکند که من کل این سفره را نفی کنم؟ از طرفی اخلاق باور به من اجازه نمیدهد که بگویم هر چه در این سفره هست خوردنی است. بنابراین عاقلانه این است که تجارب علمی مغربزمینیها تجارب گرانبهایی است که باید با آن مواجه انتقادی کرد و پس از آن آنچه می شود برگرفت، برگیریم.
استاد دانشکده الهیات تهران تأکید کرد: اخلاق حرفهای جدید اساساً بخشی از تمدن غرب است همانطور که ژنتیک، IT، تکنولوژی را در مفهوم جدید جزئی از عناصر غربی می دانید اما این هرگز به این معنا نیست که در تمدن شرق اخلاق حرفه ای نبوده است چراکه در آثار کنفوسیوس رگههای بسیار غنی در اخلاق حرفهای مییابید و اگر در ادبیات مکتوب و آفرینشهای هنری مشرق زمین تأمل کنید خواهید دید تمدن مشرق زمین به دلیل تقدم بر تمدن مغرب زمین، آکنده از اخلاقیات است. ویل دورانت در کتاب "تاریخ تمدن" خود، تمدن ایرانی را با تمدن یونانی مقایسه می کند. او تفاوت اصلی یک شهروند ایرانی را با شهروند یونانی که در جزیره کرت قدم می زند در اخلاق میبیند.
دکتر قراملکی افزود: بیانیههای کورش و داریوش پس از فتوحاتشان نشانگر این است که اخلاق حرفه ای در همه شئونات ( اخلاق جنگ، اخلاق رهبری، اخلاق روابط بین الملل، اخلاق کار و...) برایشان مسئله بوده و سرودهای زرتشت نیز آکنده از اندرزهای اخلاقی در مناسبات کاری و رفتار ارتباطی است و ما به قدمت تمدن مشرق زمین اخلاق کار داشته ایم اما نه به شکل جدید و اینها برای ما مبانی و میراث بزرگی است.
وی اخلاق حرفهای را بر اساس نظامهای اخلاقی متنوع دانست و گفت: اخلاق حرفه ای سکولاریستی با اخلاق حرفه ای دینی تعارض دارد. در نظام اخلاقی سکولار به جای حقوق، "رضایت" را مطرح می کنند که این رضایت پیوند دارد با سود، توقعات و ... و معلوم نیست از نظر اخلاقی سر از کجا در بیاورد.
استاد فلسفه دانشگاه تهران دینداری را به درونی و بیرونی تقسیم کرد و گفت: دینداری بیرونی دو سرنوشت دارد، بچه می تواند با دینداری بیرونی آغاز به دینداری کند اما نباید دینداری بیرونی تثبیت شود. اگر دینداری بیرونی تثبیت شود دیگر شخص به دلیل اهداف برون دینی، دیندار باشد این برای اخلاق خطرناک است. کسانی که دینداری بیرونی تثبیت شده دارند آدمهای بسیار اخلاق کش و اخلاق گریز هستند و بدتر اخلاق گریزی را تکلیف شرعی خود می پندارند.
وی با بیان اینکه بین دینداری درونی با اخلاق ورزی نسبت مستقیم وجود دارد، افزود: اگر ما دینداری بیرونی را تبلیغ کنیم به اخلاق ضربه می زنیم و اگر دینداری درونی را تبلیغ و ترویج کنیم به اخلاق کمک خواهیم کرد.
معاون پژوهشی دانشکده الهیات تهران در خصوص وضعیت اخلاق در جامعه کنونی ایران تأکید کرد: جامعه ما در برخی از رگه های اخلاقی وضعیت نامطلوبی دارد اما اینکه گفته شود جامعه ایران از نظر اخلاقی وضع ناگواری دارد این باور، اخلاقی نیست.
دکتر قراملکی سهم نظام آموزشی را در نهادینه کردن اخلاق در جامعه با اهمیت خواند و گفت: نظام آموزشی ما توجه به این نکرده که محیط آموزشی معلم اخلاق است یعنی مدرسه ای که بی نظمی در آن مشاهده می شود و معلم هر چه بگوید بچه ها منظم باشید آیا بچه منظم می شود ضمن اینکه معتقدم هجم آموزش مستقیم اخلاق در جامعه ما پایین است اما مهمتر از آن آموزش غیر مستقیم نظام آموزشی است.
گردآورنده کتاب" اخلاق حرفه ای در تمدن ایران و اسلام" در مورد عدم پرداختن به اخلاق سیاست در این کتاب گفت: در جلد دوم این کتاب با عنوان" اخلاق کاربردی" که امیدوایم تا پایان سال جاری به چاپ برسد در آنجا به اخلاق سیاست پرداخته خواهد شد. ضمن اینکه اخیراً پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم به همراهی دانشگاه امام صادق(ع) کتابی در"اخلاق سیاست" چاپ کرده است.
نظر شما