دکتر سید محمد ثقفی که با خبرنگار مهر گفتگو میکرد در پاسخ به این سؤال که جامعه ما تا چه اندازه به نقد و تفکر انتقادی برای توسعه همهجانبه نیاز دارد؟ گفت: در دو فرهنگ است که برای پیشبرد علم و جامعه عقل را ضرورت ترقی دانستهاند؛ یکی در اسلام است و دیگری در جهان جدید. در قلمروی اسلام مفهوم عمومی برای نقد و ارزیابی یکی باب امر به معروف و نهی از منکر است اما این مسئله در باب امر به معروف به صورت کلی و عام است ولی در کنار آن اصطلاح نقد در متون دینی ما آمده است.
وی افزود: یکی این جمله از حضرت رضا است که فرمود کونوا نقاد الکلام یعنی کلام را نقد کنید و نقد عبارت است از ارزیابی صحیح از ناصحیح و در قلمروی سیاست اصطلاح نقد و نصیحت هر دو وارد شده است. در تعبیر النصیحة الائمة المسلمین خیرخواهی و نقد از روش سیاسی و اجتماعی پیشوایان جامعه اسلامی است که در حدیث پیامبر آمده است.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد تصریح کرد: اما در قلمروی علم روش نقد که اسمش به critical معروف است برای پیشرفت علم کمال ضرورت را دارد زیرا توسعه علمی و اندیشههای اجتماعی در پرتو نقد به کمال میرسد نه در سکوت و تملق. بنابراین نقد لازمه یک جامعه رو به توسعه است بهخصوص در توسعه سیاسی و علمی.
وی افزود: اکنون کشور ما نیاز به نقد دارد. اگر بپذیریم که کشور ما در حال توسعه است و رو به رشد علمی و صنعتی و سیاسی است باید روش نقد را معیار کلی در مقدار و اندازه این توسعه اجتماعی تلقی نماییم. جامعهای که ترس بر دلها و سکوت بر لبها حاکم باشد آن جامعه یک جامعه مرده است و هرگز امید رشد و اصلاح و نور ترقی در آن به چشم نمیخورد.
این استاد جامعهشناسی دین اظهار داشت: ما که اکنون مدعی پیشگامی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و علمی و اسلامی هستیم باید روش نقد را در همه عرصههای زندگی بپذیریم و از سخن مخالف با کمال آزادی استقبال کنیم. زیرا حتی عدالت علی ابن ابیطالب در تحمل سخن مخالفان بود وگرنه کسانی که از موضع ارادت به علی ابن ابیطالب مدح میگفتند امام با آنها مشکلی نداشت. این شیوه علی است که فرموده با مخالف باید به عدالت رفتار کرد و این جمله که زنده باد مخالف من نشان جامعه رشد یافته اجتماعی است و ما باید آن را تحقق بخشیم.
ثقفی در پاسخ به این سؤال که فلسفه تا چه اندازه به بهبود تفکر انتقادی در جامعه کمک میکند؟ گفت: از آنجا که منشأ فلسفه به اصطلاح احراز دلایل عقلی است در نتیجه فلسفه موضوع را بدون پرده و جانبگرایانه بررسی میکند و لذا در رشد عقلانیت و آزادی اندیشه بهترین بستر برای شکوفایی عقلانیت است. بهعلاوه در پرتو نقد فلسفی است که ذهنیت بشر در ابتکارهای علمی و ذهنی به اندیشههای نو دست مییابد.
این نویسنده مترجم در پاسخ به این سؤال که نهادهای علمی چگونه میتوانند به رشد تفکر انتقادی در جامعه کمک کنند؟ گفت: نهادهای علمی بر دو بخشند: یکی نهادهای علوم پایه و طبیعی است که بیشتر با موضوعات فیکس و قطعی سروکار دارند و دیگری قلمروی علوم انسانی و اجتماعی است که در رابطه با تحولات اجتماعی هستند.
این محقق و پژوهشگر در پایان خاطر نشان کرد: بنابراین طرح نظریههای بیطرفانه علوم انسانی از منشأ واقعبینی نشان رشد علوم در عرصه علم و اجتماع خواهد بود وبهعلاوه آزادی بیان و قلم در عرصه مطبوعات میتواند رشد جامعه را در پیشبرد اهداف عالی انسانی و اسلامی سرعت بخشد.
نظر شما