تقدیر سیزدهمین جشن بزرگ سینمای ایران از خالق فیلمهای سینمایی "ناخدا خورشید" و "ای ایران" بهانهای شد تا آیدین آغداشلو کارنامه ناصر تقوایی را از منظر زیباییشناسانه نقد و بررسی کند و در سخنان خود به زوایایی تازه از هنر سینماگر برجسته تاریخ سینمای ایران بپردازد.
* خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: شما به عنوان منتقد هنری همنسل تقوایی، جایگاه او را در میان فیلمسازانی که فعالیتشان را در آن سالها شروع کردند، چطور ارزیابی میکنید؟
ـ آیدین آغداشلو: ناصر تقوایی از با استعدادترین هنرمندان دهه 40 به شمار میآید. او کارش را با ادبیات شروع کرد. سیروس طاهباز معرف و ابراهیم گلستان مشوقش در این عرصه و نوشتن داستانهای کوتاه بودند. تقوایی سپس به عکاسی پرداخت و عکسهای خوبی در زمینههای مختلف گرفت که مدخلی شد برای ورود او به سینما. او باید فیلمساز برجستهای میشد چون در این دو بخش صاحب علاقه و استعداد بود.
* یعنی شما معتقدید او فیلمساز برجستهای نشد؟
ـ او تقریباً همه امکانات و زمینه ها را داشت. هم به نسل درخشانی تعلق داشت که در دهه 40 شکوفا شد، هم استعداد شخصی داشت و هم از امکانات استفاده کرد. او به فرمالیسم محض کشیده نشد که باعث میشد در موقعیتی کاملاً حسی و خلاق قرار بگیرد. بخشی از ارکان سینما یعنی ادبیات و عکاسی به عنوان توشه راه او همراهش بود و اگر مسیرش را یکسره و بدون انقطاع طی میکرد، شاید الان شاهد آثار بیشتر و بهتری از او بودیم.
* شما دلایل این انقطاع و یکسره کار نکردن را در چه عواملی می بینید، خواسته بوده یا ناخواسته؟
ـ بخشی از آن خواسته و بخشی ناخواسته بود. قرار گرفتن در یک دوران خاص و رشد درونی نسلی از هنرمندان که نمونههای درخشانی را به عرصههای مختلف فرهنگی و هنری معرفی کرد. افرادی مانند شهید ثالث، مهرجویی، بیضایی یا افرادی که در ادبیات، نقاشی، هنرهای تجسمی و... فعالیت میکردند. این نسل از امکانات دوران خود و تبادل نظر با همدورههایش بهره برد. اگر درجاهایی هم با موانعی برخورد کرد مثلاً جریانهای اجتماعی و یا رویدادهای غیرقابل پیشبینی، هنرمندان در درونشان منزوی شدند، اما عدهای خودشان مانع حرکت مداوم شدند.
* شما معتقدید هنرمند نقش بیشتری نسبت به عوامل بیرونی در حرکت غیر مستمر و پیشتاز دارد؟
ـ بله. من به عامل انسانی یعنی خود انسان اهمیت میدهم و از دستهبندی جامعهشناسی هنر خیلی راضی نیستم.
* در مورد تقوایی چطور؟ این دستهبندی در مورد او چگونه صدق میکند؟
ـ وقتی به گذشته و آثار تقوایی نگاه میکنیم او به عنوان کارگردانی که کارش را از دهه 40 شروع کرده و حالا بعد از یک عمر فعالیت هنری، آثار خیلی کم و محدود دارد. اما دستهبندی دقیق و روشنی در مورد او نمیتوانیم انجام دهیم و هیچکس غیر از خود او نمیتواند در این زمینه صحبت کند، او بهترین فرد برای بازگو کردن است چرا که در این زمینه به نگاهی ژرفتر و وسیعتر نیاز است.
* پس شما موافق این جمله آقای کیارستمی هستید که ممیزی باعث رشد خلاقیت میشود؟
ـ نه به این شکل. ممیزی یک مانع جدی است اما هنرمند کسی است که در ورای این حرکتهای سلیقهای حرکت میکند. شما اگر سیری در اشعار حافظ داشته باشید میبینید حافظ در چارچوبی حرکت کرده که با عرف جامعه در جدل نبوده و از آن ایهام و غیر مستقیمگویی برای حرکت خود استفاده میکند. ممیزی همیشه بوده چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن اما هنرمندانی هستند که قادرند نه تنها از این مانع بلکه از موانع دیگری مانند عوامل اقتصادی هم عبور کنند.
اینکه هر هنرمند در برابر یک مسئله چگونه عمل میکند کاملاً به حوزههای درونی برمیگردد. هنرمند میتواند نه بگوید یا اینکه سفارشی کار کند. وقتی بیطرفانه به موضوع نگاه میکنم، برای درون هنرمند جایگاهی بسیار بالا قائلم. اگر ایدئولوژی دستگاهی از حدی بیشتر شود، فرهنگ عقیم میشود. نمونهاش هنر تجسمی روسیه در دهههای 30، 40 و 50. در مورد تقوایی باید محاسبه شود که در گذر زمان چطور عمل کرده و چه آثاری را بجا گذاشته چون اثر تنها ملاک است. اگر به آثار او نگاه کنیم، همه این ملاحظات و جود دارد یعنی ممیزی، تهیهکننده، عوامل اقتصادی، سلیقه عمومی که آیا مبتذل حرکت کرده یا نه.
* شما معتقدید هر هنرمندی حامل پیام و دستاوردی است که خاص خود اوست. تقوایی حامل چه پیام و دستاوردی است؟
ـ این امر مستلزم دیدن همه آثار تقوایی است. تقوایی ممکن است به یک چشمانداز رسیده باشد، اما نرسیده یا اگر رسیده در آثارش ثبت نشده. چون ممکن است او در زندگیاش به این چشمانداز رسیده باشد.
* آیا هویت ایرانی در آثار هنری تقوایی وجود دارد؟
ـ اولین فیلم تقوایی یعنی "آرامش در حضور دیگران" در مقایسه با دیگر فیلمهایش مهمترین فیلم اوست، چون جامعتر است اما وقتی به این فیلم نگاه میکنم یا حتی به "صادق کرده"، این ایرانی بودن را در فیلم اول، تقوایی در برشی خاص از جامعه دنبال میکند. او از جامعه جنوب یا از طبقه متوسط روشنفکر شهری شناخت دارد. اما ایرانی که یک کل را دربر گیرد، نه او نه هیچکس دیگر نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد.
* شما به عنوان یک هنرشناس، از بعد زیباییشناسی آثار تقوایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ او بسیار دقیق است. آدمی است که از زمینه عکاسی به سینما نزدیک شده و قاعدتاً باید این زیباییشناسی در کارش حضور داشته باشد، این وسواس و دقت را میتوان در کارهایش دید.
*وقتی نام ناصر تقوایی را میشنوید، اولین ویژگی که به ذهن شما میرسد چیست؟
ـ تقوایی ... بسیار بااستعداد، بسیار حساس و بسیار نازنین که در کنار همه اینها که عوامل سازنده او هستند عنصر تخریبی خودویرانگری هم وجود دارد.
* برای حمایت از کارگردانی مثل تقوایی حمایت دولتی یا خصوصی موثر است یا راه حل دیگری وجود دارد؟
ـ در این زمینه هیچ راهکاری ندارم. علت هم دارد. هنرمند تنهاست که در مقابل جهانی قرار گرفته که این جهان هم نوازشگر و هم سرکوبگر است. اینکه او در مقابل این ترکیب غریب چه موضعی میگیرد و در پی این است که باید حرفش را با راهکاری که به دست میآورد بزند و برای هر فرد فرق میکند، برای بیضایی و کیمیایی یکجور برای ویم وندرس یکجور و برای ناصر تقوایی هم جور دیگر.
هنرمندد خود را هلاک میکند تا امکان این گفتن را پیدا کند و حرفش را بزند حالا یا به گوش کسی میرسد یا نمیرسد. اما برای دخالت یا حمایت حوزه دولتی هیچ راهکاری ندارم. چون اثری هم ندارد و فقط شبیه یک گلایه است. من نه مدافع هنر دولتی هستم نه ایدئولوژیک. آثاری که با حمایت دولتی ساخته میشود اغلب کارهای ماندگاری نمیشود این به آن معنی نیست که هر اثری با حمایت ساخته شود، ماندگار از کار درمیآید یا برعکس. البته استثنا هم هست مانند "ایوان مخوف" آیزنشتاین که با حمایت شخص استالین و دست بردن مستقیم وی در اثر ساخته شده است. هنرمند در پیشگاه جهان ایستاده است.
* حرف آخر در مورد آقای تقوایی؟
ـ ما در دوران پرتاب نظریههای بیبنیه هستیم و هر کسی بدون اطلاعات کافی شروع به نظریهپردازی میکند. من نمیخواهم در این دسته قرار بگیرم. باید دوباره همه فیلمهای تقوایی را ببینم. ممکن است نظرم به کلی تفاوت کرده باشد و دیدگاه ثابتم هم تغییر کرده باشد و نظری دقیقتر بدهم. اما امیدوارم آقای تقوایی سلامت باشد و بنیه داشته باشد کار کند و جهان اطرافش را روشن کند.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
گفتگو از بهروز رضیئیفر
نظر شما