دکتر قاسم پور حسن عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که یک معلم و استاد چه شیوه هایی را برای پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان و دانشجویان می تواند به کار گیرد ؟ گفت : حقیقت این است که اساس تدریس در دانشگاههای دنیا بر پژوهش استوار است . به هیچ وجه وظیفه استاد در دانشگاههای امروز ایراد سخنرانی نیست یا به عبارتی دیگر یک ساعت و نیم تدریس مبتنی بر سخنرانی شفاهی نیست .
وی افزود : در درجه اول استاد باید به دانشجو قوه تمیز میان آثاری که در آن حوزه نوشته شده را بدهد . آشنا کردن دانشجویان به پیشینه موضوعی که تا الان کار شده اعم از کتاب، مقاله، سخنرانی، رساله از وظایف استاد است. پس در درجه اول خود کتابشناسی مهمترین کاری است که استاد باید سر کلاس انجام بدهد مثلاً بگوید در این موضوع ما 50 تا کتاب و مقاله و رساله داریم، کدامشان درجه اولند، کدامشان درجه دوم و کدامشان انتقادی، توصیفی یا تطبیقی هستند تا دانشجو با نظرات مختلف آشنا بشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد : نکته دوم اینکه متاسفانه در عمده دانشگاههای ما مقدار مشخصی از جزوه یا مطالبی که بسته بندی حساب می کنیم و از پیش تعیین شده است و ذهن دانشجویان حتی در علوم انسانی گاهی وقتها شاهد حفظ کردن این مطالب هستیم ، اصلاً دانشگاه به هیچ وجه حوزه و فضایی نیست که ما دانشجو را از درگیر شدن شخصی اش از پژوهش باز بداریم و به حفظ کردن مطالب بپردازد.
وی افزود: تا دانشجو از آن فضای دبیرستانهای ما که جزوه حفظ کردن است رها نشود نمی توانیم دانشجویی داشته باشیم که سرکلاس با استاد بحث کند لذا ما به دانشجویان باید بگوییم مطالبی را پیش از کلاس بخوانند. باید امتحان محوری را کمرنگ کنیم . یعنی بگوییم هر هفته ای که درس برقرار می شود خودش یک امتحان است.
استادان امروز تنها به ساعت کلاس اکتفا می کنند
این محقق و پژوهشگر در پاسخ به این سؤال که اگر کار تدریس را به شرایط قبل از کلاس درهنگام کلاس و بعد از کلاس تقسیم کنیم یک معلم و استاد برای هریک از این مراحل چه نکاتی را باید در نظر بگیرد ؟ گفت : کلاسهایی که ما الان داریم فقط همان کلاس است و ما نه فبل از کلاس داریم و نه بعد از کلاس داریم و این بزرگترین آسیب است . باید به دانش آموز و به خصوص به دانشجو همان روز اولی که استاد سر کلاس می آید بگوید این طرح درس من است از هفته اول تا هفته شانزدهم می خواهم این درسها رابدهم منابعش اینهاست تا دانشجو بر اساس یافته هایی که در طول هفته مطالعه کرده در کلاس مشارکت داشته باشد.
روش تدریس در دانشگاهها نیازمند بازنگری است
وی افزود : سه مؤلفه پژوهش محوری، یافته محوری و انتقاد و نقد محوری از ضرورتهای استاد است . بشود این همینطوری بدست نمی آید لازمه این امر این است که ما روش تدریس را عوض کنیم .
پورحسن در پاسخ به این سؤال که آیا تدریس در علوم انسانی با تدریس در علوم طبیعی تفاوتهایی دارد ؟ گفت : علوم طبیعی با این گستردگی که ما داریم در دنیای امروز بر یافته ها و پژوهش محور بودن استوار است. بخشی از این صورت و شاکله درست را باید از علوم انسانی قرض گرفت یعنی ما به دانشجو وقتی که می گوییم در علوم طبیعی مشاهده بکن و خودت ببین چه اتفاقی می افتد باید در علوم انسانی هم همین را بگوییم یعنی بگوییم خودت به کتاب مراجعه کن، خودتون باید بتوانید خلاصه ای از آن کتاب به دست آورده و دیدگاهتان را بیایید .
وی یادآور شد : در علوم انسانی تفکر انتقادی را بهتر می توانیم جا انداخته و مسلط و رایج کنیم تا در علوم طبیعی. این حسن در علوم انسانی متأسفانه هنوز بدرستی شناخته نشده و ما به کارش نمی گیریم و این می تواند کمک علوم انسانی به علوم طبیعی باشد و آن حکم و شاکله ها و صورتها می تواند کمک علوم طبیعی به علوم انسانی باشد .
نظر شما