خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: فلسفه حب حکمت است و تاریخ، روایت گذشته، به همین دلیل در بادی امر به نظر میرسد که فیلسوف مستقل از زمان و مورخ، مقید و تابع آن است و رابطه واقعی میان آن دو نمیتوان برقرار ساخت.
گویی هدف نهایی فیلسوف شناخت حقایق ازلی و ابدی به مانند مثل افلاطونی است که به سبب ثبات و تغییر ناپذیری خود، کلی و معتبر مینماید و در وعاء زمان قرار نمیگیرند، مگر این که عنداللزوم از زمان سرمدی و به زعم بعضی دیگر دهری صحبت به میان آید.
کار مورخ بر عکس تامل فیلسوف، نه فقط رویارویی با زمان است، بلکه مدارک و اسنادی که مورد مطالعه اوست هر قدر در چارچوب زمان مشخص و معینی قرار گیرند، به همان اندازه استنباطی که از آنها میتوان کرد صحیحتر و معتبرتر خواهد بود.
به همین سبب نزدیک سازی فلسفه و تاریخ اگر زیر سوال بردن کامل آن دو نیز نباشد، در هر صورت ذهن را با یک سلسله از مسایل روبرو میکند که ارزیابی هر یک از آنها را منوط و وابسته به دیگری مینماید و به سهولت جواب منفرد و یکطرفه برای آنها نمیتوان پیدا کرد.
ولی از طرف دیگر اگر ادعای واقعبینی و یا فقط از نظر نسبی به فلسفه شود، احتمالا به نوعی تاریخ فلسفه مبدل خواهد شد و تاریخ نیز اگر فراتر از حوادث جزئی و تصادفی نرود، به سهولت معنی دقیقی از خود به دست نخواهد داد. منظور این نیست که این دو رشته نواقص یکدیگر را رفع میکنند، بلکه منظور بیشتر این است که این دو رشته در هم انعکاس مییابند.
فلسفه تاریخ در سنت فرهنگی چین، اعتقادات دینی در هندوستان و مسئله تاریخ، اسطوره و مفهوم سرشت در فرهنگ یونان باستان، تاریخ و فلسفه آن از نظرگاه مورخان یونانی و رومی دوره باستان از جمله عناوین و موضوعات این کتاب به شمار میرود.
فلسفه تاریخ بر حسب سنت انبیا، یک نمونه از فلسفه تاریخ در معارف اسلامی، ژان باتیست ویکو، منتسکیو، هردر و نظرگاه خاص او در فلسفه تاریخ و ملاحظاتی در فلسفه تاریخ هگل سایر عناوین این کتاب را شامل میشود.
نظر شما