مصطفي جمشيدي كه طي سالهاي گذشته چندين اثردرحوزه ادبيات داستاني منتشر كرده است ، ياد آور شد : در ايران ، بدون حضور جدي مراكزدولتي و نيمه دولتي ، يك رمان نويس جدي ، في النفسه نمي تواند روي پاي خودش بايستد .
اين نويسنده اظهار داشت : نمي خواهم بگويم كه صنعت نشر دركشور و بخش خصوصي ، همواره به دنبال انتشار رمان هاي دم دستي و پاورقي هستند ، ولي اگر چنانچه دستمايه يك نويسنده حرفه اي ، في المثل كنكاش پيرامون حادثه اي جدي مانند " تسخير لانه جاسوسي آمريكا " باشد ، آن گاه تورق اين لايه از تاريخ معاصر بدون پشتيباني و دلگرمي مراكز دولتي بي ثمر مي ماند و يا به تعبيري ديگر ، كنكاش پيرامون بخشي از تاريخ ، معطل و نيمه كاره باقي مي ماند ، كما اين كه در حال حاضر ، بعضا اين اتفاق افتاده است.
جمشيدي در بخش ديگري از صحبت هاي خود با تاكيد بر اين كه رمان هاي روز دنيا ، اساس كار خود را بر مبناي " اطلاع رساني " يا " تاريخ پژوهي " قرار داده اند ، گفت : با تسلط رسانه اي تلويزيون و سينما ، بخش مطالعه در جامعه ما درگرو جذابيت هاي تصويري قرار گرفته است و فقط بخش " دانش طلبي " است كه با تماشاي فيلم و پيگيري رسانه اي تامين نمي شود.
وي تصريح كرد : درجامعه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم ، نمي توان به احكام كلي بسنده كرد و راجع به انتشار برخي آثار در حوزه ادبيات داستاني با قاطعيت ، بحث صرفه اقتصادي و بازار را مطرح كرد.
مصطفي جمشيدي خاطرنشان ساخت : از روزگاري كه " رمان " جدي ، جاي پاي خود را در جامعه كتابخوان ايران و يا هرجاي دنيا باز كرده است ، حضور " مستقل " نوعي از نوشتن و ايجاد مانع براي ساير آثار ، كمتر از توجيه منطقي برخوردار است ، فرض كنيم اگر فلان دانشگاه در آمريكا ، متولي چاپ و توزيع شاهكار " خشم و هياهو " نبود ، چه اتفاقي مي افتاد ؟ دست كم جهان ، از خواندن يك رمان شورانگيز و جدي محروم شده بود.
نظر شما