ایوان هایی که پر بود از هیاهوی بچه ها، حالا ویرانه هایی است پر از فریاد سکوت. دیوارهای نیمه آوار، طاقچه های خالی، پله هایی که به تلنگری بند هستند، سقف هایی که فروریخته و اتاق هایی که پر شده اند از علف های هرز، تصاویر دردناکی هستند از خانه های کاه گلی روستاهای خشک شهر کیاسر  که روزی پر بود از صدای زندگی.
خشکسالی، نبود ابتدایی ترین امکانات زندگی، دور بودن از شهر و قرار گرفتن در پشت کوه ها، جوانها را از روستاهای واقع در دهستان پشت کوه، از توابع بخش چهاردانگه شهرستان ساری رانده و راهی شهرهای اطراف کرده است تا " مهاجرت " تلخ ترین کابوسی شود که بر روستاهای تفتیده شهر کیاسر سایه انداخته است.
جوان ها رفتن و سالمندان ماندن را ترجیح داده اند. آنها برای پیشرفت، زندگی در شهرهای دور و دور ماندن از اصل و ریشه خود را انتخاب کرده اند و اینها تن به تنهایی داده اند و محروم بودن از ابتدایی ترین امکانات زندگی از قبیل آب آشامیدنی، گاز، جاده مناسب، خدمات بهداشتی و درمانی و صدها مشکل ریز و درشت دیگر را که هر روز  بر تعداشان افزوده می شود تاب می آورند چراکه به زادگاه شان دلبستگی دارند. البته در این بین تعدادی از زنان و مردان میانسال هم باقی مانده اند که دورنمایی از یک زندگی خوب و انگیزه ای برای تغییر ندارند؛ مردها فرصت امرار معاش را از دست رفته می پندارند و زن ها از ترس آنکه توسط مردشان طرد یا ترک شوند، گاه بیشتر از مردهای روستا کار می کنند و خود را محکوم به تحمل این زندگی می دانند. زندگی پر از فراز و نشیبی که محصول مهاجرت و خشکسالی های ویران کننده روستاهای کم برخوردار شهر کیاسر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha