غواصان کربلای ۴
-
با غواصان کربلای چهار-۵/قسمت دوم
شب کربلای ۴ بهروایت غواص لشکر ولی عصر/ساحل اروند را از ترس نیروهای ایرانی پر از موانع کرده بودند
میلگردهای دومتری را برش داده و به شکل ستاره به هم جوش داده بودند. کل طول خط را با این خورشیدیها پوشش میدادند. خیلی وحشت داشتند.
-
با غواصان کربلای چهار/۵
فرمانده گردان کربلا چرا در شب کربلای ۴ سر ستون قرار گرفت؟/ طرح خوبی بود ولی حیف که نشد!
گردان کربلا، یگان خطشکن لشکر ۷ ولی عصر بود و کار منوط به این بود که خط را بشکند. حاجی خواست قویتر فرماندهی کند. به علاوه وقتی به لب چولانها رسیدیم گفت فینها را در بیاورید.
-
با غواصان کربلای چهار؛
کربلای ۴ را آمریکا و نفوذیهای داخلی لو دادند/افسر عراقی گفت اینجا خدا هم نمیتواند به دادتان برسد!
درست است که آواکسها در عربستان و ماهوارههای آمریکایی به تلافی جریان مک فارلین که منجر به شکست ریگان شد، تمام اطلاعات ما را به عراق داده بودند ولی نفوذیهای داخلی هم بیکار نبودند.
-
با غواصان کربلای چهار/۴
دندانهایم را در الرشید با انبر کشیدند/کربلای ۴ یکپرونده باز است
در استخبارات شکنجههای سنگین و سخت در جریان بود. بعدها وقتی هویت من تا حدودی لو رفت، دندانهایم را در اردوگاه الرشید با انبر کشیدند.
-
نگاهی به «صدوهفتادوششمین غواص»؛
مروری بر خاطرات غواصی که شاهد زندهبهگورشدن رفقایش بود
یزدیان که در آنمقطع ۱۶ ساله بود، با چند اسیر کمسنوسال دیگر از جمع غواصهای اسیر جدا و به کناری برده شدند و اسرای باقیمانده نیز با ریختن خاک توسط بولدوزرهای دشمن، زنده بهگور و شهید شدند.
-
با غواصان کربلای چهار۳/۳
ضرب و شتم وحشیانه اسرا در آسایشگاه مثل عصر عاشورا بود/چگونگی ایستادهخوابیدن در سلول
یکیشان نبشی آورده بود و میزد توی پای بچهها. بعد از آنکه کارشان تمام شد، واقعا احساس کردم عصر عاشوراست که اسبها را روی بدن امام حسین و یارانش میتازاندند.
-
با غواصان کربلای چهار۲/۳
عبور اسرای کربلای ۴ از بصره یادآور اسرای کربلا و حضرت زینب بود/مجبورمان میکردند به هم سیلی بزنیم
همه مردم آمده بودند. مثل خیابان جِی و احمدآباد اصفهان بود. حدود ۵ کیلومترِ دوبانده بود؛ بلواری که مردم جمع شده بودند. سنگ میزدند، آب دهان میانداختند، گوجه گندیده و کفش به سرمان میزدند.
-
با غواصان کربلای چهار۱/۳
برگشت ندارید؛ یا شهید میشوید یا اسیر!/روایت فرمانده گروه پیشتاز گردان یونس از کربلای ۴ در بلجانیه
شما میروید! یک درصد احتمال دارد به خط دشمن برسید. برگشتی ندارید یا شهید میشوید یا اسیر. اگر یکدرصد احتمال دادید به خط دشمن رسیدهاید معبر را باز کنید و پشت دشمن بنشینید. بعد بیسیم بزنید!
-
نگاهی به کتاب «فراز از خود»؛
شب کربلای ۴ به روایت غواص گردان یونس/اسرایی داشتیم که مقیّد نبودند ولی برای امام گریه کردند
در اینلحظات که خون از بینی و دهان علیزاده جاری بود، معبر بهاندازه عبور یکنفر باز بود و نیروهای ایرانی بهسمت داخل جزیره ماهی حرکت میکردند.
-
با غواصان کربلای چهار/۲
روایت بازگشت از امالرصاص در کربلای۴/فرهنگ غواصی واژه اسارت ندارد
قایق را با حالت زیگزاگی هدایت میکردیم. هر از گاهی هم گلوله آرپیجی کنار قایق میخورد. ترکشها هم میآمد. ولی سرد بودند.
-
تیزر؛
پای گفتوگوی راوی «میهمانان امالرصاص»
گفتوگوی مشروح با غواص جانباز سیدجعفر حسینی ودیق راوی کتاب «میهمانان امالرصاص» بهزودی در خبرگزاری مهر منتشر میشود.
-
مرور و معرفی؛
امشب مفقودالاثر خواهم شد/اگر تیر خوردید درد خود را با آب بگویید!
صبح روزی که قرار بود عملیات کربلای چهار انجام پذیرد، خبرنگاری از محمود خواست تا خودش را معرفی کند و بگوید چه احساسی دارد؟ او گفت: بنده محمود بریانی هستم و انشاءالله امشب مفقودالاثر خواهم شد!
-
نگاهی به «میهمانان امالرصاص»؛
ضیافت آتش و خون در اروند/در نقطه رهایی کربلای ۴ چه گذشت؟
اینافراد ۲۰ نفر بودند که موفق شدند زنده از آب اروند خارج شده و پا به ساحل دشمن بگذارند. همین ۲۰ نفر به چهاردسته تقسیم شده و شروع به پاکسازی سنگرهای دشمن کردند.
-
با غواصان کربلای چهار/۱
گردان جعفر طیار چگونه خط دشمن را در کربلای ۴ شکست؟/زبان بینالمللی ترکی جان دو غواص را نجات داد!
۵۰ متریشان بودیم که ناگهان آتش شدید تیربارها و نفرات از سنگرها بهسمتمان شروع شد. قرارگاه با بیسیم از من پرسید «کریم کریم مسعود! موقعیت؟» گفتم «۵۰ متری». گفت «بزنید! الله اکبر!»