پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۱ بهمن ۱۳۸۸، ۹:۳۵

تأثیر فلسفه برکودکان درفرهنگ/

برنامه فلسفه برای کودکان با مکتب تشیع سازگار است

برنامه فلسفه برای کودکان با مکتب تشیع سازگار است

شرکت کنندگان در نشست تخصصی بررسی رویکردهای تأثیر فلسفه بر کودکان در فرهنگ که چهارشنبه 30 دی ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد تمایز میان فلسفه با و فلسفه برای کودکان ، سازگاری فلسفه با کودکان با مکتب تشیع، افزایش عزت نفس کودک در این برنامه و بررسی بنیادهای نظری فلسفه برای کودکان در آموزش و پرورش را مورد تأکید قرار دادند.

میان فلسفه با کودکان و فلسفه برای کودکان باید تمایز قائل شد

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر قاسم پورحسن رئیس گروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سخنرانی خود در نشست چهارشنبه 30 دی که در این پژوهشگاه برگزار شد اظهار داشت: در قالب سه مسئله فلسفه برای کودک را تبیین کرده تا سوء تفاهم ها و باورهایی که درباره فلسفه برای کودکان در ایران وجود دارد را اصلاح کند.

وی افزود: ابتدا باید به بررسی چیستی فلسفه برای کودکان بپردازیم. پس از آن به پیشینه فلسفه برای کودکان و سپس نسبت ما با فلسفه برای کودکان بررسی شود.

پورحسن یادآور شد: فارغ از تعاریفی که برای دانشهای مضاف صورت گرفته و عمده اینها هم با فلسفه شکل گرفته معنای فلسفه از بین می رود اما درست برخلاف این امر در کشور تصور می شود فلسفه وقتی مضاف واقع می شود به معنای "Ology" یا "شناسی" است و باید ذهن خود را از فلسفه بودن پاک کنیم از این رو فلسفه برای کودک به معنای فلسفه گفتن برای کودکان نیست.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم تعریف دقیقتری برای فلسفه برای کودکان ارائه دهیم باید به هشت عنصر مهم توجه کنیم. عنصر اول منطق مکالمه است. عنصر دوم هدایت به سمت فکرورزی و سومین عنصر را می توان خلاقیت دانست.

دکتر پورحسن همچنین یادآور شد: برنامه فلسفه برای کودک تعلیم و تربیت و اخلاق نیست و آن را نمی توان تفکر دانست چرا که ما در تمام این موارد دارای پارادایم هایی هستیم و می خواهیم آنها را در این برنامه اعمال کنیم البته می توان آنها را از طریق منطق گفتگو در معرض ربط بگذاریم اما اینکه آنها را از پیش مسلم بدانیم و به دانشجو بدهیم همان مفهوم فلسفه با کودک است.

وی تأکید کرد که خود به تمایز میان فلسفه با کودک و فلسفه برای کودک قائل است. بنابراین برنامه فلسفه برای کودکان هدایت به سوی فکرورزی به صورت دقیق و روشن است.

رئیس گروه فلسفه برای کودکان در ادامه بحث خود به گرفتن خلاقیت از کودک در نظام آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: آموزش و پرورش از کودک می خواهد که مطالب را حفظ کند. نکته چهارم جمعی بودن فعالیتها است که در نظام آموزش و پرورش وجود ندارد. حتی در فلسفه هم فعالیت جمعی وجود ندارد. فعالیت جمعی به معنای احترام به کلام دیگری است، پریدن میان حرف دیگری یکی از نشانه های عدم داشتن روحیه فعالیتهای جمعی است.

وی خردمندی و معقولیت، قدرت تشخیص و داوری ، ارتباط صحیح با دیگری، انس گرفتن با دلیل آوردن از دیگر عناصری دانست که باید آنها را در این برنامه اعمال کرد.

دکتر پورحسن همچنین در رابطه با سومین مسئله مورد اشاره خود با عنوان نسبت ما با فلسفه اظهار داشت: به رغم تمام کارهایی که صورت گرفته هنوز نسبتی با فلسفه برای کودکان نداریم اگر بتوانیم کاری انجام دهیم که نظام آموزش و پرورش این را مورد بررسی قرار دهند گام مهم و بزرگی انجام داده ایم.

سازگاری فلسفه برای کودکان با تشیع

سعید ناجی عضو هئیت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چهارشنبه 30 دی ماه در نشست بررسی رویکردهای تأثیر فلسفه بر کودکان در فرهنگ  با اشاره با فعالیت صادقانه عده ای که با این برنامه تا کنون همکاری داشته اند اعلام  کرد: این امر می تواند به کودکان کمک کند در آینده دچار بحران هویت نشده و خود بتوانند فکر، داوری و استدلال کنند.

وی افزود: استقبالهایی که از سوی برخی فلاسفه از این موضوع شده به واقع امیدوار کننده است، اما تردید ها، بی محلی ها نوعی نگرانی  به وجود آورده است. برخی افرادی که با این برنامه برای نخستین بار آشنا می شوند این پرسش را مطرح می کنند که چرا تا کنون دیگر فلاسفه و اندیشمندان به آن توجه نکرده اند.

ناجی گفت: اصولا این برنامه در ایران با بی محلی رو به رو شده است، ما در زمینه های بسیاری سرمایه گذاری می کنیم اما در مسئله تعلیم و تربیت سرمایه گذاری بنیادین صورت نمی گیرد که البته این امر دیگر کشورهای جهان نیز مشاهده می شود حتی لیپمن و شارپ نیز از آموزش و پرورش خود راضی نیستند آنها اظهار می دارند اگر کسی از یک سیاره دیگر این نظام آموزشی را بررسی کند متوجه نخواهد شد که این روند چگونه پیش می رود.

سعید ناجی گفت: براساس اظهارات لیپمن آموزش و پرورش به کرات به ایجاد تغییرات جزئی روی آورده و این تغییرات موثر واقع نمی شود و این تغییرات جزئی ادامه می یابد اما در نهایت هیچ اثربخشی نخواهد داشت و باید یک فکر بنیادین داشت و در رابطه با این تفکر از اندیشمندان و فیلسوفان انتظار می رود که گامی بردارند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یادآور شد: برخی اظهار می دارند که چرا باید فلسفه را به کودکان آموخت ما خود فلسفه را درک نکردیم و شما چگونه می خواهید فلسفه را به کودکان آموزش دهید یا این که عده ای اذعان می کنند که خود فلسفه را درک کرده اند اما نمی توانند آن را به کودکان یاد داد، این نگرشها ناشی از بدفهمی نسبت به برنامه فلسفه برای کودکان است؛ برنامه ای که به هیچ عنوان نمی خواهد مکاتب فلسفی را به کودکان بیاموزد.

ناجی تصریح کرد: مسئله اصلی اینجا است که جدا از تمام این پیش فرض ها کودکان به این برنامه علاقمند هستند و تجارب پیشین نشان داده است که برگزاری کارگاهی که قرار بود ظرف مدت مشخص شده ای به اتمام رسد به درازا کشیده شد. کودکان از این برنامه استقبال می کنند چرا که روشهای انتخاب شده در این برنامه مشوق کودکان است و آنها می توانند در جلسه نظرات خود را بیان کرده و بدانند که افکار و عقاید آنها مورد احترام قرار گرفته و خود نیز به دیگران احترام می گذارند.

سعید ناجی همچنین اظهار داشت: برخی می گویند که فلسفه را اگر به نااهلان بیاموزیم سوء استفاده می کنند و فلسفه باید در همان پیچیدگی خود و در سطح بالا بماند و تنها اساتید از آن آگاه باشند. درحالی که این نوع افراد به عموم مردم و به ویژه کودکان بدبین هستند و بر این باور هستند که کودکان پس از یادگیری تفکر، منحرف می شوند.

ناجی در ادامه به مسئله تطبیق تعلیم و تربیت اسلامی با برنامه فلسفه برای کودکان پرداخت و گفت: طی مقاله ای که در فصلنامه فرهنگ ویژه فلسفه برای کودکان منتشر کرده ام از دیدگاه شهید مطهری استفاده کرده، اهداف وی برای آموزش و پرورش ، فعالیتها را با این برنامه تطبیق داده و تفکر انتقادی و تفکر خلاق را که در برنامه فلسفه برای کودکان وجود دارد را در نگرش شهید مطهری هم وجود دارد.

وی گفت: اگر این برنامه بخواهد با یک مکتب و نگرش سازگاری داشته باشد بیشتر از همه با دین اسلام و مکتب تشیع سازگاری دارد. شهید مطهری معتقد است که عقل مانند چراغی است که راه را برای ما در تاریکی شب روشن می کند. تفکر نیز به مثابه نورافکن بوده و راهها را نشان می دهد.

برنامه فلسفه برای کودکان عزت نفس کودک را افزایش می دهد

دکتر مهرنوش هدایتی استاد دانشگاه شهید بهشتی، روانشناس و مشاور در این نشست که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد گفت: لیپمن به عنوان پایه گذار برنامه فلسفه برای کودکان اظهار داشت که اگر قرار است ما جامعه ای مبتنی دموکراسی داشته باشیم ، این امر را می توان در کودکی با حلقه کندوکاو جامعه پژوهش داشته باشیم.

افرادی که به این برنامه اعتراض داشته و این برنامه را محدود کننده و آزار دهنده می دانند، لیپمن پیشاپیش به این مسئله پاسخ داده است. زمانی که مدرسه قرار بود از شکل مکتبخانه خارج شود و به شکل کنونی تغییر کند بسیاری از علمای آن دوران اظهار داشتند که اگر علم را در این سطح وسیع به دست کودکان بسپاریم ممکن است در آینده خطرساز باشد. ما چنین مانعی را نزدیک به یکصد سال پیش پشت سر گذاشتیم.

وی در رابطه با ارتباط برنامه فلسفه برای کودکان و عزت نفس اظهار داشت: در مطالعات خود در این رابطه متوجه شدم که در هر برنامه اجرا شده این مسئله مورد تأکید قرار گرفته است به عزت نفس و خود باوری بهتری رسیدند. عزت نفس یعنی بررسی خود و قضاوت درباره خود است.

دکتر هدایتی یادآور شد: کودک دبستانی هنگامی که وارد مدرسه می شود با محیط پرچالش، دیدگاه های مختلفی و معلمی رو به رو است که وی را قبول ندارد و کودک نمی تواند خود را با آنها تطبیق دهد و این امر در نهایت به عزت نفس کودک منتهی می شود، اما در برنامه فلسفه برای کودکان گرد نشستن، خود ابرازی کودک و اینکه احساس می کند ایده وی مورد احترام قرار گرفته و مورد تمسخر واقع نمی شود می تواند به افزایش عزت نفس کودک منتهی شود.

بررسی بنیادهای نظری فلسفه برای کودکان در آموزش و پرورش

دکتر یحیی قائدی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم تهران نیز در این نشست اظهار داشت: برنامه فلسفه برای کودکان به کودکان تا 18 سال مربوط می شود که براساس تعریف یونسکو هنوز به طور قانونی مسئولیتی برعهده ندارند. در کشور ما این برنامه تا کنون در ابعاد کوچک و آزمایشی برای کودکان تا دبستان اجرا شده است.

وی با اشاره به رویکردهایی چون بازی، خلاقیت، فعالیت و روایت به برنامه فلسفه برای کودکان نسبت این برنامه با فرهنگ و اساسا نسبت فلسفه با فرهنگ را یادآور شد و گفت: بزرگسالان همواره خواستار حفظ فرهنگ هستند اما کودکان میانه خوبی با این امر ندارند، در نظام جدید به کودک فرصت داده می شود خود به این مسئله برسند اما در شیوه قدیمی فرهنگ به کودکان تحمیل می شود.

دکتر قائدی همچنین گفت که میان تغییر و تحول فرهنگ با توسعه ارتباط مستقیمی وجود دارد و توسعه نیافتگی با سرعت اندکی تغییر فرهنگ در ارتباط است.

عضو هئیت علمی دانشگاه تربیت معلم تهران همچنین گفت: که در آموزش و پرورش در حال حاضر تحقیقی انجام می شود تا مشخص شود که آیا مبانی و بنیادهای نظری فلسفه برای کودکان با فلسفه تربیتی رسمی در نظام اسلامی ایران همخوانی دارد یا نه.

کد خبر 1020976

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha