جلیل دارا در گفتگو با خبرنگار مهر درباره وضعیت گرایش به عرفانهای نوپدید در میان دانشجویان با بیان این که عرفانهای کاذب به واسطه یکسری جذابیتهای خاص دانشجویان را به سوی خود می کشاند گفت: آفت های جامعه دانشگاهی در بحث های اعتقادی و عرفانی ناظر بر همین بحث عرفانهای کاذب است. البته این طور نیست که وجه غالب در فضای دانشگاهی گرایش به سمت عرفانهای کاذب و نوپدید باشد ولی برای همین میزانی هم که در دانشگاهها به بحث عرفان کاذب دامن زده می شود باید تدبیری اندیشیده شود.
گرایش اصیل جامعه دانشگاهی به سمت موازین حقیقی اسلام است
مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم خاطرنشان کرد: مسیری که دانشجویان دنبال می کنند بحث خداجویی اصیل و مبتنی بر شریعت اسلامی است و استقبال گسترده از حج عمره دانشجویی، شرکت قابل توجه دانشجویان در مراسم دعا و برگزاری نماز جماعت در مساجد دانشگاهها با تمام قوت نشان دهنده گرایش اصیل جامعه دانشگاهی به سمت موازین اصیل و حقیقی اسلام است البته هر جامعه ای دارای آفاتی نیز است.
وی افزود: قشر تحصیلکرده و دانشگاهی قشر تاثیرگذار در جامعه است لذا دانشجو اگر به سمت عرفان کاذب برود می تواند جامعه را متاثر از خود کند. البته همین گرایش برخی دانشجویان به مسائل انحرافی نیز خود متاثر از جامعه است یعنی دانشگاه نمی تواند خود را از جامعه دور بداند.
جلیل دارا خواستار تلاش همگانی و سازماندهی شده از طرف نهادهای فرهنگی برای مقابله جدی با مباحث انحرافی نظیر عرفانهای کاذب شد و به مهر گفت: ترویج عرفان اصیل در دانشگاهها یک راهکار برای مقابله با عرفانهای کاذب است. طبیعی است در زمانی که جامعه جهانی به سمت معنویت خواهی پیش می رود جامعه دانشگاهی ایران نیز تقاضای معنویت خواهی دارد لذا باید معنویت خواهی اصیل به شکل مطلوب و گسترده ارائه و ترویج شود که اگر این مهم انجام شود شاهد همین مقدار کم گرایش انحرافی به عرفانهای نوپدید و نوظهور یا عرفانهای سکولار نخواهیم بود.
نمودها و نمادهای گرایش به عرفانهای کاذب در فضاهای دانشگاهی
مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم درباره نمودها و نمادهای گرایش به عرفانهای کاذب در فضاهای دانشگاهی به مهر گفت: دانشگاه به عنوان زیر سیستمی از اجتماع است بنابراین همان نمودهایی که در بحث عرفانهای کاذب در جامعه مشاهده می شود در دانشگاه نیز وجود دارد. سادگی در فهم عرفانهای کاذب، آموزه های آن مبنی بر آسان گیری اخلاقی و ترویج فرهنگ تساهل و تسامح افراطی و آسان گیری ممکن است جذب کننده برخی افراد راحت طلب باشد که می تواند برخی دانشجویان را نیز شامل شود.
وی خاطرنشان کرد: اسلام احکام، قوانین و ضوابطی نیز دارد که باید مطابق آنها پیش رفت. تساهل و تسامح افراطی که در مولفه های عرفان کاذب است تساهل و تسامح شریعت زدا است و در آن چندان به احکام و اخلاق دینی توجه نمی شود. حتی حامیان عرفانهای کاذب رابطه انسان با خدا را به یک رابطه قلبی تقلیل می دهند و این باعث شده است عده ای در جامعه و عده قلیلی از دانشجویان نیز به این سمت کشانده شوند.
دارا در تشریح آموزه های انحرافی عرفانهای نوپدید به مهر گفت: افرادی که رابطه انسان با خدا را به یک رابطه صرفا قلبی تقلیل می دهند دیگر نیازی نمی بینند که به احکام اسلام پرداخته شود و معتقدند همین که بپذیریم خدایی وجود دارد و اسلام را به صورت قلبی بپذیریم، کفایت می کند. این رویه یعنی راحت کردن خود از یکسری احکام و موازینی که مکتب اسلام برای مسلمانان تجویز کرده است.
مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم با بیان اینکه روی آوردن به عرفانهای کاذب "راحت طلبی" را جایگزین متعهد بودن به احکام اسلامی می کند افزود: اصل تفکر عرفان های کاذب از تمایل به سکولاریزه کردن دین ناشی می شود یعنی اینکه می گویند دین اسلام هیچ گونه دخالتی در حوزه سیاست و اجتماع نباید داشته باشد. نتیجه این سکولاریزه کردن دین این می شود که نسل جوان به این گرایش پیدا می کند که دین اسلام فقط یک ارتباط عاطفی و قلبی بین انسان و خدا است.
وی افزود: عرفانهای کاذب و نوپدید جذابیت هایی را نیز با خود به همراه دارند و یکسری محدودیت هایی که در دین اسلام وجود دارد را حذف می کنند. به عنوان مثال روابط جنسی را خیلی به راحتی و به شکل های مختلفی تعبیر و تفسیر می کنند و گرایش های شدیدی به مولفه های شریعت گریزی و عقل گریزی دارند. این در حالیست که معتقدیم عرفان اصیل عرفانی است که با فطرت و عقل و دین هماهنگی داشته باشد.
جلیل دارا اضافه کرد: عرفانهای کاذب به دلیل یکسری جذابیت های ظاهری باعث شده افرادی که عافیت طلب و راحت طلب هستند را به خود جذب کند و راه رفع تکلیف را برای افرادی که به هر دلیلی محدودیت ها و قید و بندهای عقلانی و صحیح دین اسلام را نمی پذیرند، هموار کند.
رگه های رابطه "مرید و مرادی" در فضاهای دانشجویی از پیامدهای عرفانهای نوپدید است
مدیرکل امور فرهنگی وزارت علوم در واکاوی آنچه که تحت عنوان "درویش مآبی" یاد می شود و تحت روابط "مرید و مرادی" در برخی فضاهای دانشجویی تعریف می شود نیز گفت: یکی از منشاهای ظهور تفکرات درویش مآبی و مرید و مراد بازی این است که افرادی سودجو و قدرت طلب به دنبال دست و پا کردن مریدانی هستند تا بخاطر خواسته های سیطره طلبانه خود عده ای را تحت سیطره خود درآورند و حتی در زندگی شخصی آنها نفوذ کنند.
جلیل دارا افزود: البته جریاناتی نیز وجود دارند که آگاهانه و با برنامه قصد دارند ایران اسلامی و جامعه دانشگاهی را از مسیر اصلی خود که تحصیل علم و ترویج اخلاق است منحرف کنند و به فساد بکشانند. طبیعی است که درگیری برخی دانشجویان در بحث مواد مخدر و یا استفاده از داروهای ناسالم می تواند ناشی از پیامدهای پذیرش این نوع جریانات انحرافی باشد.
نظر شما