پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۹ اسفند ۱۳۸۸، ۱۱:۱۸

روش شناسی مطالعات فرهنگی-3

فلسفه مدرن "زمان" را جایگزین "مکان" کرد

فلسفه مدرن "زمان" را جایگزین "مکان" کرد

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مکان‌مند بودن فلسفه یونان گفت: فلسفه مدرن برای رها شدن از فهم مکان‌مند، زمان را جایگزین آن کرد و در این فهم زمان‌مند، این انسان است که به سبب اراده خود جهان را می‌سازد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست "روش‌شناسی مطالعات فرهنگی" بعد از ظهر دیروز سه شنبه 18 اسفندماه با حضور غلامرضا کاشی، محمود شهابی و شهرام پرستش در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در این نشست موضوع تحلیل فضا (گفتمان کاوی میدانی) را مورد بررسی قرار داد.

وی در ابتدا با اشاره به تعریف تحلیل فضا گفت: تحلیل فضا به معنای گفتگو کردن در باب یک مکان و روابط موجود در آن فضا است. تحلیل فضا به معنای، معانی‌ای که در مکان منتشر می‌شود و انگیزه‌هایی که در یک محیط منتشر است و چیزهایی که یک مکان را تبدیل به فضا می‌کند.

وی افزود: فضا یک ساختار است که عوامل و عناصر خود را بر دیگران تحمیل می‌کند. این موضوع که فضا یک رابطه یک سویه با سوژه دارد نیازمند مقدمات تئوریک است. به لحاظ فلسفی زمان و مکان دو معنایی‌اند که اگر آنها را عینی قلمداد کنیم با هم آشتی‌ناپذیر خواهند بود. تاریخ فلسفی بشر بخشی بر حسب اولویت مکان بوده و بخشی دیگر بر اساس اولویت زمان.

وی یادآور شد: فلسفه یونان مکان بنیاد بود و از عالم یک تصویر ساختاری ارائه می‌داد. بر این اساس عالم یک سلسله مراتب متصلب ساختاریافته است. عالم یک طبقه بندی متصلب از پیش تعیین شده است و هر کسی در این جای بزرگ یک جا استقرار پیدا کرده است. فهم مکان‌مند از عالم متصلب و اقتدارگرا(اتوریتیو) است و موقعیت هر کسی در جایی تعیین شده است.

کاشی با اشاره به زمان‌مندی فلسفه مدرن خاطر نشان کرد: فلسفه مدرن برای رها شدن از فهم مکان‌مند، زمان را جایگزین آن کرد. زمان مفهوم انقلابی، معطوف به آینده و معطوف به محوریت خواست فرد است و در تقابل با مکان قرار می‌گیرد. در این فلسفه اراده جایگزین عقل می‌شود و در این فهم، جهان ساختار ندارد و کاریزمایی نیز وجود ندارد. در این فهم، این انسان است که به سبب اراده خود جهان را می‌سازد. در هر دوی این فلسفه‌ها وجهی مغفول می‌ماند. فیلسوف مدرن از مکان غفلت می‌کند و فلاسفه یونان هم از زمان.

وی افزود: یک درک عینی از زمان و مکان وجود دارد و همانگونه که اشاره شد در این نگاه زمان و مکان قابل جمع نیستند. کانت هم درک دیگری از زمان و مکان را مطرح می‌کند که کاملا ذهنی است. درک دیگر از زمان و مکان وجود دارد که پدیدارشناسانه است که حالتی بینابینی دارد. مکان در این تفسیر چیزی میان ما و جهان است. مکان هستی بینابینی دارد یعنی بین ما و عالم قرار دارد. مکان تابع قصدیت انسان است و بر اساس قصدیت ما ساخته می‌شود. یعنی به عنوان مثال جایی ممکن است برای فردی زندان باشد و برای کسی دیگر جای آزاد تلقی گردد.

وی تصریح کرد: هستی بینابینی مکان، آنرا تبدیل به فضا می‌کند. مکان ترکیبی است از سازه، کاربردها و قواعدی که در آن وجود دارد و جایی است که اعمال اقتدار صورت می‌گیرد. آن چیزی که مکان را تبدیل به فضا می‌کند تصدیق این عبارت است: انسان حیات مکانی دارد. آنچه که من و مکان را تعریف را می‌کند منظومه‌ای است که هم من را توضیح دهد و هم مکان را.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با فرض قصدمندی فضا، تأکید کرد: اگر فضا را به معنای قصدیتی انسانی تلقی کنیم، این محیط تلاقی میان قصدیتها است. در هر مکان به واسطه حضور آدمیان که به دلایل متفاوت در آن حاضر هستند بیناقصدیتی شکل می‌گیرد که تلاقی این قصدیتها است که به آن هویت می‌دهد.

وی در ادامه با اشاره به مباحث اصلی در تحلیل گفتمان خاطر نشان کرد: بحث تحلیل گفتمان بحث تازه‌ای نیست و به انحای گوناگون و با تعابیر متفاوت مورد توجه بوده است. با رویکرد تحلیل گفتمان اگر به تحلیل فضا بپردازیم چند نکته قابل استخراج است. نکته اول این است که هر مکان یک تاریخ و سرگذشت و تباری دارد. هر مکان به نحوی وجوه سمبلیک دارد.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: بعضی مکانها گسیخته هستند و گاهی مکان پیوستار است. نیات مؤلف در ساخت مکان مؤثر است و مقررات و آیین نامه‌های میان بازیگران در آن فضا، تعریف کننده مناسک و رفتارها هستند.

وی با اشاره به اهمیت بحث مفصل‌بندی در تحلیل گفتمان خاطر نشان کرد: مفصل بندی به معنای مشاهده به مکان و نگاه بازیگران به آن است. به طور بیرون از ذهنیت بازیگران نمی‌شود راجع به مفصل بندی مکان صحبت کرد. در مقابل مفصل بندی، الگوی وحدت بخشی به مکان وجود دارد. به عبارت دیگر بر خلاف استراتژی مفصل بندی که مکان را به اجزای سازنده تقسیم می‌کند استراتژی جستجوی افق درصدد وحدت بخشی به مکان است.

کد خبر 1049184

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha