به گزارش خبرگزاری مهر، متن نامه توکلی به شرح زیر است: پس از فراز و نشیبهای فراوان سرانجام قانون هدفمند کردن یارانهها به مرحله اجرا رسیده است. بنده در مراحل مختلفگذشته نهانی و آشکارا موافقت یا مخالفت خود را با اصل کار یا جزئیاتش بیان و سعی کردهام طریقی بنیان گذاشته شود که در این کار بزرگ، منافع ملک و ملت به بهترین نحو تامین گردد. هر چه رفته است به کنار، امروز این کار عظیم و خطیر میخواهد اجرایی شود. در این مرحله نیز وظیفه خیرخواهی امثال بنده برای دولت و مردم تعطیل شدنی نیست. به ویژه آنکه اصل موضوع یعنی اصلاح قیمت کالاهای مهم برای جلوگیری از اسراف، افزایش بهرهوری ملی، کاهش بی عدالتی و تامین منابع توسعه بلند مدت را همه قبول داریم و آگاهیم که این جراحی خطیر بیآسیب نخواهد بود بنابراین همه باید تلاش کنیم کار بزرگی که در شرف اجراست تا میشود کم هزینه تر و پرسودتر برای مردم وحاکمیت باشد. برای این مقصود سه پیشنهاد زیر را تقدیم میکنم.
تفاوت دیگر این کالاها و خدمات، تفاوت طبقات اجتماعی مصرف کننده آنهاست. مثلا خدمات هواپیمایی که ثروتمندان و متوسطانِ بالا مشتری آن هستند یا بنزین که مصرفکنندگان آن بیشتر (نه همه) طبقات متوسط به بالا هستند با نفت سفید و گازوئیل که اولی را بیشتر روستائیان و دومی را تولید کنندگان بکار میگیرند تفاوت دارند. پیشنهاد این است که دسته اول در میزان اصلاح قیمت تقدم یابند و درباره دسته دوم تدریج و احتیاط بیشتری رعایت شود.
2- پیشنهاد دوم به جامعه هدف مربوط میشود. مشکل اصلی در پرداخت یارانه نقدی به خانوارها فقدان اطلاعات از میزان درآمد واقعی خانوارهاست. چنانکه تلاش برای خوشه بندی بر اساس اطلاعات جمع آوری شده نافرجام ماند. اینکه خوشه بندی کنار گذاشته شود ولی گفته شود بر اساس درآمد بازتوزیع صورت میگیرد تفاوتی در رفع مشکل نمیکند زیرا اطلاعات جمع آوری شده از درآمدها درست نبود در نتیجه خوشه بندی منشاء تبعیض تشخیص داده شده و از آن چشم پوشی گردید. به همین دلیل، درآمدهای ثبت شده مزبور نمیتوانند مبنای هیچ بازتوزیع درآمدی سالم باشد. اگر گفته شود به همه ثبت نام شدههای قبلی و کسانی که در مهلت جدید از 20 اردیبهشت ثبت نام کنند به یک میزان پرداخت میشود و بعد به کسانی که تحت پوشش های حمایتیاند یا باید حمایت ویژه شوند بیشتر میدهیم. چنانکه سخنگوی طرح اعلام کرده است باز مشکل حل نمیشود زیرا اولاً دلیلی بر عادلانه بودن پرداخت به همه ثبت نام شدهها وجود ندارد. ثانیاً تبعیض در سطح پایینتری بین کسانی که در نهایت مبلغ یکسانی دریافت میکنند پیدا خواهد شد. پیشنهاد این است که جامعه هدف به شکلی تعریف شود که تنها خانوارهای تحت پوشش حمایتی و آنانی را که باید حمایت شوند و شناسایی میگردند دربربگیرد. ترجیح این پیشنهاد به دلیل زیر روشن میشود:
وضعیت سرپرست خانوارها از چهار شکل خارج نیست: اول کارکنان دولت که مشمول قانون مدیریت خدمات کشوریاند. دوم، کارکنان واحدهای تولیدی متشکل (کارگران) که تحت پوشش قانون کار هستند. سوم کسانی که کارفرما، تاجر، کاسب، کشاورز صاحب زمین یا کارگران ساختمانی و کشاورزی غیر متشکل هستند و بالاخره چهارم، سرپرستانی که درآمد ثابت ندارند. دسته اول یعنی کارمندان دولت بر اساس تبصره ماده 64 قانون مدیریت خدمات کشوری باید حقوقشان بر اساس هزینه زندگی تعدیل شود. این حکم قانونی بدین معناست که قدرت خرید این دسته از اثرات تورمی افزایش قیمت انواع سوخت وکالاهای اساسی میتواند محفوظ بماند. دسته دوم یعنی کارگران بر اساس ماده 41 قانون دستمزدشان متناسب با افزایش تورم باید تعدیل شود پس با اجرای قانون کار، قدرت خرید آنها نیز قابل حفاظت است، دسته سوم یعنی کارخانهدارها، تجار، کسبه، صاحبان مشاغل فنی آزاد، کارگران کشاورزی، کارگران ساختمانی و مشابه آنها کالا و خدمت قابل عرضه دارند و به درجات مختلف قیمت کالا و خدمت خود را بالا میبرند. دسته آخر کسانیاند که یا درآمد ندارند یا درآمد ثابت ندارند، اینها برای حفاظت از قدرت خریدِ نداشته یا ناچیزشان توانایی ندارند. هیچ دلیلی برای یارانه بگیر کردن سه دسته اول وجود ندارد. با اجرای قانون کار و قانون مدیریت خدمات کشوری و افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم با حفظ کرامت و شخصیت کارگران و کارمندان حفظ نسبی قدرت خریدشان مقدور است و سومیها نیز با ساز و کار بازار به طور نسبی محفوظ میمانند و فرهنگ اعانهبگیری و دریافت بدون کار نیز رشد نمیکند. آن هم به اتکای درآمد حاصل از قیمت نفت خام وابسته به بازار جهانی پر نوسان نفت که ممکن است دولت را به قطع یارانه مجبور سازد در حالیکه بسیاری از دریافتکنندگان یارانه آن را همیشگی تلقی میکنند و انتظار دوام آن را دارند. آنگاه ابعاد سیاسی و اجتماعی موضوع هم مهمتر میشود. اما دسته چهارم کسانی هستند که حتی اگر هیچ بخثی از درآمد حاصل از هدفمندسازی هم در کار نباشد حکومت به ویژه دولت اسلامی ملزم به پرداخت نقدی و غیر نقدی به آنهاست. این دسته به شکل سنتی به وسیله کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم اکنون با تقریب قابل قبولی شناخته شدهاند. دولت میتواند وزارت رفاه را طبق وظیفه قانونیاش مسئول شناسایی موارد خاص سه دسته اول هم بکند و پوشش جامعه هدف را به آنها نیز گسترش دهد.
نظر شما