پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۴ شهریور ۱۳۸۳، ۱۵:۱۰

بدليل جايگاه استراتژيك ايران در خاورميانه وفقدان جامعيت سياست خارجي آمريكا:

فايننشال تايمز : ايران فرصت از دست رفته آمريكا در خاورميانه است

روزنامه فايننشال تايمز در مقاله اي با اشاره به تنشها در روابط آمريكا و ايران نوشت : واشنگتن بايد بيدار شود و هزينه سنگين نداشتن سياست جامع در قبال ايران را دريابد .

به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از فايننشال تايمز ، اين روزنامه در مقاله اي نوشت در مبارزه انتخاباتي دو نامزددمكرات وجمهوري خواه بار ديگر بر مسئله ايران تمركزشده است. هم اكنون براي پرداختن به اين مسئله بسيار دير است چرا كه ايران مي تواند بزرگترين دردسرامنيتي براي برنده انتخابات ماه نوامبر باشد. تا كنون جرج بوش گفته است كه از ديپلماسي براي حل مسئله ايران استفاده خواهد كرد با اينحال وي به طور تلويحي به رويكرد سختگيرانه اشاره كرد . جان كري يك معامله بزرگ را براي دريافتن مقاصد اصلي ايران پيشنهاد مي كند اما بايد گفت اتخاذ يك سياست موثر در قبال ايران آسان نخواهد بود .

اين مقاله مي افزايد به عنوان يك دولت بسيار مهم در خاورميانه ، ايران درميان همسايگان خود يك هژمون طبيعي به شمار مي آيد. اگراين كشور منابع نفتي و نفوذ و سرمايه انساني خود را هوشمندانه به كار گيرد، مي تواند يك صداي قدرتمند در جهان اسلام و عرصه بين المللي باشد . به علاوه ايران يك كشور واقعي در منطقه قرار دارد كه دولتهاي آن ساقط و در حال سقوط مي باشند.

فايننشال تايمز در ادامه مطلب تاكيد دارد كه در همين حال تهران تمايلي به معامله بر سر برنامه هسته اي خود ندارد . رفتار اين كشور در عراق  يك عامل تعيين كننده است كه آيا تحول سياسي در عراق موفقيت آميز خواهد بود يا نه و ايران هنوز وسايل و ظاهرا اراده را براي افزايش تنشها بين اسرائيل و جهان عرب دارد .

 دولت كلينتون مخلوطي از سياستهاي تعامل محدود و مهار را در قبال ايران به كار برد كه جرج بوش بلافاصله با يك لحن تندتر آنرا به كلي كنار گذارد .

اما خواسته هاي دولت بوش براي يك تغيير بسيار بزرگ در ايران هيچ نتيجه اي نداشت . يك رابطه كوتاه مدت با گروه مجاهدين خلق و شكست جنبش دانشجويي ايران براي ايجاد اصلاحات بزرگ ، آمريكا را بي ياور گذارده است . تعدادي از سخنگوهاي دولت بوش تلاش كرده اند كه از سخنراني "محور شرارت " سال 2002 عقب نشيني كنند شايد به اين دليل كه تجربه عراق به آنها ياد داده است كه تغيير رژيم چه هزينه اي دارد .

با اين وجود حضور نظامي آمريكا در عراق و افغانستان يك فرم بازدارندگي آمريكا به شمار مي آيد . تعدادي از ايرانيها نيز اين ديد را دارند و نگران اين هستند كه آمريكا يك برنامه بلند مدت تجاوزكارانه را در سر داشته باشد .

 تمام اينها راه درازي به سمت يك سياست جامع است. عملا اين فقدان جامعيت در 25 سال گذشته يك حقيقت در روابط آمريكا و ايران بوده است ، اگرچه اين مشكلي است كه در حال حاضر شديد به نظر مي رسد .

آمريكا تمركز بر منافع خود در ايران را دشوار يافته است . تمايل گسترده براي برابر دانستن ايران با تسليحات كشتار جمعي و تروريسم احتمالات يك سياست جامع را از بين مي برد . حتي براي رسيدن به اهداف ميان مدت آمريكا ، اشكالي از تعامل آمريكا اساسي به نظر مي رسد . اما اين مسئله ، نياز به شفافيت در مورد ماهيت اهداف دارد . سه مسئله براي تعمق كانديداهاي رياست جمهوري آمريكا وجود دارد .

مسئله اول ، فشاري است كه مسئله برنامه هسته اي ايران را در صدر هر سياست جديد در قبال ايران قرار مي دهد . اين مسئله كوتاه بيني است چراكه اجازه خواهد داد يك مسئله امنيت ملي ، محتواي اصلي و اوليه هر تعامل جديد با ايران باشد و يك پيش نويس سياسي هسته اي را بدون توجه به منافع استراتژيكي گسترده تر آمريكا به وجود خواهد آورد . به علاوه ، يك موضع مواجهه و برخورد با ايران زيانبخش خواهد بود و ايران را برخواهد انگيخت كه در همه برنامه هاي تسليحاتي خود محكمتر باشد .

دوم ، آمريكا بايد تعيين كند كه دخالت ايران در عراق يك تهديد است يا فرصت . روشن است كه ايران در عراق منافعي دارد با اين حال بغداد و واشنگتن مي توانند تشخيص دهند كه كدام رفتار مشكل امنيت ملي است و كدام رفتار روابط سياسي و فرهنگي مورد انتظار بين جوامع شيعه دو كشور را نشان مي دهد . توقعات واشنگتن در اين زمينه كه عراق بايد با طرحهايي كه ايران را به عنوان يك تهديد منطقه اي مي شناسد هماهنگ باشد ، به سادگي نمي تواند سياست خوبي براي دولت جديد در بغداد باشد .

آمريكا بايد در مورد نقش ايران در عراق نگران باشد اما اين كشور نياز دارد كه به عراقيها اجازه دهد خود تعريف كنند كه چه چيزي قابل قبول است و چه چيزي نيست . يك رفتار جنجال برانگيز و آشوب طلب از جانب آمريكا ، موجب فرسايش بيشتر روابط ايران و عراق خواهد شد و اين به ضرر تمام طرفهاي درگير در اين مسئله تمام خواهد شد .

مراكز قدرت متفاوت در ميان جمعيت شيعه عراق استراتژيهاي متفاوتي را براي تعامل با ايران دارند اما هيچ يك خواهان ايجاد بحران با يك همسايه قدرتمند نيستند . منافع آمريكا نه تنها در يك عراق حامي سياستهاي پلوراليستي است بلكه منافع واشنگتن در عراقي است كه بتواند روابط نرمالي با همسايگان خود برقرار سازد .

و آخرين نكته اين است كه آمريكا بايد نسبت به هزينه هاي گزافي كه نداشتن سياست جامع در قبال ايران براي اين كشور به دنبال داشته است و موجب از دست دادن فرصتهاي بزرگي شده است ،آگاه و هوشيار باشد . ما منافع گوناگوني را كه در ايران داشتيم را از دست داديم . يك سياست كه به سمت يك رابطه نرمالتر حركت كند يعني اينكه روابط فرهنگي و تجاري علي رغم اختلافات سياسي برقرار باشد مي تواند طرفداران بيشتري را در دو كشور گردهم آورد و به تقويت صلح در منطقه كمك كند . بايد از استراتژيهاي باريكتر كه در دايره هاي سياست سازي مورد بحث است پرهيز كرد .

کد خبر 108579

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha