بعد از تماس خبرنگار مهر با توران ولیمراد، جامعهشناس و کارشناس رسانه برای گفتگو درباره ادبیات گویندگان خبر وی ترجیح داد به جای گفتگو یادداشتی در این باره بنویسد. متن این یادداشت به شرح ذیل است.

یک جامعهشناس و کارشناس رسانه معتقد است ادبیات خبر به ادبیات خوانندگان خبر خلاصه نمیشود و گوینده خبر چیزی فراتر از قرائت کننده خبر است.
ادبیات خبر چیست؟ آیا فقط منظور قرائت کننده خبر است یا گوینده خبر، دبیرها، سردبیر، تصمیمگیران، گزینش اخبار، اخبار خاموش و ادبیات خاموش خبر، ادبیات رسانههای بیگانه، شایعه و ادبیات شایعه را هم شامل میشود؟ به علاوه همه اینها رسانه یک مجموعه است که ادبیات خبرش از ادبیات سایر تولیداتش جدا نیست. ادبیات خبر به ادبیات خوانندگان خبر خلاصه نمیشود. گوینده خبر چیزی فراتر از قرائت کننده خبر است. اگر گویندگان خبر کسانی باشند که خبر را به مخاطب منتقل می کنند گزارشگران و مفسران خبر را هم شامل می شود. قرائت خبر توسط گوینده، آخرین حلقه ادبیات خبر است. ادبیات خبر چیزی فراتر از ادبیات گویندگان خبر است.
ادبیات گوینده خبر، تنها بخشی از ادبیات خبر است. گوینده خبر نه در نگارش و تنظیم متن خبری نقش دارد و نه در تدوین و ویرایش آن. دبیر و سردبیر و در نهایت معاونت مربوطه تصمیمگیر است. آنجاست که ادبیات اصلی خبر شکل میگیرد. کسی که متن خبر را میخواند همین که متن را درست و بی غلط و با لحن صحیح بخواند، تپق نزند و اصطلاحات را بداند کار او قابل قبول است. اگر ادبیات رسمی بخش رسمی خبر را بداند و گویندگی روان و متفاوت و ادبیات و کلمات راحت با ریتم بسیار تند برای اخبارهایی که زمانشان محدود است را بتواند اجرا کند از او راضی خواهند بود. آنجا که باید متنش را سریع و با ضربآهنگ تند بخواند تا از عکسها عقب نماند و نفسگیری او به جا باشد دیگر رضایت خودش هم حاصل میشود. اگر بتواند علاوه بر تواناییهای فوق اخبار هر موضوع از اخبار اجتماعی و سیاسی و ورزشی و نظامی و غیره را متناسب با همان موضوع بخواند دیگر ماندگار است.
آسیبهای خاص گوینده خبر هم بی خبری از موضوع خبر و اصطلاحات مربوطه و گاهی تلفظ ناصحیح کلمات و اسامی و بیاطلاعی از واژههای انگلیسی یا عربی است. اما ادبیات خبر به همین جا ختم نمیشود چرا که اخبار به خواندن متن خبری توسط گوینده و گزارش و تفسیر خبر خلاصه نمیشود.
ادبیات خبر یک چیز است، ادبیات گویندگان خبر یک چیز دیگر. آسیبهایی به عنوان ادبیات خبر مطرح است که به گویندگان خبر برنمیگردد بلکه به خود خبر مربوط است. مثلاً اینکه گاه ادبیات خبر با ادبیات مخاطب انطباق ندارد. گاه حال و هوا و حس خبر با حال و هوا و احساسات مخاطب در تعارض یا تناقض است. این ناهمخوانی باعث سرخوردگی، روگردانی، ناامیدی و حتی گاهی عصبانیت مخاطب می شود.
چه اخباری در خبرها بیاید؟ چه گونه بیایند، از چه زاویهای مطرح شوند و با چه ادبیاتی؟ از کجا، شروع و به کجا ختم شود. زاویه دوربین، بزرگ و کوچک نمایی، گزینش و خذف بخشهایی از یک خبر و یا اصل خبر، اینها هم به نوعی ادبیات خبر است و بخش مهمی از آن هم ادبیات خاموش اخبار خاموش است. رسانهای که اخبار را اسرائیلی پوشش میدهد خبر را از حمله فلسطینیان شروع میکند و به صدماتی که اسرائیل خورده است ختم میکند. نمیگوید اسرائیل با فلسطینیان چه کرده. از ظلم و حق کشی آنها نمیگوید، بلکه مقابله فلسطینان و حق خواهی آنها را حملات وحشیانه و تروریستی تحلیل میکند.
اگر یکی از نقشهای مهم ادبیات را تاثیر بر مخاطب بدانیم میتوان گفت که آسیب اصلی ادبیات خبر در گزینش اخبار است. خواه حذف بخشهایی از یک خبر، و خواه بیخبری کامل مخاطب از خبر که باعث تاثیر عمیق بر مخاطب و فضای جامعه میشود. اگر مخاطب اطمینان داشته باشد که اخباری از او پنهان مانده و گزارشها و تفسیرهای مورد نیاز را دریافت نکند در بنگاههای دیگران و حتی بنگاههای غیر رسمی خبر و گزارش مورد نیاز خود را پی میگیرد. این جاست که باید گفت یکی از مهمترین تاثیرات ادبیات خبری ادبیات خاموش بخش خاموش خبری است. این بخش خاموش اخباری است که بنگاههای رسمی خبری حرفی از آن به میان نمی آورند که من به آن می گویم ادبیات خاموش خبر.
ادبیات اخباری که گفته میشود یک کار میکند و ادبیات خاموش هم کار دیگر که نباید از آن غافل شد. وقتی مخاطب خبرها را از بنگاههای رسمی دریافت نکند سراغ بنگاههایی میرود که نیاز او را پاسخ گویند. آنها هم با توجه به منافع خودشان اخبار ارائه میکنند. اینجاست که ادبیات متناسب با منافع بیگانگان، شایعات و ادبیات شایعه رواج پیدا می کند. این همان اثر ادبیات خاموش در خبرهای خاموش بنگاههای رسمی خبری خودی است.
وقتی صحبت از ادبیات خبر است باید گفت مهمتر از خواندن خبر، دبیر و سردبیری است که متن خبر را تنظیم و ویرایش نهایی میکند و مهمتر از آن جایی که تصمیم میگیرد مخاطب از کدام خبر باخبر شود و از کدام اخبار بی خبر بماند. خبرنگارها اخبار زیادی را تهیه میکنند ولی این که مخاطب از کدام اخبار با خبر شود یا چگونه و با چه ادبیاتی با خبر شود مهم است. یک وقت می بینید در پربیننده ترین ساعات خبر جشن گوجه فرنگی مردم فلان کشور که مردم به هم گوجه فرنگی پرتاب میکنند و
باعث اسراف هستند با آب و تاب خوانده میشود ولی از اخبار فقر و گرسنگی ... خبری نیست.
مخاطب موضوع اصلی رسانه است. مهمترین امر در ادبیات خبر جلب اعتماد مخاطب است نه با بمباران خبری بلکه با احترام به شعور و درک مخاطب. مهم این است که مخاطب صداقت بنگاه خبری و احترام به توانایی درک و شعور خود را در خبر ببیند. در غیر این صورت از آن روگردان شده و به سوی بنگاههای دیگر و یا بنگاههای غیر رسمی میرود.
آخرین نکته این که برای مخاطب رسانه یک مجموعه است و کل رسانه است که اعتماد مخاطب را جلب یا او را از خود دور میکند. هر برنامه از رسانه بر نگاه، جذب یا طرد مخاطب نسبت به رسانه اثر میگذارد و در حافظه مخاطب میماند. آنچه مخاطب نادیده نمیگیرد بیاحترامی به خود و فهم و درک و احترام به جایگاه انسانی خود است.
کد خبر 1116371
نظر شما