به گزارش سرويس سياسي "مهر" ، در نامه 9 صفحه اي اين 25 انجمن اسلامي عضو اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان كه يك نسخه از آن دراختيارخبرگزاري مهر قرارگرفته است ، ازدغدغه هاي دانشجويان و اساتيد دانشگاه ، اشتغال ، توسعه سياسي ، فرارمغزها، اسلامي كردن دانشگاهها ، وحدت حوزه و دانشگاه و افراطي گري سياسي در دانشگاهها سخن رفته واز رييس جمهور خواستارتوضيح صريح و شفاف دراين باره شده اند .
دانشجويان در اين نامه تصريح شده است : آقاي رئيس‌جمهور اگر چه اين تنها طرح بخشي از دغدغه‌هاي ما با شما بود اما اميدواريم جنابعالي با سعه صدر كه از شما سراغ داريم با پاسخگويي به پرسشهاي موجود انگيزه و اشتياق ما را براي در ميان گذاشتن ديگر سئوالاتمان دو چندان نماييم.
در اين نامه آمده است : دانشگاهيان و جريانات دانشجويي مهمترين نقش را در رخداد حماسه دوم خرداد و سپردن مسئوليت مديريت ارشد اجرايي كشور به جنابعالي داشتند و از شما به عنوان نماينده خويش اعتلا بخشي و بالندگي دانشگاه و محيط علمي را انتظار داشتند، امروز در شرايطي جنابعالي آخرين سخنراني افتتاحيه سال تحصيلي دانشگاهها را در مقام رئيس‌جمهور ايراد مي‌نماييد كه مجموع اقدامات، سياست‌ها و راهبردهاي شما در ترازوي نقد و داوري جامعه دانشگاهي است و اينك فرصت مناسبي است كه جنابعالي با مرور اين سالها رمز و راز شكست و پيروزي خويش را دريابيد و مايه درس آموزي و عبرت گيري ديگر مسئولين كشور شويد.
درنامه اين 25 عضو اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان با اشاره به اين كه اشتغال يكي از مشكلات و چالشهاي پيش روي دانش‌آموختگان است، تصريح شده است : بيكاري فارغ التحصيلان مراكز آموزش عالي از نگاه عمومي به معناي هدر رفت سرمايه‌هاي انساني كه سالها هزينه مادي و معنوي از بودجه عمومي در دوران دانش‌آموزي و دانشجويي براي تربيت و پرورش آنها صرف گرديده است ، تلقي مي‌شود و از ديگر سو شوق اشتياق دانشجويان را با وجود چنين تصوير نامعلوم و مبهمي از آينده شغلي براي علم آموزي و توسعه معرفت با بحران اساسي روبرو مي‌نمايد و توليد دانش، فكر و انديشه به عنوان پايه توسعه امكان رشد و بالندگي خويش را از دست مي‌دهد.
در ادامه اين نامه چنين آمده است: آقاي رييس جمهور از شما مي‌پرسيم در هفت سال مسئوليت جنابعالي تا چه حد تمهيدات، برنامه‌ها و استراتژي‌هاي دولت و مجموعه وزارت‌خانه‌هاي علوم و بهداشت و همچنين سياست‌هاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي معطوف به برون شد از بحران اشتغال دانش‌آموختگان دانشگاهها بوده است؟
آيا اساس دولت براي حل اين چالش اساسي وظيفه و مسئوليتي براي خويش قائل بوده است؟ هم اكنون به دليل آينده نامعلوم شغلي انگيزه علم‌آموزي توليد دانش در دانشجويان كاهش يافته است.آيا شما و ديگر مديران آموزش عالي از پيامدهاي شور رواني و اجتماعي نظير افسردگي و اضطراب و اعتياد ناشي از مسئله بيكاري بي‌خبريد؟
دانشجويان عضو اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان در ادامه اين نامه با اشاره به توسعه سياسي و حداكثر‌سازي مشاركت مردم در تصميم‌گيري به عنوان محوري ترين محورهاي اساسي شعارهاي خاتمي تصريح كردند: آيا براي دانشجويان به عنوان مهمترين مولفه دانشگاهها جايگاهي مهم و ارزشمند در تعيين نوع مناسب علمي و سياسي و فرهنگي دانشگاه قائل بوده ايد؟
آيا تاكنون با گذشت بيش از هفت سال از دوره رياست جمهوري شما از ميزان رضايت دانشگاهيان از مجموع كاركردهاي وزارت علوم، تحقيقات و فن‌آوري و وزارت بهداشت و درمان مطلعيد؟
اين نامه مي افزايد : شور و اشتياق و اميد جامعه دانشگاهي در ابتداي حضور خاتمي اكنون به سردي گرائيده است و دانشگاهيان انتظار داشتند جنابعالي با شناخت و اشرافي كه به محيط و اهميت جايگاه دانشگاه و دانشگاهيان داريد موجبات ارتقاء شان و منزلت مادي و معنوي آنان را فراهم سازيد و حال مي‌بايست از خود سئوال نماييد چرا و چگونه چنين مقصودي حاصل نشد.
دانشجويان با اشاره به اختصاص تنها 29 درصد توليد ناخالص ملي به بخش پژوهش و تحقيقات كشور تصريح كردند: فلسفه وجودي دانشگاهها توليد دانش و علم و بستر سازي براي بروز استعدادها و رشد خلاقيت‌ها و مواجهه روز آمد كشور با مسائل تازه و نو است، كدام سياست‌ها و كلان نگري‌هاي استراتژيك در دولت و مجموع وزارت علوم و بهداشت براي تحقق چنين ايده‌هايي در اين هشت سال انتخاب در مسير اجرا قرار گرفته است.
دانشجويان در ادامه با اشاره به پديده فرار مغزها در كشور و جذب نخبگان علمي كشورمان تحت مراكز عالي كشورهاي خارجي اعلام كردند: در شرايطي كه جامعه و كشور بيش از هر زمان ديگر نيازمند توسعه علمي و تكنولوژيك مي‌باشد دولت براي كند كردن اين روند چه راهبردي را به كار بسته است؟
در ادامه اين نامه آمده است: دانشگاه به مثابه عرصه دينداري، خردورزي و آگاهي از نقش بي‌بديل در تعميق و توسعه فرهنگ و اخلاق ديني و همچنين از ظرفيتي اساسي در جامعه‌پردازي تمدن‌سازي برخوردار است و در واقع در صف اول دفاع از باورها و ارزشها و استقلال فرهنگي و سياسي جامعه محسوب مي‌شود.
در شرايطي كه دشمن و استكبار جهاني با تمام توان و توش خويش پس از شكست در نبرد سخت‌افزاري و عرصه نظامي اينك جنگ نرم افزاري و عمليات پيچيده رسانه‌اي و رواني را به منظور ايجاد روحيه تسليم و ذهنيت شكننده و منفعل بر روي جوانان به خصوص دانشجويان متمركز ساخته است در مجموعه وزارت علوم و بهداشت به عنوان متوليان آموزش عالي كشور چه راهبردي براي مقابله با تهاجم فرهنگي دشمن تدوين و اجرا گرديده است.
اين نامه در ادامه با اشاره به مسئله جهاني شدن سكولاريسم در دانشگاه و چالشهاي هويتي نسل سوم انقلاب در مواجهه با ارزشهاي غربي، خواستار روشن شدن برنامه‌هاي دراز مدت و كلان آموزش عالي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مواجهه با اين مشكلات شدند.
انجمن‌هاي اسلامي در ادامه با اشاره به اين كه در اين سالها دانشگاهها باشگاه احزاب سياسي و عموما تندروها بوده و اين به زمينه مشترك برخي مديران دانشگاهها وهمراهي آنان بر مي‌گردد، افزودند: چند نفراز دانشجويان دانشگاه شهيد چمران و برخي دانشجويان بوعلي و علوم پزشكي همدان و تربيت معلم كه عموما نيز در حال فارغ التصحيلي بودند به دليل ايستادگي در برابر رفتارهاي غير قانوني شخص وزير علوم و رئيس دانشگاه كه در هم‌سويي كامل با نماينده يكي از احزاب پرسر و صداي كشور بودند به 3 ترم تعليق از تحصيل محكوم شدند و براي ارعاب دانشجويان حق خواه از اهرم احضار به كميته انضباطي گرفته تا تهديدهاي فيزيكي ، فشارهاي رواني استفاده مي‌كردند.
انجمن‌هاي اسلامي در اين نامه با اشاره به ايجاد اختلال در دومين نشست اين اتحاديه از طرف مسئولين وزارت علوم، حادثه 18 تير و سال 78 و عدم برخورد و مجازات با متخلفين اين حادثه و ايجاد تنش‌هاي مكرر در جنبش دانشجويي اعلام كردند: اين ماجرا مجددا در تعطيلي كلاسها و دانشگاهها براي اعتراض به حكم هاشم آغاجري تكرار شد و نشان داد جريان جنجال آفرين سياسي مذكور همچنان بر مقدرات مديريتي و فكري وزارت علوم تحقيقات و فن‌آوري حاكم است و به راستي جنابعالي چرا اقدامي موثر همچون مورد ريشه كن نمودن غده سرطاني در وزارت اطلاعات كه بحراني و تنش‌زا كردن فضاي جامعه را دنبال مي‌نمود انجام نداد يا چرا اجازه داديد اقليتي قدرت طلب و منفعت خواه با نگرشهاي توتاليتر خود تلاشهاي همكاران شما در دانشگاهها را بر باد دهند به طوريكه امروز خانوادهها براي حضور فرزندان خود در دانشگاهها احساس نا‌امني مي‌نمايند و به دانشگاه به عنوان محيطي پر تنش و مخاطره‌آميز مي‌نگرند، آقاي خاتمي به راستي چه كسي مسئول است؟
نظر شما