به گزارش خبرنگار مهر در رشت، جنگلهای گیلان هنوز پس از گذشت سالها، رفتنش را نور می پاشند، زیرا به یاد می آورند آن لحظه را که درختان برایش دست تکان می دادند و او حتی نتوانست برایشان سر تکان دهد.
زمانی که جهانخواران مستکبر در پی کشورگشایی و تحکیم پایه های خود در دیگر نقاط دنیا بوده و هر روزه با لشکرکشی و جنایت به دنبال گسترش حیطه فرمانروایی خود بودند، ایران نیز مستثنی نبوده و دستخوش حوادثی سخت شد.
متجاوزان متفق با تبانی، مصمم شدند از جنوب و شمال ایران وارد کشور شده و خود را میهمان ناخوانده سفره مردم مظلوم و گرفتار ایران کنند.
نفت شمال و جنوب، سرزمینهای آباد، کارگرانی رایگان و دستیابی به جاده ای برای اتصال شرق و غرب و حفظ هندوستان از طریق راههای ایران همه و همه همراه بود با ظلم و ستم و جنایت و تعدی و تجاوز بیگانگان و شاه این کشور از همان لحظه ورود بیگانگان به حکومت گری بی عرضه و دست بسته تبدیل شده بود و چنان شد که یارای هیچگونه مقاومتی در برابر این تهاجم و تسخیر سرزمینهای ایران نداشت.
در چنین شرایطی مردی از تبار ولایتمداران گیلانی، جوانی روحانی از مدارس حوزه علمیه و از محله استاد سرای رشت یعنی میرزای بزرگ که از باب احترام به پدر، وی را میرزا کوچک می نامیدند، با الهام از مکتب سبزعلوی و مرام سرخ حسینی لباس درس را در حجره مدرسه نهاد و لباس رزم و جهاد پوشید و همراه جمع کثیری از همرزمانش به مقابله و مبارزه با مستکبران جهانی و ظلم و ستم دولت مرکزی پرداخت.
سردار جنگل کابوسی برای کسانی بود که خواب تسخیر تمام و کمال ایران را می دیدند
این مقاومت و ایستادگی و ایجاد مشکل برای متجاوزان، میرزای بزرگ را سردار جنگل کرد و کابوسی شد برای کسانی که خواب تسخیر تمام و کمال ایران را می دیدند.
گرچه اعتماد ایشان به برخی همراهان سودجو، لیبرال و نفوذیش موجب وارد شدن ضرباتی شدید به نهضت اسلامی جنگل شد و میرزای بزرگ مظلومانه همچون اربابش حسین (ع) سر مبارک از پیکرش جدا و پیکر یخ زده اش در کوهها بجا ماند و سرش را برای دریافت جایزه به پیشگاه شاه بردند.
کوهها و جنگلهای ماسوله، صومعه سرا، گوراب زرمیخ، رودبار، منجیل، لاهیجان و کوچه ها و خیابانهای شهر رشت هرگز رشادتها و جانفشانی های میرزا و یارانش را فراموش نمی کند و ایشان ایثارگرانه و متاثر از فرهنگ غنی اسلامی در این راه قدم نهاد و اجر خود را از مولایش حسین (ع) خواهد ستاند.
به اعتقاد برخی صاحبنظران، مردم گیلان به قدرت، جایگاه و نقش موثر میرزا در مبارزه با ظلم و ستم بیگانگان و حکومت مرکزی آنطور که باید و شاید، واقف نبوده و تکریمش نمی کنند، مردی که همزمان با روسیه، انگلیس و دولت مرکزی می جنگیده و در پی ایجاد حکومت اسلامی بود.
نشریه محلی داشت، کتاب قانون نوشت، سیستم درآمد و هزینه داشت، عالمانی هم در ایجاد حکومت اسلامی او را یاری کرده اند و صدای پای اسبهای او و یارانش لرزه بر اندام بیگانه و بیگانه پرست می انداخت و نامی زیبا در ایران به یادگار گذاشته و تا شهادت در راه خدا پیشرفت.
حال سئوال اینکه فرهیختگان، فرهنگیان، اساتید دانشگاه و نخبگان گیلان چه میزان از میرزا می دانند؟ متاسفانه مدیرانی در گذشته موسسه ای را که محل نگهداری معلولان جسمی و ذهنی در رشت بوده را به نام او مزین کرده و میدان میوه و تره بار سنتی و فرسوده ای در رشت را بنام میرزا نامگذاری کردند.
متاسفانه نسل امروز و حتی آنان که اعتقادات دینی و مذهبی هم دارند گاهی با نام خیابان سردار جنگل آشنا نیستند و اسم قبل از انقلاب آن خیابان را به زبان می آورند.
تجلیل از میرزا در برپایی مراسمی کنار مزارش خلاصه می شود
راستی مردم تبریز با شیخ محمد خیابانی و ستارخان و مردم بوشهر با علی دلواری و مردمان دیگر استانهای این کشور با سرداران و نام آوران خود اینگونه برخورد می کنند؟ آیا مدیران فرهنگی استان حق میرزا را بجا آورده اند ؟ آیا میرزا را باید یکباردیگر کشت ؟ ما را چه شده که تجلیل از میرزا را در بر پایی مراسمی کنار مزارش خلاصه کرده و ستادی دائمی و مجزا و با بودجه ای مشخص بنامش ایجاد نمی کنیم.
کدام بودجه مناسب، کدام کنگره عظیم، کدام کار هنری، کدام تجلیل واقعی و کدام اقدام برای آشنا سازی نسل امروز با میرزای بزرگ در رسانه ها و مدارس و دانشگاهها انجام می گیرد.
میرزا شخصیتی صرفا گیلانی نیست
حال اینکه میرزا به سهم خود به عنوان یک گیلانی مسلمان و وفادار به ارزشها و مردم، احساس وظیفه و به تکلیف خود عمل کرد، لیکن سئوال اینکه حال وظیفه آحاد مردم در قبال ایثارگری های این سردار بزرگ گیلانی چیست؟ البته جای شکر باقی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی هر ساله در 11 آذر ماه مراسمی به یاد و نام وی برگزار می شود، گر چه در خور شان این بزرگ مرد تاریخ نیست ولی قابل تقدیر است.
بدین ترتیب نهضت جنگل، از معدود نهضت هایی است که تمام اقشار جامعه گیلان در آن مشارکت داشته اند، این نهضت بر زندگی اجتماعی، تفکر، اندیشه و ادبیات مردمان این دیار تأثیرات مادی و معنوی عمیقی برجای گذاشت.
با وجود این، میرزاکوچک خان جنگلی - پیشوای نهضت جنگل - را نباید تنها متعلق به گیلان دانست، زیرا وی از انقلابی ها، روحانیان، روشنفکران و آزادیخواهانی بود که به استقلال ایران می اندیشید و در پی کسب منفعت شخصی نبود و هنگامی که انگلیسی ها به وی پیشنهاد سلطنت دادند، آن را نپذیرفت.
نهضت جنگل در زمینه فرهنگی بسیار فعال بود
نهضت جنگل، علاوه بر بازتاب سیاسی و اجتماعی در زمینه فرهنگی نیز بسیار فعال و راهگشا بود، به عنوان نمونه به پیشنهاد و تشویق میرزا کوچک خان در مناطق تحت نفوذ جنگلی ها، مدارس متعددی برای باسواد کردن روستایی زادگان تأسیس شده بود، همچنین کوچک خان برای روستایی زادگانی که از مناطق دور برای تحصیل می آمدند، مدارس شبانه روزی را توصیه می کرد.
در مرامنامه نهضت جنگل ماده ۱۶ آمده است: " تعلیمات ابتدایی برای تمام اطفال مجانی و اجباری است" و در ماده ۱۷ نیز تصریح شده است: " تحصیلات متوسطه و عالیه برای اطفالی که استعداد داشته باشند، مجانی و حتمی است ".
از دیگر فعالیتهای فرهنگی نهضت جنگل تأسیس " روزنامه جنگل " بود. روزنامه جنگل نه تنها ارگان این نهضت به حساب می آمد، بلکه مروج و مبلغ هنر و ادبیات گیلان و نیز کشور بود. اشعار روزنامه جنگل، مضامین سیاسی و اجتماعی داشت و استقلال طلبی، نوآوری، نواندیشی، آزادیخواهی و مبارزه با استعمار را تبلیغ می کرد.
هرچند که در آن زمان، شکست نهضت جنگل و سرکوب طرفداران و شهادت پیشوای آن، درخت سترگ ادبیات جنگل را در کویر سرزمین مظلوم و استبداد دیده خشکاند، اما پس از انقلاب اسلامی، شعر جنگل نه تنها در شعر شاعران گیلان، بلکه در شعر شاعران سایر استانها نیز دوباره جوانه زد و رنگ و بویی دیگر به ادبیات متعهد بخشید.
اتحاد دشمنان داخلی و خارجی دست در دست هم نهاد تا اولین بارقه دولت ملی را که چون جوانه ای برآمده از خطه سبز گیلان بود به تیغ فتنه و جور ظالم برکند! غافل از آنکه آن ریشه، محکم تر از گذشته در بهمن 57 بازهم به باغبانی مردی در کسوت روحانیت میوه انقلاب را نوید داد، انقلابی که ریشه در مجاهدتهای مردانی از جنس میرزا و یاران جنگلی وی داشت.
رشادتهای سردار جنگل نه تنها در یادها بلکه در جان و تن جوانان این مرز و بوم موج می زند
امروز هم رشادتهای این راد مرد تاریخ و یاران دلاورش نه تنها در یادها بلکه در جان و تن جوانان این مرز و بوم موج می زند، خون میرزا در رگهای نسل انقلاب نوید آینده ای پرافتخار را به دل می نشاند، آینده ای که تجلی وحدت و همدلی، عزت و شرافت و رادمردی است.
همنوایی ملت فهیم استان گیلان در صحنه های مختلف حمایت از آرمانهای انقلاب اسلامی جلوه های درخشانی از عدالت محوری و حق طلبی آنان را نشان می دهد، این جلوه های الهی در پاسداشت مقام روحانیت شهید، در آغازین روزهای آذرماه و همزمان با شهادت روحانی شهید میرزا کوچک، وجه دیگری از ولایتمداری و رهپویی ائمه اطهار از سوی مردم مسلمان را نشان خواهد داد.
یک کارشناس مسائل دینی و فرهنگی در این باره گفت: میرزا کوچک خان امروز افتخار ایرانیان است زیرا با درک و فهم مناسب از شرایط در راستای آرمانهای پاک انقلابی و اسلامی خویش عمل کرد.
حجت الاسلام غلامرضا شفیع زاده همچنین با اشاره با حرکتهای استکبار ستیزی و اسلام خواهی روحانیون ایران در تاریخ معاصر افزود: حرکتهای آزادیخواهی و استقلال طلبی شخصیتهای همچون شهید " سید حسن مدرس "، شهید " شیخ فضل الله نوری " و شهید " میرزا کوچک خان جنگلی " نشات گرفته از آموزهای دینی و اسلامی است.
وی در ادامه بر ضرورت پیوند مردم با حاکمیت تاکید کرد و اظهارداشت: انواع بحرانهای ضد ارزشی امروز جامعه را تهدید می کند که آفت شناسی و آفت زدایی بحرانها، راه درست مقابله با دشمنان است.
حفظ فرهنگ شهادت ضامن بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی است
این کارشناس مسائل فرهنگی و دینی در ادامه حفظ فرهنگ شهادت را ضامن بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی دانست و گفت: فرهنگ شهادت چیزی نیست جز عمل به احادیث، روایات و قرآن کریم که بارها به آن سفارش شده است.
وی خاطر نشان کرد: شهدا با نثار جان خود راه هدایت انسانها را به آنان گوشزد کرده و شهادت در راه خدا بهترین فضیلت خداوند است.
شفیع زاده ادامه داد: شهدا بهترین الگوهای بین افراد بشر هستند که باید انسانهای خاکی برای یافتن راه درست از آنان تأسی کنند.
***
به هر حال سرزمین دلاورخیز گیلان در تاریخ جنبشهای اسلام خواهی و حرکتهای ضد استبدادی یکی از مهمترین نقاط جلوه های مذهبی و انقلابی بوده است. استقرار نخستین حکومت شیعی در عصر دیالمه و مبارزه حق طلبانه شهید میرزا کوچک خان جنگلی نقطه عطف تاریخ درخشان مردم گیلان است.
رهبری حرکتهای برگرفته از آموزههای دینی در گیلان از سوی کسانی انجام شد که در کسوت وعظ و خطابه تعلیم و تربیت، ایمان و آزادی را در هیئت استقرار دولت دینی به جهانیان نشان دادند، حکومت برآمده از اعتقاد مردم و ایمان آنان به دین مبین اسلام و مشارکت روحانیت به عنوان طلایه داران جنبش های مردمی، نشانگر عمق توجه گیلانی ها به استقلال و سازندگی ایران عزیز بوده است.
در عصری که دو استعمار انگلیس و روسیه از جنوب و شمال کشور به چپاولگری و اشغالگری مشغول بودند و در هنگامه ظهور استبداد رضاخانی پرچم نهضت جنگل با شعار عزتمندی و اسلام خواهی برافراشته شد و روحی دوباره به کالبد استقلال طلبی ملت ایران دمید.
نظر شما