دکتر محمد ضیمران در مورد انگیزههای گرایش به رشته تخصصی خود به خبرنگار مهر گفت: مهمترین انگیزهام کنجکاوی در معنای زندگی بود و هست، پیدا کردن معیارهایی که به من کمک کنند بنیادهای علم و دانایی را جستجو کنم، ابزاری در اختیارم بگذارد که بتوانم معضلات اساسی خود را بعنوان عضوی از جامعه بشری پاسخگو باشم و خیلی انگیزههای دیگر، زیرا من در حوزههای دیگری بیشتر در روانشناسی و جامعه شناسی و انسانشناسی توجه داشتم .
وی یادآور شد: این رشته ها به تنهایی نتوانستند آن عطشی که داشتم را برطرف کنند چون هرکدام از این رشتهها حوزه ویژهای را مورد توجه قرار میداد و حال آنکه فلسفه در حقیقت بدنبال یافتن پاسخ در مقابل مبهمترین سؤالات مربوط به زیست و زندگی بشری است.
استاد فلسفه هنر دانشگاه هنر در مورد مطرح بودن انگیزههای خود در حال حاضر نیز اظهار داشت: بله این انگیزهها همیشه مطرح هستند. در واقع بعد از اینکه فلسفه را مدتها مطالعه کردم متوجه شدم این حوزه قبل از اینکه پاسخگوی مسائل باشد طرح کننده سؤالاتی است افزونتر،عمیقتر و اساسیتر از پرسشهای اولیهای که من داشتم.
ضیمران در مورد پرسشهای اصلی رشته تخصصی خود نیز گفت: فلسفه از دوران افلاطون به بعد دنبال سه محور اصلی بوده؛ حقیقت چیست، خیر کدام است و زیبایی چیست. در حقیقت این سه محور دغدغههای من را هم تشکیل دادهاند و بنابراین آن چیزی که بیشتر روی آن کار کردم مفهوم هنر و زیبایی است که از منظر فلسفی دغدغه من بوده و آن رشتهای است که هم اکنون در حال تدریس در آن حوزه هستم یعنی بحث از زیبایی شناسی و فلسفه هنر است.
نظر شما