آمریکا برای رسیدن به اهداف خود در خاورمیانه همواره به دنبال این بود تا از پیشرفت و شکوفایی کشورهای این منطقه جلوگیری کرده وبه زعم خود از جهل و نادانی آنها برای پیشبرد اهداف سودجویانه خود استفاده کند ، اما به گفته بسیاری از تحلیلگران جمهوری اسلامی ایران در دنیای امروز با روشنگریهای خود به الگوی بیداری در منطقه تبدیل شده و موجی از غرب ستیزی را در خاورمیانه ایجاد کرده است که امروز ما به شکلهای مختلف از جمله ظهور انقلابهای عربی شاهد آن هستیم.
آمریکا پس از سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی همواره به دنبال ضربه زدن به این انقلاب و به زعم خود منزوی کردن آن بود تا بتواند این سرچشمه روشنگری و بیداری در منطقه را بخشکاند و با خیال راحت علایق و خواسته های خود در منطقه را دنبال کند، اما تلاشهای وی نتیجه عکس داشته و به گفته بسیاری تحلیلگران نه تنها انزوای ایران را به دنبال نداشته است بلکه این کشور را به عنوان یک قدرت منطقه ای در دنیا مطرح کرده است.
از نظر بسیاری تحلیلگران امواج پی در پی تحریمهای آمریکا و سازمان ملل، تهدیدات نظامی ایالات متحده و اسرائیل ، حمایت های سیاسی از مخالفان داخلی ایران همه با شکست مواجه شد و نتوانست خانه استوار انقلاب ایران را به زانو در آورد و حالا این دژ مستحکم ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی در منطقه افکار عمومی را بیدار کرده و انقلابهای بزرگی را در جهان عرب ایجاد کرده و عرصه را بر آمریکا و متحد دیرینش اسرائیل تنگ کرده است به گونه ای که رژیم صهیونیستی و ایالت متحده نگران برقراری حکومت های اسلامی مانند نمونه ایرانی در کشورهای عربی هستند.
فیل ویلتو یک نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی بر این باور است که بر خلاف آن چیزی که در غرب گفته می شود، مشکل بین ایران و آمریکا هیچ گاه این اتهام دروغ که ایران می کوشد تا به سلاح هسته ای دست پیدا کند نبوده است. ایران کشوری است که از سال 1979 خود را از سلطه غرب رهانید و ذخایرعظیم نفت و گاز خود را نیز دراختیار گرفت. این کشور بعد از انقلاب روند سیاسی خود را دنبال کرد و توانست ضمن حمایت از جنبش های ضد امپریالیستی منطقه خود را به عنوان یک قدرت اقتصادی ،سیاسی و نظامی در منطقه مطرح کند.
پافشاریهای امروز ایران برحقوق خود در زمینه های مختلف از جمله در زمینه هسته ای موجب شده تا این کشور از دید آمریکا و دیگر متحدان غربی اش به نمونه و الگوی بدی برای دیگر کشورهای منطقه تبدیل شود که این موضوع قدرت امپریالیستی آمریکا را از اهداف دراز مدت خود در منطقه دور خواهد کرد.
از طرف دیگر جار و جنجالها و ادعاهای آمریکا مبنی بر اینکه تهران به دنبال سلاح هسته ای است واشنگتن را در معرض این انتقاد از سوی جامعه جهانی قرار داده است که چرا موضع دوگانه ای را در قبال برنامه های هسته ای رژیم صهیونیستی و ایران در منطقه اتخاذ می کند و با اسرائیل به عنوان یک دارنده سلاح اتمی در منطقه کاری ندارد.
به این ترتیب ایران سیاست های آمریکا در راستای حفظ امنیت و موجودیت رژیم اسرائیل در منطقه را خنثی کرده و قدرت روز افزون آن به چالشی بزرگ برای آمریکا در منطقه تبدیل شده است.
محمد البرادعی، رئیس سابق آزانس بین المللی انرژی هسته ای نیز چندی پیش در گفتگو با هفته نامه اشپیگل اظهار داشته بود که آمریکا و اروپا علاقه ای به مصالحه با تهران در زمینه هسته ای نداشتند و تنها خواستار تغییر رژیم به هر وسیله ممکن بودند.
سردبیر هفته نامه زاواترا در روسیه نیز چندی پیش در مطلبی اذعان داشته بود که الگوی ایرانی نه تنها برای جهان اسلام بلکه برای همه ملت های جهان جذابیت دارد. غرب در زمینه فناوری های زیرکانه زمینی و در سلاح های رزمی و خبری رقیب ندارد، اما این غرب مادی گرا ابزاری ندارد تا این مدل درخشان فراگیر را ویران کند و این گل سرخ شگفت انگیز ایرانی را پایمال کند. اگر همه شبکه های جاسوسی جهان غرب،همه ناوهای هواپیمابر،بمب افکن ها و سلاح های فضایی دست به دست هم دهند باز قادر نیستند این گل سحرآمیز نازل شده از آسمان را از بین ببرند. به همین علت سیاست غرب درقبال ایران سیاستی آمیخته به عجز و تجاوز است.
پس روشنگریهای ایران و آگاهی هایی که این کشور از اهداف پیدا و پنهان امپریالیست جهانی در منطقه به بقیه کشورها منتقل می کند نقشه های غرب به ویژه آمریکا را نقش بر آب کرده است و روز به روز وی را در نظر ملتهای منطقه بی اعتبار تر و منفورتر کرده است به گونه ای که امروز در انقلابهای عربی ما شاهد آن هستیم که ملتهای منطقه خواهان تشکیل حکومتهایی بدون دخالت غربی ها و به ویژه آمریکا هستند.
دیوید سانجر یکی از نویسندگان آمریکایی چندی پیش در روزنامه نیویورک تایمز اوضاع موجود در خاورمیانه را به بازی شطرنجی تشبیه کرده و نوشته بود: در واقع موضوع ایران هر حرکت شطرنج در این منطقه را پیچیده تر می سازد. در پایان این دوره آشوب (انقلابهای عربی) کاخ سفید تغییراتی را بررسی خواهد کرد که به مثابه دگرگونی اروپا پس از فروپاشی دیوار برلین است و پیروزی یا شکست احتمالا با این پرسش مورد داوری قرار می گیرد که آیا ایران بلند پروازیهایش برای تبدیل شدن به قدرتمندترین نیروی منطقه ای را محقق خواهد ساخت.
روزنامه آلمانی زوددویچه سایتونگ نیز در مطلبی با تاکید بر اینکه سقوط دیکتاتورهای عربی منافع آمریکا در منطقه را شدیدا به خطر انداخته ، مقابله با نفوذ روز افزون ایران در منطقه با توجه به موج انقلابهای مردمی را چالشی بزرگ برای اوباما ارزیابی کرد.
پس در پایان می توان گفت که سیاست های ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی ایران در منطقه حنای آمریکا را در نظر مردم منطقه بی رنگ کرده وادعاهای دهان پرکن این مدعی حقوق بشر دردفاع از ارزشهای انسانی را در نظر ملتها پوچ و بی ارزش جلوه داده است وموجی از بیداری وغرب ستیزی را در منطقه ایجاد کرده است. آمریکا نیزعاجزانه نظاره گر این تحولات بوده و با تمام امکانات و قوای نظامی که در اختیار دارد کاری نمی تواند انجام دهد.
نظر شما