به گزارش خبرنگار مهر، "تا ثریا" فارغ از اینکه یک سریال خانوادگی است، واجد یک تحلیل جامعهشناسی و نگاهی روانکاوانه به آسیبپذیری قشری از زنان است که بهعنوان سرپرست خانوار تعریف میشوند و تفاوت آنها با مردان آسیبپذیر در مضاعف بودن تجربههای تلخ آنهاست.
زنانی که درعین زن و مادر بودن باید مرد و پدر بودن را نیز تجربه کنند. آسیبشناسی اجتماعی – روانی اگرچه جنسیت نمیشناسد و هر زن ومردی ممکن است زخمی این رنج شود، اما زنان همواره در طول تاریخ و در هر جغرافیایی نسبت به آسیبهای مذکور دارای موقعیت شکنندهتری بوده و هستند.
ردپای این رنج را میتوان در سریالهایی از جنس "تا ثریا" ردیابی کرد. آنجایی که این وضعیت شکننده به موقعیتی دراماتیک بدل میشود و درام؛ رنگ و بوی تراژدی به خود میگیرد. فیلمها و سریالهای خانوادگی دست کم در کشور ما به دلیل بازنمایی همین واقعیتها همواره مورد توجه مخاطبان ایرانی بوده و ژانری پرطرفداربه حساب میآید.
اما بازنمایی این موقعیت دست کم درباره ثریا واجد یک واقعیت دوگانه است. بدین معنی که اگر چه تصویری شکسته و آسیبپذیر از ثریا روایت میشود، اما قهرمان قصه از دل همین موقعیت بیرون میآید. به عبارت دیگر ثریا در جنگ با این مصائب آبدیده شده و به زنی مقاوم و مقتدر بدل میشود که نشانههای انفعال و سستی و ناامیدی کمتر او را به زانو در میآورد.
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان هم به دلیل خصلتهای عاطفی و احساسی قدرتمند و هم به خاطر موقعیت اجتماعی و فرهنگی، نسبت به مردان، شکننده و آسیبپذیرتر هستند اما سینما و تلویزیون ایران تا دهه 70 در به تصویر کشیدن این موقعیت به مولفههای بیرونی آن تکیه کرده و روایت آن همان حکایت اجتماعی و تاریخی شرایط زنان مطلقه یا بیوه در زیست – جهان موجود بوده است.
در واقع تصویر زنان در موقعیت طلاق یا بیوهشدن تصویری منفعلانه و کنشپذیر بود که زنان وضعیت موجود را تحمل میکردند و تلخیهای آن را به جان میخریدند، اما تصویر ثریا درعین دشواریهای زیستن و شکستنها واجد یک اقتدارزنانه در کنار مهر مادرانه است که جذابیت شخصیت را افزون میکند.
ثریا درحاشیه زندگی و بیرون از این صحنه نبرد نیست و درعین وابستگی و تعلق به شمایل یک زن سنتی و رفتارشناسی این قشر حضوری پررنگ و تاثیرگذار در جامعه داشته و گلیم خود را ازآب بیرون میکشد. به قول سیروس مقدم قصه ثریا از جنس زندگی است و باید گفت که خود ثریا از جنس زنان ایرانی است.
به ویژه زنانی که به طبقه متوسط سنتی در ایران تعلق دارند. به عبارت دیگر "تا ثریا" را میتوان جامعه شناختی یک سطح از طبقه متوسط ایرانی دانست که قابلیتهای دراماتیکی بیشتری در جامعه امروز دارد. سریالهای تلویزیونی ما همواره یا به سراغ طبقه فرودست و زیرخط فقر میرفت یا طبقات بالادست و مرفهی که دغدغههای آنان سهم کمتری نسبت به طبقه ثریا داشته و پیچیدگی زندگی آنان را نداشته است.
اگر بخواهیم شخصیت و موقعیت ثریا را از حیث روانشناسی تحلیل کنیم هم باید او را آدم متوسطی بدانیم که در مراتب ایمانی و اعتقادی نیز در میانه قرار داشته و اتفاقاً به همین دلیل بیشتر تحت فشار وسوسههای درونی و دغدغههای بیرونی است. کلنجار رفتن او با وجدان اخلاقی و باورهای مذهبیاش برسر معاملهای که میخواهد انجام دهد تا نوع روابط و مناسبات انسانی که با آدمهای اطرافش دارد را می توان در ذیل این متوسط بودن تاویل کرد.
ثریا نه تصویری قدیسگونه و فرشتهسان دارد و نه شمایلی شیطانی و افسونگر. او در میانه و وسط موقعیت انسانی قراردارد و به همین دلیل قابلیت همذات پنداری وهمانند نمایی مخاطب با او بالاست. به همین دلیل با ثریا همراه شده، به او حق میدهد و برایش نگران است.
"تا ثریا" را بهواسطه ما به ازاء اجتماعی وسیعی که دارد میتوان سریالی دانست که صادق است، شعار نمیدهد و لحنی صمیمی و شفاف دارد. طرح مفاهیم و ارزشهای اخلاقی در این فضا و موقعیت دراماتیک بهتر جواب میدهد، چرا که قبل از آن مخاطب با اعتماد و باور به پذیرش و درونی کردن شخصیتهای قصه پرداخته و با آن همراه شده و بهواسطه این باورپذیری به شکل ناخودآگاه و البته منطقی با آن همراه میشود.
"تا ثریا" از منطق تحلیلی در واکاوی قهرمان آسیبپذیر قصه برخوردار است و توانسته درذهن وروح مخاطب سریال نفوذ کند. در این روایت زن محور البته برخی آسیبهای نظام اقتصادی و سوداگریهایی که در بازار وجود دارد نیز به تصویر کشیده میشود که آقارضای قصه نماد این موقعیت تهدیدکننده است.
درواقع موقعیتهای آسیبپذیر آدمهای قصه با رفتارهای تهدیدآمیز دیگران ترسیم میشود تا در یک طرح کلی تراز داستان، تصویر جامعتری از این آسیب شناختی اجتماعی صورتبندی شود. برخلاف تحلیل برخی که موقعیت و عملکرد ثریا را به عنوان یک زن چادری و شمایلی ازیک مادر ایرانی مورد انتقاد قرار میدهند شخصیت ثریا قابل دفاع بوده و باید آن را در بستر شرایط و موقعیت زندگی او سنجید و فراتر از کاراکترها به پیام اخلاقی داستان رجوع کرد که چگونه توانسته دغدغهها و وسوسههای یک زن آسیبپذیر را به درستی روایت کرده و درمعرض قضاوت مخاطبان قرار دهد.
شاید ثریا معصوم نباشد، اما تصویر معصومانهای ازدنیای درونی او به تصویر کشیده میشود که حتی اگر خطا کرده و پایش لغزیده است، بازهم میتوان با او همراه شد و به او حق داد و امیدوار بود که به راه حقیقت برگردد. ثریا انعکاسی از شرایط جامعهای است که در آن زندگی میکند، نمونههای دیگری از این ثریاها را در تیتراژ ابتدایی سریال هم میتوان ردیابی کرد؛ تیتراژی که تصویری گزارشگونه از واقعیت اجتماعی است.
-------------------------
محمد عودباشی
نظر شما