پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۱۹ اسفند ۱۳۹۰، ۹:۲۵

جایزه شعر خبرنگاران ـ1/

مجابی: در سرزمین رودکی و مولوی «شاعری» عنوان بزرگی است

مجابی: در سرزمین رودکی و مولوی «شاعری» عنوان بزرگی است

جواد مجابی گفت: در مملکتی که شاعران بزرگی مانند رودکی و مولوی به خود دیده، «شاعری» عنوان بزرگی است که من خودم را تنها منتسب به آن می‌دانم. ما تنها می‌توانیم جوانه‌هایی از ساقه برومند شعر ایران باشیم.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم اختتامیه ششمین دوره جایزه شعر خبرنگاران عصر پنجشنبه 18 اسفند با حضور جمعی از شاعران و نویسندگان در محل کتابسرای روشن تهران برگزار شد.

در ابتدای این برنامه که اجرای آن را علیرضا بهرامی شاعر و روزنامه‌نگار بر عهده داشت، وی شعری از روجا چمنکار شاعر ایرانی مقیم فرانسه را که کتابش «مردن به زبان مادری» به مرحله نهایی بخش «کتاب» جایزه شعر خبرنگاران راه یافته بود، قرائت کرد.

سپس سیامک بهرام‌پرور دیگر نامزد نهایی بخش «ویژه» این جایزه به شعرخوانی پرداخت و بعد از آن بیوگرافی جواد مجابی ـ که به عنوان شاعر پیشکسوت و شایسته تقدیر این دوره از جایزه شعر خبرنگاران انتخاب شده بود ـ قرائت شد.

دولت‌آبادی: گذران زندگی با بودن مجابی آسان‌تر است

در ادامه این برنامه محمود دولت‌آبادی نویسنده باسابقه پیرامون شخصیت جواد مجابی و آثار این شاعر و طنزپرداز کشورمان سخنرانی کرد.

وی با اشاره به اینکه در کشور ما نویسندگان زیادی بوده و هستند که دارای شخصیت جذابی هستند، از جواد مجابی به عنوان یکی از شاخص‌ترین آنها نام برد و گفت: وقتی به جواد مجابی فکر می‌کنم، باید بگویم او یک غنیمت است.

نویسنده رمان معروف «کلیدر» با اشاره به دشواری‌های زندگی روزمره برای بسیاری از افراد از جمله اهالی ادبیات افزود: بودن جواد مجابی در روزگار ما به افرادی که با او ارتباط دارند، کمک می‌کند تا زندگی را آسان‌تر بگیرند و گذران آن برایشان دشوار ننماید.

دولت‌آبادی در ادامه گفت: من اذعان می‌کنم که چنین بهره‌ای از مصاحبت و رفاقت با مجابی برده‌ام. او همواره کمک کرده که از بُغضی که معمولاً در سینه گره می‌خورد، بتوانیم عبور کنیم. او به ما کمک کرده تا به تساهل و مدارا اهمیت بیشتری بدهیم.

وی تاکید کرد: جواد مجابی برای من اهمیتی در حد توانایی زیستن را داشته و این از هر جنبه دیگری برای من مهم‌تر است.

نویسنده «جای خالی سلوچ» همچنین درباره مجابی گفت: کارهایی که او در عرصه‌های مختلف انجام داده، نشانه این است که نمی‌خواهد به هیچ وجه به شرایط تمکین کند و به واسطه این آثار متنوع می‌خواهد از لحظه‌ای به لحظه دیگر عبور کند.

دولت‌آبادی همچنین با اشاره به تکیه کلام همیشگی جواد مجابی هنگامی که دیگران حالش را جویا می‌شوند، افزود: اصطلاح او همیشه این است «بهتر از همیشه». یک بار به او گفتم لطف کن درباره این «همیشه» کمی بیشتر توضیح بده!

این نویسنده پیشکسوت کشورمان سخنانش را با قرائت شعری از جواد مجابی درباره چرخش تقویم میلادی از قرن بیستم به قرن بیست و یکم، خاتمه و در پایان هم لوح تقدیر ششمین جایزه شعر خبرنگاران را به مجابی تقدیم کرد.

در ادامه جواد مجابی نیز در سخنانی با تشکر فراوان از اهالی پیشکسوت ادبیات که برای تقدیر از او به این مراسم آمده بودند، زندگی خود را مدیون دوستان صمیمی مانند محمود دولت‌آبادی و دیگران دانست.

مجابی: من تنها منتسب به عنوان شاعری هستم

وی همچنین با اشاره به غنای شعری سرزمین ایران گفت: در مملکتی که شاعران بزرگی مانند رودکی و مولوی به خود دیده، «شاعری» عنوان بزرگی است که من خودم را تنها منتسب به آن می‌دانم و این هم یک تعارف نیست و سند ادعای من موجود است! ما تنها می‌توانیم جوانه‌هایی از ساقه برومند شعر ایران باشیم.

مجابی همچنین با اشاره و تاکید بر مستقل بودن جوایزی مانند شعر خبرنگاران و دشواری‌های حفظ این استقلال گفت: استقلال، امری است یگانه و دشوار و در جایی که وابستگی به آسانی صورت می‌گیرد، مستقل بودن دشوارتر خواهد شد.

وی ادامه داد: پشت این صحنه، دشواری‌ها و خون دل خوردن‌ها زیاد است و امیدوارم این سختی‌ها به لبخندهایی از سر شکیبایی و مهربانی تبدیل شوند. عمیقاً معتقدم هنرمندی که مستقل نباشد، در مستقل بودنش، نمی‌توان اندکی تردید کرد.

شاعر «سفرهای ملاح رویا» سخنانش را با قرائت شعرهایی از خود که عنوان «اتاقیات» را بر آن گذاشت و به کنایه گفت که از بیستمین کتاب چاپ نشده‌اش هستند، به پایان برد. نام این 6 قطعه شعر به ترتیب در حوالی امیرآباد، زنی که احمق‌تر از خودش بود، بی‌پاسخ است اتاق، اتاق با نور تند، نه این اتاق و هر اتاقی و روز بیست و سوم مهر بودند.

کد خبر 1555281

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha