پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۵ اسفند ۱۳۸۳، ۲۱:۱۵

گزارش خبري تحليلي "مهر" از وضعيت لبنان پس از حريري؛

بحران لبنان و چالشهاي غرب در تكرار سناريوي انقلاب مخملين

سرويس بين الملل خبرگزاري مهر : عمليات پيچيده ترور رفيق حريري مغز متفكر احياي اقتصاد لبنان بهانه خوبي به دست آمريكا و غرب و حتي رژيم صهيونيستي داد تا وارد خط مداخله در امور داخلي لبنان شوند.

به گزارش خبرگزاري مهر هنگامي كه  روز 26 بهمن (14 فوريه ) انفجار مهيب يك خودروي بمب گذاري شده در مركز بيروت منجر به كشته شدن رفيق حريري مغز متفكر اقتصاد لبنان كه اين كشور را پس از جنگ طولاني داخلي به ساحل ثبات و آرامش بويژه در زمينه اقتصادي رساند هيچ كس فكر نمي كرد اين حادثه، بحران بزرگي را نه تنها براي لبنان بلكه براي سوريه و جهان عرب بوجود آورد كه همگي را دچار سردرگمي كند و رسانه هاي صهيونيزم و آمريكايي چنان به جنجال سازي در اين موضوع دست زدند كه تحولات عراق را به موضوعي دست دوم تبديل شد .

نقش تحريك آميز آمريكا وغرب در بحران آفريني در لبنان

دخالت هاي آشكار مقامات آمريكا و برخي كشورهاي غربي و عربي درامور داخلي لبنان بلافاصله پس از ترور حريري آغاز شد جرج بوش كه پِيش از اين حادثه هولناك مدام دمشق را به حمايت از تروريسم متهم كرد بار ديگر با تكرار اين اتهامات خواستار خروج فوري نيروهاي سوري از لبنان شد.

بوش كه گويي خود فراموش كرده است بيش از 140 هزار نيروي تحت امر وي عراق را در اشغال خود دارند سوريه را كه تنها بر اساس توافقنامه طائف مصوب سران عرب براي حفظ امنيت لبنان در اين كشور حضور داشته است اشغالگر لبنان خواند و آن رامانعي در برابر روند سازش خاورميانه قلمداد كرد.

بوش دراظهاراتي عوام فريبانه و تحريك آميز گفت : در لبنان دهها هزار نفر به خيابانها آمدند واعتراض خودشان را نسبت به ترور وحشيانه رفيق حريري نخست وزير سابق  لبنان اعلام كردند.

اظهارات رئيس جمهور آمريكا كه اذهان را به ياد اظهارات تحريك آميز وي به هنگام بحران اوكراين مي اندازد كه در آن نيز با حمايت از معارضان زمينه سرنگوني دولت منتخب اوكراين را فراهم كرد.

بوش در ادامه اظهارات مداخله جويانه خود گفته است : لبناني ها سالهاي طولاني است كه از نتايج جنگ داخلي وحشتناك و اشغالگري سوريه رنج مي برند، لبناني ها همان كساني هستند كه برگزاري انتخابات آزاد در عراق را نظارت كردند و امروز خواستار حق خودشان در بدست گرفتن زمام امور كشورشان بدور از هرگونه هيمنه و تسلط سوريه هستند.

براي اينكه به مداخله مستقيم آمريكا وغرب در امور داخلي لبنان پي ببريم اين جمله بوش را مورد توجه قرار دهيم كه گفت:  آمريكا و اروپا امروزبا هم دركنار لبنانيها ايستاده اند كما اينكه آمريكا و فرانسه براي تصويب قطعنامه 1559شوراي امنيت همكاري اطمينان بخش تلاش كردند.

طي اين چند هفته اي كه از ترور حريري گذشته است مقامات آمريكا به كرات با اظهارات مداخله جويانه وتحريك آميز خود بر التهاب فضاي رو به غليان لبنان شدت بخشيدند ، آمريكايي ها و غرب چندان بي ميل نيستند تا سناريو كيف را اين بار در بيروت تكرار كنند تا بتوانند به اهداف شوم خود درجغرافياي استراتژيك لبنان دست پيدا كنند كه متاسفانه گروه هاي معارض خواسته يا ناخواسته به عنوان كاتاليزور طرح هاي توسعه طلبانه آمريكا عمل مي كنند.

رسانه هاي آمريكا و غرب  پس از ترور حريري در يك حركت هماهنگ ، تحريك آميز و هدفمند تلاش گسترده اي كردند تا سوريه را عامل ترور حريري معرفي كنند .اين رسانه ها ضمن ابراز نگراني از وضعيت آينده لبنان، بدون اشاره به توطئه هاي سابق رژيم صهيونيستي ، از نقش سوريه در اين حادثه سخن گفته اند.

اما چرا رهبران آمريكا و برخي كشورهاي غرب به طور مستقيم وارد خط مداخله جويي اين بار در يك كشور بسيار كوچك آسيايي به مساحت تنها 10 هزار كيلومتري مربع يعني لبنان كه زماني به عروس خاورميانه شهره خاص و عام بود، شده اند؟

به گزارش خبرگزاري مهر "حسن هاني زاده" كارشناس مسائل خاورميانه در اين باره مي گويد : با اشغال عراق توسط آمريكا در آوريل 2003 اين كشور سوريه را متهم به حمايت از تروريست هاي عرب كرد و زمينه را براي تحت فشار قراردادن دمشق فراهم كرد در اين راستا آمريكا از مكانيزم هاي سياسي نهايت استفاده را برد و در سال 2004 ميلادي با فشارهاي خود قطعنامه 1559 را به تصويب رساندكه در آن بر ضرورت خروج نيروهاي سوري از لبنان تاكيد كرد به موازات آن فشارهاي رواني و سياسي بطور هماهنگ از سوي آمريكا و اتحاديه اروپايي و رژيم اسرائيل عليه سوريه تشديد شد لذا آمريكا قصد دارد پس از خروج سوريه از لبنان به نوعي خلاء امنيتي دراين كشور بوجود آورد در پرتو آن حزب الله كه يك حزب مورد قبول جامعه لبناني است، به تدريج از يك حزب پويا و فعال به يك حزب سياسي و خالي از هرگونه سلاح تبديل شود .

هدف بعدي آمريكا و كشورهاي اروپايي از اعمال فشار عليه سوريه وادار كردن اين كشور به گفتگوي بي قيد وشرط با رژيم صهيونيستي و چشم پوشي از جولان و برقراري رابطه سياسي با اسرائيل است.

نيروهاي لبناني اعم از ماروني(مسيحي) ، شيعه و سني در اين شرايط زماني خاص بايد تحولات جهان بويژه خاورميانه را دقيقا مورد ارزيابي قرار دهند و از افتادن در دام آمريكا خودداري كنند زيرا آمريكا قصد دارد طرح شوم خود يعني خاورميانه بزرگ ر ا به بهانه برقراري دمكراسي عملي كند و تصور مي كند مدل اوكراين و گرجستان را مي تواند در لبنان هم اجرا كند.

اما چه عواملي باعث بروز اين بحران شد ، نقش تخريبي آمريكا و رژيم صهيونيستي و برخي كشورهاي غربي در اين بحران جديد چيست؟ خروج احتمالي نيروهاي سوريه چه پيامدهايي براي هر دو كشور خواهد داشت؟ جبهه بندي جديد در فضاي ملتهب سياسي كنوني لبنان به چه نحو خواهد بود؟ علت همسويي برخي كشورهاي عربي با فشارهاي آمريكا و غرب عليه سوريه چيست و سوال هاي ديگر كه "حسن هاني زاده" كارشناس مسائل بين الملل كه سالها در كشورهاي سوريه و لبنان ماموريت خبري را انجام مي داده است، پاسخ گفته است .

اين كارشناس مسائل خاورميانه به خلاصه اي از علت ورود نيروهاي سوريه به لبنان اشاره مي كند و مي گويد: نيروهاي سوري در سال 1976 ميلادي يعني يك سال پس از شروع جنگ داخلي در لبنان به موجب تصميم اجلاس سران عرب براي محافظت از امنيت لبنان وجلوگيري از گسترش جنگ به استعداد 45 هزار نفر وارد لبنان شدند.

در طول اين مدت نيروهاي سوري تلاش كردند تا دامنه مناقشات داخلي و طائفه اي لبنان را مهار كنند و در اين راه متحمل تلفاني نيز شدند پس از كنفرانس طائف در سال 1989 گروه هاي لبناني شركت كننده در اين كنفرانس در بيانيه اي خواستار خروج تدريجي نيروهاي سوري و واگذاري قدرت به نهادهاي امنيتي و نظامي لبنان شدند اما ضرب الاجل مشخصي براي خروج اين نيروها تعيين نكردند در سال 1990 ميلادي و همزمان با پايان درگيري هاي داخلي در لبنان ، سوريه نيروهاي خود را به 35 هزار نفر و در نهايت در سال 2005 ميلادي به 15 هزار نفر كاهش داد .

وي ادامه داد : طبيعي است كه حوادث و تحولاتي كه در لبنان اتفاق مي افتد تاثيرات خود را بر روي ساختار سياسي و اجتماعي سوريه باقي خواهد گذاشت زيرا به علت روابط تاريخي و جغرافيايي دو ملت هرگونه تحولي تاثير خود را بر كشور مقابل خواهد گذاشت تا سال 2000 حافظ اسد رئيس جمهور فقيد سوريه تلاش كرد تا ميان نهادهاي مدني و سياسي لبنان نوعي توازن برقرار كند تا اختلافات احتمالي در درون ساختار سياسي لبنان بار ديگر از سرگرفته نشود. در طول اين مدت يعني از سال 1990 ميلادي تا سال 2000 حزب الله كه برجسته ترين حزب سياسي نظامي به شمار مي رفت تلاش كرد از ورود به مناقشات داخلي لبنان به دور بماند و تنها توجه خود را به مرزهاي جنوبي اين كشور معطوف دارد اين جنبش موفق شد در سال 2000 پس از نزديك به 15 سال مبارزه مستمر نيروهاي اشغالگر اسرائيل را با كمك ديگر نيروهاي مقاومت از جنوب لبنان بيرون راند و اين امر جايگاه ويژه اي را براي حزب الله در منطقه وجهان عرب ايجاد كرد.

پس از مرگ حافظ اسد نيروهاي لبناني در مقابل حضور ارتش سوريه در لبنان مواضع مختلفي اتخاذ كردند و برخي گروه ها بر خروج هرچه سريعتر اين نيروها از خاك لبنان اصرار ورزيدند .

جرقه بحراني كه دشمنان لبنان برافروختند

"هاني زاده" مي گويد : موضوع ترور دردناك رفيق حريري نخست وزير سابق لبنان فضاي موجود در اين كشور را ملتهب و بحراني كرد و بهانه اي به دست نيروهاي مخالف حضور سوريه در لبنان داد تا عليه اين كشور موضگيري كنند مساله ترور حريري جز مسائل پيچيده امنيتي و سياسي درمنطقه است كه تبعات بسيار خطرناكي براي منطقه خواهد داشت اين ترور به رغم وجود پاره اي شاخص ها كه نشان مي دهد توسط عناصر موساد اسرائيل به طرز بسيار ماهرانه و پيچيده اي صورت گرفته است ماهيت عوامل اجراي آن همچنان در هاله اي از ابهام باقي مانده است .

به گفته وي، برخي كشورهاي اروپايي و نيز آمريكا و اسرائيل بدون دليل انگشت اتهام را متوجه دستگاه هاي امنيتي سوريه مي كنند در حالي كه رفيق حريري در فرايند روابط سوريه و لبنان به عنوان سوپاپ اطمينان تلقي مي شد و او بود كه همواره تلاش مي كرد مسائل لبنان و سوريه و اختلافات موجود ميان احزاب مختلف لبناني بر سر حضور نيروهاي سوري با درايت و تدبير هدايت كند لذا مرگ حريري در حقيقت بيش از آنكه لبنان را متاثر كند دولت و ملت سوريه را نيز تحت تاثير قرار داده است.

حال با اين تفاصيل بايد گفت سوريه در حال حاضر تحت حجم سنگين فشارهاي آمريكا و غرب و حتي برخي كشورهاي عربي هم پيمان آمريكا قراردارد دمشق چه راهي را بايد براي كاستن ازحجم اين فشارهاي فزاينده در پيش گيرد؟ آيا خروج نيروهاي سوري در اين شرايط به نفع دمشق خواهد بود يا برعكس زيان هاي جبران ناپذيري براي اين كشور خواهد داشت؟

به گزارش مهر اين كارشناس مسائل خاورميانه در اين رابطه معتقد است :مساله خروج نيروهاي سوري از لبنان تبعات امنيتي سنگيني براي لبنان خواهد داشت زيرا با خروج اين نيروها و خلع سلاح احتمالي نيروهاي حزب الله اين احتمال وجود دارد كه اسرائيل براي جبران شكست خفت بار خود در جنوب لبنان در سال 2000 بارديگر به اين كشور حمله كند درهر حال خلاء امنيتي لبنان دردرجه اول سوريه را تحت تاثير قرار خواهد داد و در دراز مدت به سود تل آويو خواهد بود.

به گفته وي ، اسرائيل مايل است تا جبهه پايداري لبنان سوريه و ايران را تضعيف كند تا به سرعت بتواند با كشورهاي عربي  رابطه آشكار برقرار كند

موازنه قواي سياسي لبنان ، جبهه بندي موافق ومخالف

ترور حريري فضاي دروني لبنان را ملتهب كرده است و باعث ظهور جبهه بندي علني مخالفان و موافقان حضور سوريه در اين كشور شده است، مخالفان كه تا پيش از ترور حريري با تمديد دوران رياست جمهوري اميل لحود مخالفت كرده بودند پس از اين حادثه تلخ بر حجم فشارهاي خود براي خروج نيروهاي سوري و استعفاي دولت عمر كرامي طرفدار دمشق افزودند و در نهايت موفق شدند دولت كرامي را وادار به استعفا كنند البته هياهو و جنجال سازي غرب و آمريكا دراين قضيه بي تاثير نبود.

نمايندگان معارض لبناني درادامه  با تجمع درمنزل وليد جنبلاط از مخالفان برجسته شرايط خود را براي شركت در روند سياسي جديد اين كشور اعلام داشتند كه در راس آن خروج كامل سوريه و استعفاي تمام سران دستگاه هاي اطلاعاتي وامنيتي لبنان است.

مخالفان حتي پا را فراتر نهادند و  جنبلاط رهبر درزي هاي لبنان و از معارضان برجسته اين كشور حتي استعفاي اميل لحود رئيس جمهور لبنان را درخواست كرد.

دراين ميان حزب الله به عنوان يك نيروي مهم و تاثير گذار تلاش كرد فضاي ملتهب كنوني را تسكين بخشد و در راستاي رفع اختلافات داخلي و متحد كردن گروه هاي لبناني در مقابل توطئه دشمنان ملت لبنان گام بردارد .

در اين راستا سيد حسن نصرالله دبير كل اين جنبش از همه گروه هاي مخالف و موافق خواست براي حل اختلافات و پايان دادن به وضعيت پرتنش به اصل گفتگو رجوع كنند.

در ادامه گزارش خبرگزاري مهر مي خوانيم: جنبش امل لبنان نيز به عنوان ديگر حزب تاثيرگذار و مردمي در سطح لبنان از مخالفان خواست براي حل اختلافات خود به اصل گفتگو روي بياورند واز دست زدن به اقداماتي كه تنها در خدمت به منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي است خودداري كنند.اين جنبش لبنان از همه گروه هاي سياسي اين كشور خواست براي حفظ منافع خود و منافع ملي به منطق عقل وگفتمان متوسل شوند.

معاون رئيس دفتر سياسي جنبش امل لبنان با انتقاد از تغيير موضع مخالفان دولت لبنان وعدم برخورداري آنان ازخط مشي سياسي ثابت گفت: يكي از سران مخالف دولت در اظهارات خود يكبار ارتش سوريه را يك ارتش اشغالگردر لبنان و بارديگر آن رايك ارتش دوست مي خواند.

حطيط با اشاره به اظهارات يكي از اعضاي كنيست رژيم صهيونيستي كه درآن عملكرد مخالفان دولت لبنان را مايه آرامش اسراييل خواند ازمخالفان خواست تا موضعي مسئولانه و ملي گرايانه اتخاذ كنند.

وي افزود: ما مخالفان را متهم به همكاري با طرفهاي خارجي نمي كنيم بلكه به آنان حسن ظن داريم اما با اين اقدامات اگر چه آنها باطل را نمي خواهند ولو اينكه به دنبال احقاق حق باشند در واقع منافع بيگانگان ودشمنان لبنان را تامين خواهند كرد 
 

"حسن هاني زاده" كارشناس مسائل خاورميانه در مورد جبهه بندي موافق ومخالف حضور سوريه در لبنان مي گويد : اساسا جبهه بندي موافق ومخالف حضور نيروهاي سوري در لبنان در آينده ممكن است در غياب نيروهاي سوري تشديد شود و لذا همه گروه هاي لبناني چه مخالف و چه موافق بايد به دور از دخالت بيگانگان و در فضايي سالم و سازنده مسائل خود را از راه گفتگو حل و فصل كنند تا موجب نشود كه قدرتهاي خارجي و در راس آن آمريكا از فضاي ملتهب ناشي از مرگ حريري به سود خودبهره برداري كنند  .

وي با اشاره به مواضع اصولي اميل لحود رئيس جمهور لبنان در قابل آمريكا و اسرائيل و تمديد دوره رياست جمهوري وي كه باعث شد يك سري جبهه بندي هاي داخلي و بين المللي عليه اين مساله تشكيل شود، تاكيد مي كند: تمديد دوره سه ساله رياست جمهوري اميل لحود تابع شرايط زماني و مكاني است كه نبايد اين بهانه را بدست نيروهاي معارض لبناني بدهد كه فضاي اين كشور را به اين بهانه واهي متنشج كند اكنون نيروهاي ملي و احزاب لبناني بايد خطراتي كه متوجه لبنان است درك كند و با همدلي و وفاق مشكلات خودرا با رئيس جمهور و از طريق بحث هاي پارلماني حل كنند.

آيا آمريكا و غرب در پي پياده كردن الگوي اوكراين و گرجستان در لبنان هستند، هاني زاده در اين باره مي گويد: آنچه كه به نظر مي رسد آمريكا وغرب درپي پياده كردن آن مي باشند، الگوي اوكراين وگرجستان درلبنان است كه بعنوان كودتاي مخملي معروف شد در لبنان بوجود آورند تا ضمن بركناري اميل لحود رئيس جمهوروحكومت و رئيس پارلمان طرفدار آمريكا وغرب را روي كار آورند.
باتوجه به اينكه بهار آينده انتخابات پارلماني در لبنان برگزار خواهد شد لذا به نظر مي رسد اين كشوردرچهارماه آينده شاهد بروز حوادث غير قابل پيش بيني خواهد بود.

نقش خجولانه اعراب در بحران لبنان

اما چرا برخي سران عرب با فشارهاي فزاينده آمريكا و غرب عليه سوريه و لبنان همراهي مي كنند، چرا امير قطر به خود اجازه ميدهد كه در امور داخلي لبنان با گفتن اين جمله كه ملت هاي عرب بايد ملت لبنان را به خاطر سرنگون كردن دولت تمجيد كنند، مداخله كند؟ در حالي كه امير قطر خود خوب مي داند استعفاي كرامي در حقيقت احترام واقعي وي به دمكراسي در لبنان بوده است دمكراسي كه حداقل ملت هاي عرب در كشورهايي مانند قطر از آن بي بهره اند.

"هاني زاده " درباره موضع ضعيف اعراب در قبال بحران لبنان مي گويد: اتحاديه عرب در طول 15 سال گذشته به شدت ضعيف شده است و قادر نيست نقش مهمي در روند تحولات كشورهاي عربي ايفا كند و لذا در خصوص مسائل لبنان و سوريه و منطقه نمي تواند تحركي از خود نشان دهد زيرا اكنون بلوك بندي عليه و له سوريه در درون كشورهاي عضو اين اتحاديه كاملا مشهود است و اين مساله به اختلافات موجود ميان سران كشورهاي عربي دامن مي زند از سوي ديگر اغلب كشورهاي عربي اكنون از سوي آمريكا به شدت تحت فشار هستند تا عليه سوريه موضعگيري كنند و از طرفي ديگر با اسرائيل هرچه سريعتر رابطه برقرار كنند.

دورنماي  انتخابات آينده در لبنان

بهار آينده لبناني ها بايد در انتخابات پارلماني شركت كنند تا نمايندگان جديد خود را انتخاب كنند اين در حالي است كه شرايط كنوني اين كشور ترديدها درباره برگزاري به موقع يا تعويق آن را افزايش داده است .

به گفته هاني زاده، قطعا انتخابات آينده پارلماني درلبنان انتخابات كنترل شده خواهد بود وتلاشهاي آمريكا و غرب براي تاثيرگذاري بر روند اين انتخابات افزايش خواهد يافت  و حتي اين احتمال وجود كه ميشل عون فرمانده سابق ارتش لبنان كه اكنون دوران تبعيد خود را درفرانسه سپري مي كندبراي ايفاي نقش در لبنان به كشور خود بازگردد.

درجمع بندي حوادث لبنان مي توان گفت اولا سوريه درآينده به شدت تحت فشار قرار خواهد گرفت و ثانيا اعضاي پارلمان آينده لبنان اغلب از ميان مخالفان سوريه انتخاب خواهند شد و اين احتمال وجود دارد كه آمريكا و غرب براي بركناري اميل لحود رئيس جمهور ونبيه بري رئيس پارلمان و خارج كردن آنها از صحنه سياسي لبنان تلاش كنند بايد همچنان منتظر شنيدن اخبار غير قابل منتظره از حوادث لبنان باشيم كشوري كه زماني به عروس خاورميانه شهره بود.

کد خبر 163125

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha