حجتالاسلام والمسلمین احمدعلی یوسفی، مدیرگروه اقتصاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اقتصاد اسلامی و تفاوت آن با اقتصاد سرمایه داری گفت: براساس اقتصاد سرمایه داری به همه فعالان اقتصادی تأکید شده که هر کس در عرصه اقتصادی در پی حداکثر منفعت مادی و شخصی خود باید باشد و این امر یک ارزش تلقی شد. بنابراین بر مبنای هدف و پیگیری حداکثر کردن سود و منفعت مادی و شخصی خود، ارزشها در عرصه اقتصادی شکل گرفت و این امر که «هر کس در پی حداکثر کردن منفعت مادی و شخصی خود است» تنها رفتار عقلایی در عرصه اقتصادی شناخته شد و بر این مبنا در واقع وارد عرصه اقتصادی شدند.
وی افزود: «جان مینارد کینز» جملهای را در تبیین مبانی نظام سرمایهداری بر مبنای دیدگاه فلسفی دارند که میگوید: ما باید تا 100 سال دیگر به مردم در عرصه اقتصادی بگوئیم بد، خوب است و خوب، بد است تا پیشرفت کنیم، از خودگذشتگی، ایثار، فداکاری و ... در عرصه اقتصادی بد است ولی حرص، طمع، آز، رباخواری و ... خوب است. با این گونه تلقی ضدارزشها به ارزش و ارزشها به ضد ارزش تبدیل شدند.
نویسنده کتاب «اهیت پول و راهبردهای فقهی و اقتصادی آن» در ادامه سخنانش اظهار داشت: انحراف اصلی نظام سرمایهداری به جهت عملی این بود که نظام سرمایهداری با توجه به مبانی ارزشی و بینشی و اصولی که داشت به این سؤال این گونه پاسخ داد که همه تولید متعلق به سرمایه و صاحب سرمایه است و نیروی کار تنها از یک دستمزد ثابت حداقلی بهرهمند است، چون حداکثر کردن منفعت مادی شخصی ارزش بود و صاحبان سرمایه با این نوع پاسخ دادن به این سؤال رفتار عقلایی و ارزشی از خود نشان دادند.
یوسفی تأکید کرد: به دنبال این قضیه روز به روز فقر، فلاکت و بیچارگی بیشتر شد و اقتصاد واقعی با رکود مواجه شد و کارگرانی که با حداقل دستمزد کار میکردند از کار بیکار میشدند، نتیجه پاسخ به سؤال «مازاد تولید مربوط به کدام یک از عوامل تولید است؟» این شد که همه منافع متعلق به سرمایه و صاحبان سرمایه، نیروی کار هم دستمزد ثابت میگرفت و در هنگام رکود اقتصادی از کار بیکار و در هنگام رونق اقتصادی هم به جز دستمزد ثابت چیزی نصیبش نمیشد و همه مازاد دوران رونق متعلق به سرمایه و صاحب سرمایه بود؛ این وضعیت بحرانهایی را در عرصه اقتصادی ایجاد کرد .
وی بیان کرد: با افول نظام سرمایهداری نیاز به نظام جایگزین وجود دارد، آیا نظام کمونیستی سابق باشد؟! نظام کمونیستی سابق که بدتر از نظام سرمایه داری فعلی یک سرمایهداری دولتی مست با یک فقر گسترده علیالسویه که برای همه مردم پهن شده بود، است. تنها راه نجات به اعتقاد ما اقتصاد اسلامی است، نظام اقتصاد اسلامی باید پا به عرصه بگذارد. وضعیت نیروی کار در نظام کمونیستی بدتر از نیروی کار در نظام سرمایهداری است.
مؤلف کتاب «ربا و تورم» در ادامه سخنانش گفت: اسلام قائل به این است که سرمایه عقیم نیست بهره دارد اما آن چیزی که اساس اقتصاد را تشکیل میدهد و هم باید مالک باشد و هم مدیر باشد و هم در دوران رونق از بهره رونق بهرهمند شود و در دوران رکود با حداقل دریافتی خودش روی پای خودش نگه دارد انسان است، لذا مطابق با مبانی اسلامی انسان جانشین خداوند در روی زمین است و خداوند همه چیز را برای انسانها خلق کرده و انسان و نیروی کار مورد تکریم خداوند قرار گرفته است.
وی افزود: این جایگاهی که خداوند برای انسان قرار داده است فقط مربوط به عرصه اخلاقی یا عرفانی نیست مربوط به همه عرصهها از جمله اقتصادی است ما باید اقتصادی را طراحی کنیم که ضمن اینکه سرمایه عقیم نیست و در آن بهرهمند خواهد شد، اما نیروی کار باید مالک واحد تولیدی باشد و احساس کند در آن جایی که کار میکند و آن چیزی که تولید میکند متعلق به خود اوست هم از دستمزد مناسب و هم از سود سهام مناسب بهرهمند خواهد شد.
نویسنده کتاب «خرید و فروش پول» تصریح کرد: نظام اقتصادی اسلام، ضمن اینکه ربا و أکل مال به باطل، معاملات و فعالیتهای ضرری را منتفی میداند، چنین جایگاهی را به اسلام در عرصه اقتصادی میدهد اگر چارچوبهای چنین نظامی طراحی شود که موفقیتهای مناسبی در این زمینه وجود دارد و تجربههای علمی خوبی وجود دارد، گرچه از جهت اجرایی کار زیادی لازم دارد. تنها این اقتصاد که اقتصاد اسلامی باشد میتواند جایگزین و نجات دهنده بشریت باشد در کنار صلح و دوستی و صفا و صمیمیت و رفاه مادی را برای عموم مردم نیز میتواند فراهم کند.
نظر شما