یکی از مهمترین منابع عبرت آموزی که از ابتدای آفرینش تاکنون مورد توجه بوده و در منابع اسلامی به طور گسترده بدان اشاره شده، تاریخ و حوادث گوناگون آن است. بخش عظیمی از قصههای تاریخی اقوام مختلف در قرآن کریم و تبیین سرنوشت آنها، ذکر مباحث تاریخی در قالب داستان و خاطره، همه جهت عبرت دهی به مخاطبان صورت گرفته است و پس از ذکر قصه یا جریان تاریخی، به هدف عبرت آموزی و پنددهی اشاره شده است. به نظر می رسد که عاشورا به اندازه همه تاریخ درس آموزی و عبرت آموزی دارد. در گفتوگو با حجتالاسلام سیدمصطفی میرلوحی، عضو هیأت علمی و مدیرکل روابط عمومی و بینالمللی دانشگاه امام صادق(ع) ابعادی از این حادثه تاریخی بررسی شد که اکنون از نظر شما میگذرد.
*چرا امام حسین(ع) از قدرت و علم الهی خود برای پیروز شدن استفاده نکردند؟
حجت خدا وقتی امر کند همه شهدا به ولایت تکوینی زنده می شوند، اگر امام حسین(ع) نفرین می کرد همه دشمنان نابود می شدند، اما حضرت در زندگی عادی از این نیروها استفاده نمی کردند. بنابراین استفاده از علم و قدرت الهی، امکانی است که برایشان وجود دارد که هر گاه بخواهند می توانند از آن استفاده می کنند.
خدا هم مگر از قدرت بی نهایت خود استفاده می کند، مثلا خلقت انسانها به طور طبیعی است. مگر نمی تواند مانند حضرت آدم(ع) و عیسی(ع) همواره بیافریند. در طول هزاران سال عمر بشر فقط چند بار این کار را انجام داد، خداوند می خواهد زندگی براساس اصول و اسباب مادی باشد. ائمه و پیامبران(ع) هم زندگی این گونه داشتند. خداوند هر از چند سالی می خواهد قدرت خود را به ما نشان دهد تا به ما بفهماند که قدرت بی نهایت اوست، مانند زنده کردن حضرت عزیر(ع)، خوابیدن اصحاب کهف. وقتی مردم معجزه می خواستند پیامبران معجزه می کردند، اما در زندگی عادی مثل دیگران بودند؛ مثلا کشاورزی می کردند، چاه حفر می کردند.
ما به دنیا آمدیم تا اختیار داشته باشیم و زندگی کنیم تا خداوند اختیار و انتخاب را به ما نمی داد اصلا آدم ها شناخته نمی شدند. افرادی که در سنین جوانی توانستند کارهای مهمی انجام دهند و به بشریت خدمت کنند اما افرادی اصلا هیچ کار مفید انجام نمی دهند، پس باید اختلافی وجود داشته باشد تا مشخص شود اراده ها متفاوت است.
*امام حسین(ع) چرا حج را نیمه کاره رها کردند و از مکه خارج شدند؟
یکی از دلایلی که امام از مکه خارج شد، این بود که، افرادی آمده بودند تا حضرت را ترور کنند. در شلوغی طواف و ... می خواستند حضرت را شهید کنند تا معلوم نشود چه کسی این کار را کرد تا خون حضرت پایمال شود، از طرف دیگر حرمت حرم هم شکسته می شد. به قول معروف «حرمت متولی را باید امامزاده حفظ کند»، لذا حضرت فرمودند: من از حرم بیرون می روم.
دلیل دیگر این است که کوفیان و عراقی ها از زمان امیرالمؤمنین(ع) اظهار ارادت به حضرت می کردند، 12 هزار نامه به امام حسین(ع) نوشتند و ایشان را دعوت کردند تا به کوفه بیایند. حجت خدا، اگر ببیند اینجا نمی تواند کار مورد نظر خود و اصلاحی را انجام دهد اما در جای دیگر می تواند انجام دهد، وظیفه اش است تا هجرت کند، اگر من در شهری زندگی می کنم که نمی توانم سالم زندگی کنم و فرزندان را سالم تربیت می کنم باید هجرت کنم و به هر جایی که بهتر بتوان ایمان را حفظ کرد و مؤمن بود و عبادت کرد و فرزندان صالح تربیت کرد، رفت.
حجت خدا اگر در مدینه و مکه نتوانست به وظیفه ای که دارد عمل کند، ولی مردم کوفه اعلام آمادگی کردند باید حرکت کند. 12000 نامه از کوفه آمده و حداقل 18000 نفر با مسلم نماینده و سفیر و معتمد و دست راست امام حسین(ع) بیعت کردند. (امام حسین(ع)، حضرت مسلم را خیلی قبول دارد، نامه حضرت روی قبر مسلم نوشته شده است که می توان عظمت و مقام مسلم را در آن دید.)
با این درخواست مردم، حضرت وظیفه اش این است که به کوفه برود، ولو با علم امامت بداند که آخر این کار شهادت است و آنها بی وفایی می کنند. باید با مردم اتمام حجت کند، امیرالمؤمنین(ع) شبی که به مسجد کوفه آمدند دیدند ابن ملجم روی شکم خوابیده بود که این کار مکروه هم هست. حضرت بیدارش کرد و فرمودند: این گونه خوابیدن، شیطانی است و به پشت بخواب. همچنین جمله ای از حضرت نقل شده که گفتند همین قاتل من است، اطرافیان گفتند که چرا او را دستگیر نمی کنید و یا نمی کشید. گفتند: قصاص قبل از جنایت نمی توان کرد.
وقتی مسلم در خانه «هانی» مخفی شده بود عبیدالله به بهانه دیدن و عیادت هانی به خانه او آمده بود، هانی به مسلم گفت: اگر ما بتوانیم ابن زیاد را بکشیم، همه مشکلات و موانع برطرف می شود اما مسلم این کار را نکرد. مسلم، تربیت شده دامن امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است: اولا ما در اسلام ترور نداریم. اسلام نمی گذارد که یک دفعه و نامردی و از پشت سر، کسی را بکشید، حتی در جنگ هم انبیاء و ائمه شروع به جنگ نمی کنند. در عاشورا هم حضرت، خطبه می خواندند، می گفتند: ما نیامدیم که شما را بکشیم. ما آمدیم که شما را زنده کنیم. تا چند نفر را نمی کشتند جنگ شروع نمی شد، حضرت افرادی را می فرستادند و خودشان هم می رفتند و سعی می کردند روشنگری کنند و مردم را به راه راست برگردانند. آنها آمدند که الگو برای بشریت درست کنند. آنها به دنبال برنده شدن نبودند، آنها آمدند نمونه حکومت صالحه جامعه فاضله، مدینه آرمانی که خداوند می خواهد در زمین درست شود را نشان دهند.
همه انبیاء و ائمه(ع) حاضرند شهید شوند تا اصل الگو و اسوه و جلوه حق تعالی که حکومت الهی و اسلامی است به مردم معرفی شود، ولو در آخر زمان مهدی موعود بیاید تا وعده انبیاء را محقق کند. خیلی راه ها وجود داشت تا حضرت برنده جنگ شوند، اما این کار را نمی کردند. می توانستند با اعجاز و نفرین پیروز شوند ولی این کار را نمی کردند.
*عاشورا بر تاریخ بعد از خود چه تأثیراتی گذاشته است؟
وقتی که گذشته، تحت تأثیر عاشورا ـ نقطه عطف عالم ـ است، مسلما بر تاریخ بعد از خود هم اثر می گذارد. عاشورا، این حماسه بی نظیر تاریخ بشریت بر همه جنبه ها و ابعاد حیات بشر از جنبه های حکومتی، اخلاقی، عرفانی، عقیدتی، فکری، عاطفی، ذوقی و ... تأثیر گذاشته است.
اصلا هیچ حرکتی(امر به معروف، اصلاحی، نهی از منکر) را در میان اهل بیت و دوستان آنها نمی توان پیدا کرد که بی ارتباط به عاشوا باشد. هر خبری بوده از امام حسین(ع) بوده یعنی سرمایه و دستمایه کربلا بوده است. بعد از 1400 سال فردی مانند امام خمینی(ره) ظهور می کند دنیا را تکان می دهد و شرق و غرب را می لرزاند و جلوه حق را نشان می دهد، نهضت خمینی قطره ای از دریای جوشان عاشوراست. بهترین شعار ما این بود که «نهضت ما حسینی است/ رهبر ما خمینی است.» خود امام(ره) می فرماید: هر چه داریم از محرم و صفر داریم. این روضه است که این نهضت را به اینجا رسانده است. اگر این عزاداریها نبود اصلا اسلام الان نبود.
اصلا شروع انقلاب ما از عاشورای 42 و 43 است. امام(ره) در عاشورا سخنرانی داشتند، فردا ایشان را دستگیر کردند. بعد تهران، ورامین، پیشوا و قم قیام کردند، قیام 15 خرداد 42 مصادف با 12 محرم است. فردای روزی که امام(ره) دستگیر شد همه کشور به هم می ریزد. این انقلاب نطفه اش در 15 خرداد 42 مصادف با 12 محرم 1383 قمری اتفاق افتاد و در واقع این انقلاب به وسیله امام حسین(ع) انجام شد؛ مگر ما می توانیم بگوئیم این انقلاب بوی امام حسین(ع) را نمی دهد، هر چه داریم از امام حسین(ع) است.
پیروزی انقلاب در سال 57 بعد از راهپیمایی بی نظیر تاسوعا و عاشورا بود که آمریکا و انگلیس در کنفرانسی گفتند: دیگر شاه ماندنی نیست و فایده ای نداره و خود شاه هم وقتی این راهپیمایی ها را دید، فرار کرد.
بعد از 30 سال در فتنه 88 هرچه کردند که امن و امان را به کشور برگردانند، نتوانستند. چه زمانی امن و امان به کشور برگشت؟ حماسه ای که مقام معظم رهبری با عنوان 9 دی از آن یاد کردند در 12 محرم رخ داد. چون اهل فتنه روز عاشورا به پرچم امام حسین(ع) حمله کردند، این کشور یک دفعه جوشید و خروشید و روز 12 محرم طومار فتنه در هم پیچیده شد. انقلاب ما در 12 محرم 42 درست شد، در 12 محرم 57 پیروز شد و 12 محرم 88 بیمه شد. این یک نمونه از تأثیر عاشورا بر تاریخ بعد از خود است.
امامزادگان، سادات فاطمی و حسنی که بعد از شهادت امام حسین(ع) تا کنون قیام کردند، از زمان توابین تا قیام مختار و تاکنون حزب الله لبنان و ... هر جا که عزتی برای اسلام و تشیع در عالم ایجاد شده به اعتبار و تکیه بر نهضت امام حسین(ع) است.همچنین در مناسبتهای مختلف مردم خدمت ائمه می رفتند و می پرسیدند که بهترین اعمال امشب چیست؟، مثلا امشب جزو شبهای قدر است بهترین عمل چیست؟ پاسخ می دادند: زیارت امام حسین و عاشورا. در نیمه رجب و نیمه شعبان و ... بهترین عمل پیاده رفتن به کربلاست. غیر از عاشورا و اربعین که می گویند حدود 17 میلیون نفر به کربلا می روند در ماه رمضان، نیمه شعبان، شب قدر و ... هم مردم زیادی پیاده به کربلا می روند. در روایات آمده که هر کس شب 23 به زیارت ابی عبدالله(ع) بروند، خداوند همه آنها را می بخشد. امام حسین(ع) پرچم و مصباح هدایت همان طور که پیامبر(ص) فرمود هستند، بنابراین هرکس که دارد گم و هلاک می شود چراغ مجالس ابی عبدالله(ع) را می بیند این چراغ هدایت او را نجات می دهد.
*اکنون در کشورهای شیعی خصوصا کشور ما عزاداری ها به سبک ها و رسوم مختلف برگزار می شود، به نظر شما مهمترین آسیبهای این عزاداریها چیست؟
اوایل انقلاب اسلامی موجی درست شد که ما که انقلاب و با امریکا مبارزه کردیم و اکنون قرن بیستم است و ...، دیگر این عزاداری و این سر و سینه زدنها چه مفهومی دارد؟! برخی روشنفکرنماها هم ادامه دادند که مشتی که بر سینه خودت می زنی به سینه دشمن بزن، ظاهر این جمله بد نیست!، غافل از اینکه آنهایی که هم در انقلاب اسلامی و هم در دفاع مقدس ایستادند و به سینه دشمن زدند و تا آخرین قطره خون خود مبارزه کردند کسانی بودند که با یا حسین، یا ابوالفضل و یا زهرا بزرگ شده بودند بچه هیئتی هایی که به سینه خودشان می زدند به سینه دشمن زدند. اتوکشیده ها هیچ کدام جلوی دشمن نایستادند. روز حادثه سوراخ موش را به چند هزار تومان خریدند و فرار کردند. کسی در مقابل دشمن ایستاد که در هیئت بزرگ شده بود.
*اولین عزاداری بعد از شهادت امام حسین(ع) از چه زمانی آغاز شد؟
از بعد از شهادت امام حسین(ع) و حتی قبل از آن، گریه بر مصائب اهل بیت(ع) به عنوان یکی از بزرگترین عبادات مطرح بود. امام(ره) می فرمودند: یکی از بالاترین اسباب تقرب الی الله و بزرگترین عبادات و شعائر مذهبی عزاداری برای امام حسین(ع) است. این عزاداری را پیغمبر(ص)،امیرالمؤمنین(ع) و حضرت فاطمه (س)و ائمه هدی(ع) انجام دادند و از همه آنها
می توان نمونه ای اشاره کرد.
این عزاداریهای ما تعلیم پیغمبر(ص) و ائمه(ع) است. ابوهارون مکفوف یکی از شعرایی است که خیلی برای امام حسین(ع) شعرهای حماسی و عاطفی و مبکی می گفته است. به حضرت صادق (ع) خبر رسید که این شخص دارد به جد شما خدمت می کند و معارف عاشورایی و حماسه کربلایی را در قالب اشعار بیان می کند.
گاهی اوقات شعر اثرات زیادی دارد، گاهی اوقات می خواهیم درباره مطلبی صحبت کنیم نیاز به یک ساعت صحبت کردن دارد، اما دو بیت شعر می تواند این اثر را بگذارد. هنر این گونه است وقتی مقام معظم رهبری(حفظه الله) بر هنر و تولیدات فاخر تأکید می کنند، به این خاطر است. اگر پیامی می خواهد پایا و مانا باشد باید در قالب هنر ریخته شود، شعر، فیلم، انیمیشن، خط خوش، تابلوی نفیس و ....
ابوهارون آمد، حضرت فرمود: شنیدم برای جدم حسین(ع) عزاداری می کنید و شعرهای خوب می گوئید. گفت بله! الحمدالله توفیق دارم. گفت: بخوان. ابوهارون آرام و با ادب و احترام خواند. حضرت فرمود: نه! آن طوری که در قبیله خودت می خوانید، آن گونه بخوان. آن طور که روز عاشورا بر سر و سینه می زنید و با احساس و شور می خواهم، ابوهارون فکر می کرد این گونه، خلاف ادب است، اما امام خودشان گفتند: من همین را از شما می خواهم. بعد گفتند: صبر کنید، پرده زدند، مردها یک طرف بنشینند و زنها هم بیایند. ابوهارون شروع به خواندن کرد و صدای گریه امام صادق(ع) بلند شد، آنقدر گریه کردند که محاسنشان خیس شد به پیراهنشان چکید. بعد وسط مجلس از طرف زنها قنداقه طفلی را به طرف مردانه دادند تا خاطره حضرت علی اصغر (ع) زنده شود، که صدای ضجه بلند شد. حضرت این کار را تأیید کردند، یعنی اگر میخواهیم پیام امام حسین(ع) از بین نرود، باید کاری کنیم که صحنه عاشورا هر سال بازسازی شود، یعنی ما احساس کنیم اکنون امام حسین(ع) ایستاده و دارد «هل من ناصر ینصرنی» می گوید و در مقابل دشمنان ایستادند. اگر بتوانیم بازسازی کنیم حسینی ها می روند به طرف حسین زمان و یزیدی ها می روند به طرف یزید زمان و دشمن از این می ترسد.
یادآوری حوادث کربلا باعث می شود امام حسین(ع) زنده بماند. پیام روحبخش و احیاگر حسین بن علی(ع) نمی گذارد اسلام زیر دست و پای منافقین و دشمنان نابود و مخفی شود و ابرهای تیره فتنه جلویش را بگیرد. اسلام حقیقی محمدی و علوی و فاطمی و حسینی با این هیاهوها زنده می شود و مردم حقایق کربلا و عاشورا و امام حسین(ع) را لمس می کنند. اینکه گفته می شود تعزیه خوب است، سیاه پوش کردن خوب است، پرچم بلند کردن خوب است، سقاخانه درست کردن خوب است،... .
بعضی ها مسخره می کنند، وقتی سقاخانه درست می کنید، یعنی می گوئید: فدای لب عطشانت یا حسین(ع). کاسه ای که دست بریده در داخل آن بود، یاد این می افتید که اگر در دفاع از حجت خدا دست تو را قطع کردند، کوتاه نیا! اینها همه پیام است چرا خرافات باشد.
بعضی انتقاد می کنند وقتی عصر عاشورا خیمه ها را آتش می زنند، پارچه ها را آتش نزنند و به فقرا بدهند. اینها نمی دانند که هدف از این کار احیای عاشورا و منظره آتش زدن خیمه های أبی عبدالله(ع) این است که ما را زنده می کند تا مملکت اسلامی و متدینین درست شوند، وقتی متدینین درست شوند از کنار این سفره امام حسین(ع) به فقرا می رسند و به یتیم هم می رسد. هزار خیرات و مبرات از مجلس امام حسین(ع) درست می شود. برای هزار کار دیگر که ارزشی ندارد خرج می کنند تا اینکه چند دیگ غذا درست می کنند فکر می کنند اسراف است، مردم دانه دانه برنجها را با عقیده می خورند. به جای اینکه غذاهای جداگانه پخته شود در یک محل و جایگاه به اسم حسین بن علی(ع) همه جمع می شوند؛ اولا از نظر مادی اسراف نیست. آتش زدن خیمه ها بازسازی منظره عصر عاشوراست، اینها احیای شعائر الهی است. اینها از نماز واجب تر است، نماز و روزه و حج و زکات و امر به معروف و نهی از منکر را امام حسین(ع) زنده کرد، اگر امام حسین(ع) نبود اصلا اسلامی نمانده بود؛ حضرت فرموده بود «علی الاسلام السلام».
امام حسین(ع) با خون خود درخت اسلام را که آفت خورده بود و داشت نابود می شد اصلاح و زنده کرد، اسلام را مغلوب کرده بودند. پس اگر می گوئیم عاشورا زنده بماند یعنی حسین بن علی زنده می ماند، اگر حسین بن علی(ع) زنده ماند یعنی شجاعت، عزت، دلاوری، زیر بار حق نرفتن، ولایت، توحید، نماز، حق، احسان، انفاق، فداکاری و ... ، پاکدامنی، مروت، صفا و ... همه این شعائر و ارزشهای الهی باید زنده بماند. در سایه اینهاست که نماز و روزه و حج انجام می شود.
وقتی امام حسین(ع) از مکه به طرف کوفه حرکت کرد، کسی که در مکه ماند، حج اش باطل است. کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود. صاحبخانه از حجاج دعوت می کند که هر کس آماده شهادت است، برای حفظ و احیای دین حرکت کند که ما فردا صبح می خواهیم به عراق برویم، اما حجت خدا را تنها گذاشتند و کعبه را طواف می کنند. وظیفه نمازگذار و روزه بگیر و حج گذار این است که دنبال صاحب بیت برود و حج را در کربلا زنده کند. کعبه ای که به دست یزید و معاویه .. باشد کعبه نیست. مگر سالها در آن 360 بت نبود، کعبه ای که داخل آن بت بود کعبه ای نیست که بتوان به دور آن طواف کرد. امام علی(ع) پایش را بر روی دوش پیامبر(ص) گذاشت تا آنها را به زمین بیندازد. از اهل بیت(ع) روایت شده کسی که برای ما نعره بزند و آه بکشد ثواب جهاد فی سبیل الله را دارد، نفس عزادار تسبیح است.
ادامه دارد ... .
نظر شما