اولین هدف مداخله در کودک آزاری، پیشگیری است، چون توفیق درمان کودکان و خانوادهها پس از وقوع کودک آزاری محدود است. تمرکز اصلی راهبردهای مداخلهای جستجوی برنامههای پیشگیری از بدرفتاری با کودک است پیشگیری از کودکآزاری در سه سطح صورت میگیرد: 1- پیشگیری اولیه 2- پیشگیری ثانویه 3- پیشگیری ثالثیه.
در بسیاری از برنامههای آموزشی و کارورزی والدین، مانند برنامه سرآغاز، پیشگیری از نوع اول از ارکان برنامه است منظور از این برنامه منحصراً پرداختن به بدرفتاری با کودکان نیست بلکه فرض بر این است که آگاهی از رشد و مهارتهای کودک، احتمال بدرفتاری با وی را هنگام روبروشدن با مشکلات کمتر خواهد کرد. به همین ترتیب، انتظار میرود با تخفیف فشار بر خانواده اداره کودکان نیز آسانتر صورت پذیرد. همین موارد درباره گروههای خودیار، چون انجمن والدین بی نام صدق میکند از طریق این گروهها برای والدین فرصتهایی فراهم میآید و از آنان حمایت میشود تا بتوانند درباره مشکلات خود به گفتگو بپردازند و روشهای دیگر مراقبت از اطفال و سرپرستی آنها را فرا بگیرند.
یکی از برنامههایی که در سطح پیشگیری اولیه میتوان اعمال شود، برگزاری کلاسهای مفید پیش از ازدواج است که در این کلاسها میتوانند برنامههایی مانند نحوه تنظیم خانواده، چگونگی تعامل با همسر و راههای منطقی که فرد هنگام بروز مشکل در خانواده میتواند از آنها استفاده کند تدریس شود و یا در دانشگاهها، کارگاهها یا کلاسهایی با عنوان مهارتهای رفتار برگزار شود.
یکی از مواردی که میتواند بسیار مهم و مفید باشد افزایش مراکز مشاوره رایگان و در دسترس است تا خانوادهها در هنگام بروز مشکل جایی برای مشورت گرفتن داشته باشند. برنامه دیگر که میتوان در این سطح اعمال کرد تهیه کتابچههای کوچک برای کودکان است که در آن کتابها به زبان ساده حقوق کودکان توضیح داده شود و به خصوص مطالبی در مورد چگونگی پیشگیری از سوء رفتار جنسی و نحوه برخورد با غریبهها را به آنها آموزش دهد.
در برنامههای پیشگیری نوع دوم ، به خانوادههایی توجه میشود که احتمال بدرفتاری با کودک در آنها بسیار است تا پیش از این بدرفتاری با کودک را آغاز کردهاند. با پیشرفتهای اخیر در تشخیص نظری پدیده بدرفتاری با کودک، متخصصان توانایی آن را یافتهاند که والدینی را که به احتمال بسیار با کودکان بدرفتاری میکنند، همچنین کودکانی آسیب پذیر و محیطهای فشارآور را شناسایی کنند و متناسب با آن به ارائه خدمات بپردازند. در این خانوادهها باید شرایط استرس آور شناسایی شود و تا جایی که امکان دارد این مشکلات مرتفع شود و تسهیلاتی برای این خانوادهها مانند کمک هزینه ماهیانه، تغییر محیط زندگی استفاده از مدد کار برای تحت پو شش قرار دادن خانوادهها، به وجود آوردن شغل یا درمان بیماریهایی که در خانواده وجود دارد، در نظر گرفته شود.
به طور کلی هر عاملی که میتواند زمینه ساز کودکآزاری باشد باید مهار شود. از جمله برنامههای پیشگیرانه ثانویه، شناسایی خانوادههای پرخطر است. یعنی خانوادههایی که یک یا هردو والد معتاد هستند، کودکان خانوادههای کم درآمد و بیکار، خانوادههایی که پر جمعیت هستند و همین امر موجب غفلت از کودک و سوء رفتار از وی میشود عامل خطر ساز دیگر بیماری روانی والدین است و این والدین به احتمال بیشتری کودکانشان را مورد اذیت و آزارقرار میدهند و همچنین کودکان خیابانی، عقب مانده ذهنی، کودکان معلول و کودکان بیش فعال باید شناسایی شوند و تحت حمایت و درمان قرار بگیرند.
اقدامات سطح سوم پیشگیری، در موقعیتهایی صورت میگیرند که کودکآزاری قبلاً در آنها رخ داده است و تأکیدشان برای جلوگیری از وقوع مجدد و تعدیل آسیب ناشی از کودکآزاری است. اقداماتی که به گفته کارشناسان میتوان در این سطح ارائه داد شامل موارد ذیل است:
- ارزیابی و حمایت سایر کودکان خانواده در صورتی که کودکآزاری نسبت به یک کودک گزارش شده باشد.
- بستری کردن کودکآزار دیده در بیمارستان در صورتی که وضع جسمی یا روانی نامطلوبی دارد. در صورتی که والدین هیچگونه همکاری جهت اصلاح رفتار خود نداشته باشند.
- آموزش و تشویق والدین جهت همدردی و عدم سرزنش کودک و همچنین حمایت و اعتماد به کودک زمانی که مسئله سوء استفاده جنسی توسط کودک گزارش میشود. برقراری سیستم گزارش دهی اجباری کودکآزاری برای پزشکان، پرستاران، مدد کاران اجتماعی، آموزگاران و کلیه کسانی که به نحوی با کودک سروکاردارند و ممکن است به موارد مشکوک کودکآزاری برخورد نمایند.
- همچنین برقراری خطوط تلفن آسان و در دسترس برای گزارش کودکآزاری توسط خود کودک یا کسانی که از آن مطلع هستند.
تلاش در جهت درمان فرد آزارگر در صورتی که علت آزارها نسبت به کودکان، وجود برخی مشکلات روان شناختی مثل عقدهای که در اثر آزاردیدن در کودکی شکل گرفته باشد و یا مشکل کنترل خشم، عزت نفس پایین، اضطراب و ... باشد.
نظر شما