تردیدی نیست که یونانیان حداقل برای مدت کوتاهی خوشبخت و سعادتمند بوده اند. در ایام شکوفایی اقتصادی آتن، فلاسفه ای از این شهر برخاستند که با عقیده سوفستاییان درباب معیار قرار دادن انسان و موفقیت عملی او مبارزه می کردند. نخستین فیلسوف یونانی از گروه اخیر سقراط است که از پدری سنگتراش و مادری قابله به هستی آمد. او مردی زشت رو و بسیار زورمند بود، ولی کلامی سحرآمیز و اندیشه ای وقاد داشت. از آنجا که معلم بود دوستانی ثروتمند نیز داشت، ابتدا به غلط می پنداشتند که سوفیست است ولی او به خلاف سوفستاییان نه تنها برای تدریس مزدی نمی گرفت بلکه با آنان در میان جمع چنان مباحثه، و در رد عقایدشان احتجاج می کرد همه را مبهوت می ساخت.
می گفت اگر موفقیت عملی بر عقل و اخلاق استوار نباشد، دیر نمی پاید. او در تعلیم اخلاق به شیوه جدلی توجه داشت. به این معنا که هیچ وقت اول اظهار نظر نمی کرد، بلکه حریفش را به اظهار عقیده وامی داشت، آنگاه او را به گفت و گویی می کشاند که نهایتاً در می یافت نظرش بی اساس بوده است. این شیوه گرچه هیچ یک از دو طرف را به جایی نمی رساند دست کم ذهنشان را باز و بینش شان را عمیق تر می ساخت تا بدانند چه نمی دانند. شعارش این بود که «اگر زندگی با تحقیق ملازمت نداشته باشد، ارزشی ندارد». او از همه بدون استثنا می خواست همراه با وی درباره زندگی به تحقیق بپردازند.
متأسفانه سقراط خود را گرفتار کشاکش های زیانبار سیاسی کرد. دشمنانش به رهبری ملتوس او را متهم کردند به این که «با خوب جلوه دادن اصول بد» جوانان را به انحطاط می کشاند، از این رو او را محکوم به مرگ کردند. سقراط را می توان به طریقی چهره ای تقریباً مذهبی دانست که تجسم عقل بوده است، و نیز نخستین کس از مردم جهان که در راه تحرّی حقیقت به شهادت رسید.
آتنیها پس از مرگش چندان پشیمان شدند که مدارس را موقتاً تعطیل کردند، ملتوس را کشتند و دیگر کسانی را که به وی تهمت زده بودند از آتن راندند. سپس با ساختن مجسمه ای برنزی از سقراط، وی را مورد تجلیل قرار دادند. البته این اقدامات، آن را که رفت باز نیاورد ولی در گسترش تعالیم و اندیشه هایش که عمدتاً برای شاگردان خود به جای نهاده بود، مؤثر افتاد.
کریتون از ایام صباوت می گوید، شاگرد سنگتراش در آتن، خدایان، راهپیمایی طولانی، آناکساگوراس ملحد، اکتشاف، خدایان فرمان می دهند، رسالت سقراط، آلکیبیادس، جنگ بزرگ، محاکمه سقراط، خطابه دفاعی سقراط، کریتون پایان ماجرا را حکایت می کند، بخش های مختلف این کتاب را تشکیل می دهند.
کتاب«سقراط» حکیمی که از پرسیدن باکی نداشت نوشته کورا میسن و با ترجمه دکتر محمد بقایی ماکان امسال در 220 صفحه از سوی انتشارات قصیده منتشر شده است.
نظر شما