به گزارش خبرگزاری مهر، عباسعلی کدخدایی مشاور دبیر شورای نگهبان در مراسم جشن دهه فجر که در مهدیه حوزه علمیه امام مهدی(عج) به موضوع «چرایی تحقق انقلاب اسلامی ایران» پرداخت که در ادامه گزیدهای از آن میآید:
انقلاب اسلامی ایران که به زعم اندیشمندان، یک انقلاب منحصر به فرد و معنوی و دینی بود، متفاوت از انقلابهایی است که تا کنون دیدهایم که ویژگیهای زیادی دارد.
امّا ابتدائاً نکاتی را پیرامون چرایی انقلاب اسلامی و اینکه چه شد که مردم بر ضد یک رژیمِ تا دندان مسلّح طاغوت، قیام کردند و این انقلاب شکل گرفت؛ بیان میکنم. وقتی تاریخ را ورق میزنیم، محورهای متفاوتی را در این زمینه به ما ارائه میکند امّا دو محور از همه مهمتر است:
اوّل ظلم و ستمی که رژیم ستمشاهی داشت و این رژیم به جز منافع معدودی از اطرافیان خود، به کس دیگری نمیاندیشید. لذا راضی بود همه طرحهای بیگانگان را اجرا کند تا بتواند منافع خود و عیش و نوش فسادانگیز خود را داشته باشد. و این سنّت الهی است که هیچ ظلم و ستمی در هیچ جامعهای بیپاسخ نمیماند و ظالم و ستمگر سرنگون میشوند.
نکته دیگری که در جامعه مسلمان ما بسیار ملموس بود، عدم اجرای احکام اسلامی بود. دولت شیعی که سران آن به فساد مشغول بودند و مردم زیر بار ظلم و ستم بودند و احکام الهی اجرا نمیشد. خیلی از مردم تا جایی که ضرورتی نداشت، در احوال شخصی خودشان به دولت رجوع نمیکردند. چون آن را غیر شرعی و خلاف اسلام میدانستند.
مسأله در بیان حضرت امام از قبل از سال 42 نمایان بود که تا بعد و زمان انقلاب هم ادامه داشت. به طور شاخص میتوان اعتراض امام را در همان زمان در بحث کاپیتولاسیون اذعان کرد. دیگر مسائل، حمایت رژیم طاغوت از رژیم صهیونیستی بود که حضرت امام در دفاع از فلسطین در اوایل دهه 40 به بعد تا بعد از انقلاب، مدام آن را مطرح میکردند و این روحیه ظلمستیزی را ادامه دادند. مطلب دیگری که حضرت امام از سالهای قبل از 42 تا انقلاب تأکید داشتند، همان عدم اجرای احکام اسلامی در زمان طاغوت بود که حتّی در شکلگیری قانون اساسی این منویات نقش اساسی داشت که حضرت امام به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تمام این مطالب را پیگیری میکردند.
و این منویات چون برخاسته از اسلام ناب بوده، هیچ وقت کهنه و قدیمی نمیشود و بعد از انقلاب هم ادامه داشت و الآن هم توسط مقام معظم رهبری ادامه دارد تا این که إنشاءالله به حکومت موعود خواهد رسید. صرفاً همین مسائل را میتوان به عنوان هدف و محورهای اصلی به ثمر رسیدن انقلاب مطرح کرد.
نقش مقاومت مردم را هم به عنوان یکی از مهمترین محورها و عامل پیروزی و استمرار انقلاب نباید نادیده گرفت. مقاومت یعنی ایستادگی بر سر اصول صحیح. مقاومت به طور طبیعی در نظم طبیعت نیز وجود دارد و در رشد و توسعه جامعه هم نقشی کلیدی دارد و این سنّت الهی است که انسان به خواستههای خودش میرسد و در مسائل سیاسی و اجتماعی هم نقش دارد. شما در انقلابات تاریخ فرانسه و روسیه این را مشاهده میکنید.
امّا آنچه که از مقاومت میفهمیم و آنچه در تعابیر قرآن است، مقاومتی است که بر سر اصول صحیح باشد. مقاومت کافر در مقابل پذیرش حقّ، نتیجهاش نابودی است. لذا هر مقاومتی نمیتواند صحیح باشد، برخی لجاجت است، نه مقاومت که بر سر اصول ناصحیح میباشد که آن، سرنوشتش جهنّم است و بهشت نیست و از آینده آن باید هراسید.
مقاومت مردم ما مؤمنانه بود و حضرت امام با این ایده مردم را هدایت میکرد. وقتی به حضرت امام، پیشنهاد مبارزه مسلّحانه میشد، خیلی استقبال نمیکردند. بیشتر به مقاومت مردم و حضور مردم تکیه میفرمودند و مهمترین ابزار را در این راه، حضور در صحنه مردم و در نهایت شهادت میدانستند، نه اسلحه. تعابیر ایشان را باید در مورد شهادت مطالعه کرد. لذا امام این روحیه را تزریق فرمودند و مقاومت آگاهانه از قبل از انقلاب شکل گرفت.حضرت امام آنقدر مسأله برایشان روشن بود که این رژیم سرا پا فساد را به هیچ عنوان قبول نمیکردند. لذا هر کاری که این رژیم انجام میداد، امام نمیپذیرفتند. حتّی شورای سلطنت هم که به ظاهر مخالفان رژیم وقت بودند، وقتی خواستند محضر امام بیایند، امام فرمودند: اوّل استعفا بدهید، بعد شما را میپذیرم!
مردم هم خوب میدانستند که امام چه میخواهد و به دنبال چیست. امام به دنبال پست و مقام و مال نبود، همان طور که بعد از انقلاب هم، در ده سالی که ایشان زندگی کردند، همه فهمیدند که ایشان این طور است. حضرت امام سادهزیست بودند و میخواستند ملّت را رشد و آگاهی دهند که این همان اسلام ناب بود و مردم هم به خوبی تبعیّت کردند.
اگر ما بخواهیم بحث مقاومت را در شکلگیری و استمرار نظام بررسی کنیم، سه جا پررنگ بوده است. روزهای پایانی رژیم ستمشاهی بعضی حس کردند که مردم خسته شدهاند. حضرت امام با پیامهایشان به مردم انرژی میدادند، ثمره آن مقاومت 22 بهمن و پیروزی انقلاب اسلامی بود. اگر مقاومت مردم نبود، بین راه خسته میشدند و همراهی امام را رها میکردند و ما امروز نظام جمهوری اسلامی را نداشتیم. مقاومت آگاهانه و مؤمنانه مردم بود که به عنوان تبعیّت از حضرت امام، به ثمر نشست.
در مقطع دوم، جدای از مقاطع فرعی که در همه 35 سال بعد از انقلاب داشتیم و همه آگاهانه بود، مقطع جنگ بود. هنوز نظام مستقر نشده بود، استکبار جهانی به وسیله صدام، خواست این نظام را از بین ببرد. ظاهراً هم باید اینطور میشد ولی نفس مسیحایی حضرت امام، در کالبد جامعه دمیده شد و شورانگیزی شد و نتیجه اینکه دشمن، نتوانست، در حالی که ما دست خالی بودیم، نتیجهای بگیرد و در پایان هشت سال، دشمن به خواستهاش نرسید و با شکست مفتضحانه برگشت.
مقطع سوم، مباحث هستهای است. دانش هستهای موضوعی است که در چند دهه گذشته، وقتی فنآوری آن به دست آمد، با زورگویی دشمنان مواجه شد. تهدیدها پشت سر هم و یا حتّی تطمیع ملّت پیش آمد، امّا نشد و دیدید که چگونه ما به این فنآوری دست یافتیم. بعد از انقلاب در هشت سال قبل، برای رآکتورهای داروسازی از خارج از کشور مواد غنیسازی وارد میشد، ولی این حصر شکسته شد و ما به بیست درصد رسیدیم. امّا با تهدیدهای نظامی و حتّی اتمی مواجه شدیم. گرچه اینها براساس همان مبانی حقوق بینالملل خلاف بود، امّا مردم گوش نکردند. امام و مقام معظم رهبری انگیزه ایجاد کردند و مردم نیز دفاع کردند.
لذا در بحث هستهای رسیدیم به جایی که مردم آگاهانه ایستادند و این تهدیدات را نادیده گرفتند و به انگیزههایی که مقام معظّم رهبری میفرمودند، توجّه کردند و دفاع کردند. لذا تبعیّت مردم از حضرت آقا در بحث هستهای ما را به اینجا رسانید.
امّا الآن بحث توافق پیش آمده، دیپلماتهای ما میتوانند چانهزنی کنند تا حقوق مردم ما به خوبی رعایت شود. گرچه اگر میتوانند مذاکره کنند و میزان این مواد غنی را بالا یا پایین ببرند، ثمره تلاش و مقاومت گذشتگان است. که حتّی ما شهدایی تقدیم این انقلاب کردیم.
حال عرض من این است که این انقلاب اسلامی که در دنیا ما را سرفراز کرده، به واسطه نظامی متّکی بر دین است که میتواند جامعه را اداره کند. این انقلاب ماحصل مقاومتهای 35 ساله است و قبل از آن در سایه تبعیّت مردم ما از امام و حضرت آقا اینچنین استمرار یافته است. امروز ثمره این مقاومت را همانطور که سنّت الهی است، داریم میبینیم و میچشیم. در تاریخ هم شما بحث شکست مسلمانان در احد را میدانید که عامل آن، گوش نکردن به فرمان فرماندهی وقت آن سپاه که وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) بوده، میباشد. لذا وظیفه ما هم اکنون، گوش دادن به فرمان فرماندهی وقتمان، مقام معظم رهبری است.
به عنوان کسی که کارشناسی عالیرتبه، با تجربه کافی و با آگاهی کامل از مسائل نظام و مطیع کامل حضرت امام بودند و هستند. اگر تدابیر ایشان نبود، فتنه 88 مدیریت نمیشد. لذا باید در تبعیّت و گوش به فرمانی ایشان، کوشا باشیم. به همین خاطر مناقشات سیاسی نباید باعث ناامیدی ما شود. این انقلاب متّکی به خون شهدا و رهبری حضرت آقاست. لذا آینده ما، آینده روشنی خواهد بود.
نظر شما