به گزارش خبرنگار خبرگزاري مهر از وين ، متن كامل اين بيانيه كه توسط محمد مهدي آخوند زاده نماينده ايران در آژانس بين المللي انرژي اتمي در جلسه شوراي حكام قرائت شد چنين است:
خانم رئيس ؛
در آغاز مايلم از گزارش آقاي دكتر البرادعي تشكر كنم. همچنين مايلم از عدم تعهد براي همكاري و حسن نيت شان قدرداني نمايم. مايلم حمايت خود را از اظهاراتي كه توسط رئيس عدم تعهد قرائت شده بيان نمايم.
با بررسي ابعاد فني و حقوقي موضوع به آساني مي توان نتيجه گيري نمود كه جامعه بين المللي تا حد زيادي با ارائه اطلاعات جانبدارانه، سياسي و اغراق آميز در مورد برنامه ها و فعاليت هاي هسته اي ايران از سوي برخي گمراه شده است.
برنامه هسته اي ايران كه بايستي صرفا به شيوه تكنيكي در چارچوب آژانس مورد بررسي قرار گيرد، سياسي شده است. عبارت پنهان كاري صحيح نبوده و گمراه كننده است. فقدان گزارش فعاليت ها مانند ايجاد تاسيسات هسته اي كه ايران موظف به اطلاع به اژانس از طريق فرم اطلاعات طراحي DIQ تحت موافقتنامه پادمان جامع Infcirc214 بود، صرفا بايستي 180 روز قبل از آنكه مواد هسته اي تغذيه شود، اعلام مي گرديد، و چنين اقدامي پنهان كاري نيست. بايد يادآوري شود كه زمانيكه برخي از فعاليت هاي طراحي و ساخت تاسيسات آغاز شد، پروتكل الحاقي اساسا وجود نداشت. چنين مقرراتي نسبت به تاسيساتي مانند تاسيسات غني سازي در نطنز و تاسيسات تبديل اورانيوم اعمال مي شد كه آژانس حتي چهار سال قبل از آنكه ايران اجباري به اعلام آن داشته باشد، آن را اعلام كرده بود. آخر اينكه، واقعيت اين است كه آژانس در موقعيتي نبوده و نمي تواند در مورد قصد اعضا قضاوت نمايد، از اينرو عبارت پنهان كاري خارج از چارچوب است.
بعنوان يك مورد در تائيد اين اظهارات مبني بر سوء تعبير و قضاوت در مورد برنامه هسته اي ايران، مايلم اطلاع دهم كه طبق موافقتنامه پادمان جامع، اوره اورانيوم كه بعنوان كيك زرد شناخته شده ذيل هرگونه مقررات پادمان قرار نداشته و صرفا بايستي صادرات و واردات كه در بند b و 34 a و موافقتنامه پادمان اشاره شده، گزارش مي گرديد. ايران 530 تن از اين مواد را وارد كرده و آژانس را مطلع ساخته است. اگرچه چنين مواردي قبلا تحت پادمان قرار داشته اما چنين موادي كاملا در سال 1998 از سوي آژانس مورد راستي آزمايي قرار گرفته است. اطلاعات طراحي تاسيسات تبديل اورانيوم در سال 2000 به آژانس گزارش شده و اين زودتر از آن بود كه ايران مجبور به چنين كاري شود. ايران در طول 26 سال گذشته صرفا 57 كيلوگرم از اين مواد را در سطح تحقيقات آزمايشگاهي مورد استفاده قرار داده و برخي از آنها در سطح رساله دانشجويان بوده است. در موارد متعددي، نتيجه اين تحقيقات منتشر شده، در كنفرانس هاي بين المللي ارائه شده و حتي در فرم درخواست بورسيه در آژانس نيز منعكس شده است. با وجود شفافيت كامل و كميت جزئي اورانيوم طبيعي كه در تحقيقات و توسعه استفاده شده، جريانات سياسي در اين باره جنجال نموده اند.
در نتيجه اقدامات اصلاحي و ساير فعاليت هاي ايران، آژانس تا نوامبر 2004 توانست كه بخشي از ابعاد اظهارنامه هاي ايران را مورد تائيد قرار دهد ( فعاليت هاي تبديل اورانيوم به غني سازي ليزر) و همانطور كه به شورا گفته شد، بعنوان مسائل عادي پامان تحت موافقتنامه پادمان و پروتكل الحاقي مورد پيگيري قرار خواهد گرفت.
درباره موضوعي كه در بيانيه اتحاديه اروپا در خصوص معدن گچين مطرح شد، بايد اشاره شود كه اگرچه ايران موظف به اطلاع دادن در مورد معادن اورانيوم تحت موافقتنامه 214 نبوده، اما ايران اطلاعات جامعي در مورد معادن از جمله معدن گچين ارائه نموده است كه در كتاب آژانس با عنوان منابع اورانيوم، توليد و تقاضا كه به عنوان كتاب قرمز شناخته شده، چاپ شده است.
در اين خصوص، طبق پروتكل الحاقي، ايران بايستي به آژانس اظهارنامه اي ارائه دهد كه آن اظهارنامه متضمن تعيين محل، وضعيت عملياتي و ظرفيت سالانه تقريبي معادن اورانيوم باشد. از اينرو عجيب است كه اتحاديه اروپا موضوع جزئي مانند پوشش اسم تكنسين را كه نقشه هاي فرايند خرد كردن اوره را تهيه كرده دليلي براي ارجاع موضوع ايران به شوراي امنيت تلقي كند. در ارتباط با بيانيه اي كه اتحاديه اروپا قرائت كرد مبني بر اينكه تعداد كلي uo2 بازفراوري نشده ذخيره شده در كانتينرها بيش از تعدادي است كه قبلا اعلام شده، گمراه كننده است، زيرا آژانس از تعداد كامل بسته ها كه مورد نظرش است، و نه تعداد هر يك از كانتينرها آگاه بوده است. همانطور كه آژانس مي داند موضوع مرتبط ميزان مواد هسته اي پرتوزدايي شده با ميزان اعلام شده سازگار بوده و نه با تعداد كانتينرهايي كه قرار بوده است به عنوان ضايعات معدوم شود.
به گزارش خبرگزاري مهر از وين ادامه بيانيه رسمي هيات ايران در جلسه امروز شوراي حكام چنين است:
در مورد موضوع پلونيوم، به نظر مي رسد كه اتحاديه هنوز اين را مورد شناسايي قرار نداده است كه پلونيوم مواد هسته اي نبوده و هر فعاليتي كه مربوط به توليد يا استفاده باشد، تحت موافقتنامه پادمان و حتي پروتكل الحاقي قابل گزارش نيست. ايران، عليرغم اين، بعنوان همكاري اطلاعات لازم را در مورد پروژه تحقيقاتي كه يك دهه قبل خاتمه يافته، ارائه نموده است.
استراليا درباره بند 49 گزارش مدير كل با اين فرض كه اين با فعاليت هاي احتمالي تسليحاتي ارتباط دارد، قضاوت نادرست نموده است. درخواست مدير كل كه در اين بند منعكس شده توصيه كلي بوده و نسبت به تمامي اعضا از جمله استراليا قابل اعمال است. باعث تاسف است كه نماينده استراليا اين بخش از گزارش را سوء تعبير كرده است.
مدير كل شورا را مطلع ساخت كه از اكتبر 2003 همكاري ايران گسترش يافته است. اقدامات ذيل توسط ايران مبناي ارزيابي وي مي باشد:
- اجراي موقت و داوطلبانه پروتكل الحاقي ، بگونه اي كه ايران آن را تصويب كرده است.
- دسترسي تكميلي ( بيش از 20 ) مطابق با پروتكل الحاقي در موارد متعدد ظرف دو ساعت يا كمتر ،
- ارايه اطلاعات جزيي در مورد تاريخچه ، فعاليت ها، تحقيقات ، گزارش پيشرفت هاي مربوط به فعاليت هاي غني سازي ، تبديل اورانيوم ، جدا سازي پلوتونيوم ، معادن ، راكتور تحقيقات توليد آب سنگين.
- ارايه دسترسي ها به سايت نظامي مانند كلاهدوز ، لويزان - شيان ، پارچين متعاقب اتهاماتي كه از سوي يك كشور مشخص ارايه نمود و يك گروه تروريستي نيز از چنين اتهاماتي حمايت كرد، نتيجه هيچ نشانه اي از فعاليت هايي كه متعمن استفاده از مواد هسته اي باشد را نشان نداد و بازرسان آژانس هيچ تجيز ات با كاربرد دو گانه يا مواد را مشاهده نكردند. اين نشان داد كه اتهامات بي پايه بوده است.
-در ژانويه 2005 ، دسترسي آزاد به سايت نظامي داده شد. نمونه برداري محيطي انجام پذيرفت. ومدير كل نتايج را گزارش كرد.
- ارايه بيش از 1000 صفحه اظهار نامه اوليه پروتكل الحاقي در 21 مي 2004 و متعاقب آن ارايه اظهار نامه هاي منظم كه از سوي آژانس راستي آزمايي شده است.
نهايت اينكه ، بايد در اينجا ثبت شود كه ايران دسترسي نامحدودي را ارايه كرده و از سال 2003 ، 1300 روز - نفر بازرسي انجام پذيرفته كه در طول تاريخچه آژانس بي سابقه بوده است.
همانطور كه توسط رياست جمهوري اسلامي ايران ، جناب آقاي احمدي نژاد در 17 سپتامبر 2005 اشاره شد، جمهوري اسلامي ايران آماده است بعنوان اقدام اعتماد سازي ، بصورت جدي وارد مشاركت در بخش هاي خصوصي و دولتي با ساير كشورها در اجراي چرخه سوخت گردد.
اين فرايند نهايت شفافيت است و مبناي محكمي براي حل و فصل بن بست ناخواسته است.
تعامل و همكاري فني و حقوقي با آژانس بين المللي انرژي اتمي مركز ثقل سياست هسته اي ايران است و شروع و ادامه مذاكرات با ساير كشورها بايد در چارچوب تعامل ايران با آژانس باجرا گذاشته شود.
از اين نكته اطلاع داريم كه برخي نگراني ها در مورد شروع فعاليت هاي تبديل اورانيوم ابراز شده و اينكه ضرورت دارد كه هدف صلح آميز اين فعاليت ها اعلام شود.
مايلم تاكيد كنم همانطور كه در گزارش مدير كل نيز اشاره شده است، تمامي فعاليت ها در UCF تحت نظارت كامل و جامع آژانس بوده و محصول UCF تحت نظارت IAEA است.
بعلاوه ايران مايل است كه از دكتر البرادعي براي بازديد از تهران دعوت بعمل آورد.
در جريان بازديد ايشان ، برخي موضوعات باقيمانده مورد بحث قرار خواهد گرفت و اينكه چگونه همكاري با آژانس ادامه يابد تا آژانس قادر باشد، در مورد ماهيت صلح آميز برنامه هاي هسته اي ايران اطمينان يابد.
در اين چارچوب ، پيشنهادات متعددي ارايه شده كه مي تواند در چارچوب مذاكرات ، مورد بررسي قرار گيرد.
خانم رييس
تنها راه جلوگيري از مقابله ، مذاكره با حسن نيت و بدون فشارو بدون هر گونه تهديدي مي باشد و ما براي مذاكرات با صميم قلب و عزم راسخ، آماده ايم .
بيش از هر چيز ، اين فرايند نياز به زمان دارد. شتابزدگي موجب خسارات زياد است.
اجازه دهيد كه تهديد را كنار گذارده ، به ميز مذاكره بازگشته و به خودمان براي حل مسالمت آميز موضوع وقت بدهيم.
نظر شما