به گزارش خبرگزاری مهر، صد و بیست و دومین برنامه از سلسله برنامههای طنز «در حلقه رندان» عصر دیروز ۳۰ فروردین در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.
در این مراسم كه نخستین برنامه «در حلقه رندان» در سال ۹۴ بود، شاعران و طنزپردازان شناختهشده كشور از جمله ناصر فیض، سعید بیابانكی، اسماعیل امینی، محمدعلی علومی، كاوه جوادیه، مهدی فرج اللهی، حسن شعبانی، رضا احسانپور، صابر قدیمی و ... حضور داشتند و به شعرخوانی پرداختند.
در آغاز این برنامه كه در آستانه روز بزرگداشت سعدی برگزار میشد، اسماعیل امینی شاعر، پژوهشگر، منتقد ادبی و نویسنده كتاب «لبخند سعدی» به سخنرانی درباره طنز در اشعار سعدی پرداخت.
امینی با اشاره به كتابی كه ایرج پزشكزاد درباره طنز در آثار سعدی نوشته، گفت: پزشكزاد در كتابش میگوید با اینكه زبان سعدی برای ما قابل فهم است و ما امروز با زبان او سخن میگوییم ولی بزرگان ادب و صاحبنظران هم متوجه زبان طنزآمیز سعدی نشدهاند. دلیل این امر آن است كه ما برداشت نادرستی از طنز داریم كه این برداشت از جان و جوهر طنز كمی دور است؛ به همین دلیل تشخیص جان و جوهر طنز كه در سعدی بسیار است، از دید ما دور میماند.
نویسنده كتاب «لبخند سعدی» ادامه داد: غفلت از طنز در اشعار شاعرانی مانند سعدی باعث شده عدهای تصور كنند ما در گذشته طنز نداشتهایم. در حالی كه خود سعدی نمونه نقض این داوری درباره ادبیات فارسی در دوران گذشته است.
امینی توضیح داد: بنا بر اعتقاد پزشكزاد بسیاری از خارجیان وقتی آثار سعدی را به زبان خود ترجمه كردند، با اینكه بسیاری از ظرایف در ترجمه پنهان میماند، اما به خوبی عناصر طنز را در آثار سعدی تشخیص دادند و او را به عنوان یك طنزپرداز شناخته و میشناسند.
به گفته امینی، بنابراین ما امروز نیازمند درك و كشف عناصر عالی طنز در آثار سعدی هستیم؛ طنزی كه كمتر در پژوهشهای ما مورد توجه قرار گرفته است.
وی اظهار كرد: تاكنون هر كسی هم دست به پژوهش درباره طنز سعدی زده است عموما در بوستان و گلستان آنها را میجسته و كمتر به عناصر طنزپردازی در غزلهای این شاعر توانا توجه كرده است. من سعی كردم در كتاب «لبخند سعدی» طنز را در غزلیات سعدی بررسی كنم و امیدوارم دیگران هم دست به كار شوند و نكات بیشتری را بیابند و اضافه كنند.
محمدعلی علومی نویسنده، طنزپرداز و پژوهشگر در برنامه صد و بیست و دوم «در حلقه رندان» درباره طنزپردازی سخن گفت و بخشهایی از كتاب «فیضبوك» ناصر فیض را برای حاضران خواند.
علومی با بیان اینكه از دهه ۲۰ شمسی تاكنون برخی مایهها و سوژهها در طنزپردازی ما تكرار میشود، گفت: سوژههایی مانند گرانی، قطع برق، خرابی آسفالت و راهها، ازدحام و گرانشدن اجناس در شب عید و... دههها است كه به ژورنالیسم وارد شده است و از فرط تكرار دیگر خندهدار بودن آنها هم از بین رفته است.
وی ادامه داد: حركت طنزپردازان به سوژههای دیگر هم نیازمند یك آزادی اجتماعی در بیان است كه كار را كمی دشوار میكند. اما باید بدانیم كه پرداختن سوژههای مختلف طنز در یك بستر آزادی چندان هنر نیست، بلكه هنرمند آن است كه طنز خود را در لایه پنهانی ارائه كند و از این طریق مخاطب را در طنزش مشاركت دهد. این باعث میشود طنزپرداز قوی از طنزپرداز ضعیف مشخص شود.
این پژوهشگر حوزه طنز با اشاره به دو غول ادبی كه به طنز هم پرداختهاند گفت: عبید زاكانی و حافظ هر دو از بزرگان ادبیات هستند اما یكی طنز را در بستر آزاد و آشكار به كار برده و دیگری در لایهای پنهان طنزپردازی كرده است. یكی از دلایل ماندگاری و پرمخاطب بودن حافظ نسبت به عبید همین است. زیرا حافظ با پنهان كردن ظرایف طنزآمیزش مخاطب را به مشاركت میگیرد و این موجب جذب مخاطب است.
وی در بخش پایانی سخنانش به تمایز فكاهی و طنز اشاره كرد و گفت: در دورهای از تاریخ همه شاعران و نویسندگان علاقه پیدا كردند كه طنزپرداز شوند. از این رو فكاهی به حاشیه رفت و امروز هم تا حدی به عنوان امری سخیف از آن یاد میشود. در حالی كه این گونه نیست.
علومی گفت: مرحوم عمران صلاحی همیشه میگفتند چه اشكالی دارد یك فكاهینویس خوب باشد تا با نوشتههایش مردم را بخنداند! به نظر من هم فكاهینویسی میتواند در خدمت ژورنالیسم قرار بگیرد و از ظرفیتهای زبانی خود در این زمینه استفاده كند.
در ادامه این برنامه شاعران و طنزنویسان به نوبت مطالب خود را ارائه كردند.
نظر شما