به گزارش خبرنگار مهر، دستگاههای بافت پارچه سنتی در روستای زیارت استان گلستان هنوز مدرن نشدهاند و هنوز زنان زیارت پشت آن مینشینند و ساعتها نخهای رنگی را کنار هم قرار میدهند تا بشود پارچه یک متری. قرمز گلی یا سفید با رگههای رنگی. بیشتر آنها این پارچهها را برای گردشگران میبافند. آنها هر یک متر پارچه را حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان می فروشند تا خریداران از آن به عنوان سفره، رو میزی، پادری، سفره و... استفاده کنند. این سوغات زیارت است که توسط زنان پا به سن گذاشته زیارت تهیه میشود.
از میان آنها زنی که ۴۵ سال از عمرش را به تنهایی زندگی کرده میگوید که پارچه میبافیم برای گردشگران و دختران دم بخت. چون هنوز با وجود اینکه دیگر پایبند رسم و رسومات گذشته نیستند، اما بازهم در جهیزیه آنها باید چند طاق پارچه دست بافت باشد.
فاطمه زیارتی میگوید: نسل جدید بلدند پارچه ببافند. برخی از آنها در علی آباد چادر شب میبافند. نسل جدید ما رفتهاند هنر روستاهای دیگر را یاد گرفتهاند.
او و زنان دیگر هنرمند روستا نخهای پارچه بافی را خودشان تهیه میکنند اما دیگر مانند قبل، پشم را نمیریسند تا از آن نخ تهیه کرده و آن را رنگ کنند همه این مراحل را با اندکی پول بیشتر حذف کرده و نخها را از شهر می خرند.
پارچههای بافته شده را به مسافران ایرانی به قیمتی میفروشند که هم مشتری راضی باشد هم خودشان. فاطمه زیارتی میگوید: فقط گردشگران خارجی هستند که چانه نمیزنند اما تعداد آنها هم از مدتها پیش کمتر شده است.
شاید تعداد گردشگران خارجی به این دلیل کمتر شده که دیگر روستای زیارت مثل قبل نیست و جای خانههای سنتی و چشم اندازش را برجهای بی قواره گرفته است.
حالا زنان روستا به ابتکار خودشان پارچه مینویسند و جلوی در خانه شان تبلیغ پارچه بافی را میکنند برخی دیگر نمونهای از بهترین کارهایشان را مثل رخت در خیابان اصلی روستا پهن میکنند تا توجه گردشگران جذب شود.
اینجا شاگردی بیمعناست همه مادران به دختران هنرشان را یاد میدهند و با هم به فکرشان میرسد که میشود از نخ ها و پارچههای باقیمانده از لباسهایشان هم در طرح دادن به سفرهها و پارچه های سنتی استفاده کنند.
زیارتی میگوید: بازرس همیشه به کارگاههای ما سر می زند. چون اگر فعال نباشیم بیمه صنایع دستی ما را قطع میکنند.
او هم مانند بسیاری دیگر از ساکنان روستای زیارت کارگاه صنایع دستی خود را به داخل گوشه ای از ساختمان نیمه کاره اش برده است.
پیش از این کارگاهها در خانههای سنتی قرار داشت. اهالی خانه از سر و صدای آن اذیت میشدند اما حالا اتاق جدایی برای این کارگاهها در نظر گرفتهاند. اما در وضعیتی نامناسب.
آنها یا کارگاهها را در جایی از آپارتمان کوچک گذاشتهاند که باز هم سر و صدای آن اهالی خانه را آزار می دهد و یا از زندگی شان حذف کردهاند چون آپارتمان جای دستگاه پارچه بافی سنتی نیست. برخی دیگر آن را به گوشه ای از انبار، یا پارکینگ انتقال داده اند و همان جا خودشان را سرگرم پارچه بافی میکنند.
فاطمه زیارتی معتقد است که سالمترین هوا را روستای زیارت دارد اگر کسی مریض باشد شفا میگیرد با این حال خانه سنتی و قدیمی و چوبیاش را به ساختمان نیمه کارهای انتقال داده که اجازه تکمیلش را به او و دیگر روستاییان نمی دهند.
نظر شما