به گزارش خبرگزاری مهر، کارشناسان مسایل خاورمیانه منطقه آقایان صادق ملکی و جاسم صدرائیان در نشست «تحولات عراق» در خبرگزاری مهر به بررسی تحولات اخیر منطقه و حضور نظامی ترکیه در شمال عراق و اهداف ترکیه از این حضور پرداختند که در ادامه می آید.
*دلایل حضور نظامی ترکیه در شمال عراق چه بوده است؟ آنکارا وجود توافقنامه ای با دولت مرکزی بغداد را دلیلی برای حضور خود می داند. نظر شما چیست؟
صدرائیان: ترکیه از سال ۱۹۸۳ توافقنامه ای تحت عنوان تعقیب تروریست ها برای مقابله با تحرکات پ ک ک با رژیم بعث داشته است. بر اساس این توافق به روایتی ترک ها می توانند ۲۰ کیلومتر و به روایتی دیگر ۳۰ کیلومتر برای تعقیب گروه پ ک ک وارد خاک عراق شوند و عملیات انجام دهند. بعد از ۱۹۹۱ و آوارگی مردم کرد به تدریج منطقه امن تبدیل به منطقه مدار ۳۶ درجه شمال عراق شد و با توجه به اینکه ترکیه پایگاه نیروهای ائتلاف بود و از همان جا ترکیه در موضوع شمال عراق برای پوشش امن دادن به جمعیت کرد شمال مدار ۳۶ درجه دخیل شد.
مدار ۳۶ درجه شامل موصل هم می شود اما در یک توافقی موصل تحت آن عنوان نشد و بر عکس سلیمانه که در جنوب مدار ۳۶ درجه بود شامل این منطقه مورد توافق شد. لازم به ذکر است مدار ۳۶ درجه در هیچ توافق بین المللی نبوده بلکه توافقی بوده بین کردها و رژیم بعث. از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۳ که رژیم عراق سرنگون شد ترک ها ۸ بار به تنهایی، خودشان با بارزانی و با طالبانی در مبارزه با پ ک ک در شمال عراق ورود پیدا کردند.
ترکیه از نظر پایگاه تا زمان حاکمیت رژیم بعث هیچ پایگاهی در عراق نداشت اما وقتی که اواسط سال ۱۹۹۲ وارد عراق شد پایگاهی به نام بامرنی در شمال شرق دهوک ایجاد کرد پس از آن در زاویته پایگاهی ایجاد کرد و بعدها یک پایگاه هم در رانیه ایجاد کردند. تا سقوط رژیم صدام ترک ها ۳ پایگاه در شمال عراق داشتند. حتی وقتی در سال ۱۹۹۴ بین مسعود بارزانی و جلال طالبانی درگیری به وجود آمد ترکیه بین آنها وساطت کرد و در آنکارا تحت عنوان توافق نیروی حافظ صلحی تحت عنوان پی ام اف ایجاد کرد و بر اساس این توافق نیروهای ترکیه در پایین اربیل مستقر شدند.
در تمامی این سال ها نیروهای امنیتی ترکیه در کنار نیروهای اقلیم برای سرکوب پ ک ک حضور داشته اند. کل این روند که نشانه نظامی گری ترکیه در شمال عراق است تا سال ۲۰۱۴ تا زمان حرکت داعش به سمت موصل ادامه داشت. در آن زمان که داعش به سمت اقلیم حرکت کرد یکی از سوالات اساسی این بود که چرا ترکها به کمک اقلیم نیامدند. این اعتراض و نگرانی بین مردم و احزاب سیاسی اقلیم وجود داشت و با تاخیر ۲ تا ۳ ماهه اعلام کردند ما هم به اقلیم در مبارزه با داعش کمک می کنیم لذا شروع به مشارکت به آموزش نیروهای پیشمرگه در پادگان های اقلیم کردستان کردند.
بعد از روی کارآمدن حیدر العبادی در بغداد روابط ترکیه و دولت مرکزی عراق هم بهتر شد و دولت بغداد با آموزش نظامی نیروها توسط آنکارا موافقت کرد و از اواخر دسامبر و نوامبر ۲۰۱۴ اینها علاوه بر آموزش نیروهای پیشمرگه مسئله آموزش عرب های سنی موصل را مطرح کردند و حضور نظامی ترک ها در پایگاه زلکان که در نزدیکی بعشیقه است از اوایل امسال رسمیت یافت. آموزش نظامی یک کار رسمی و با اطلاع دولت عراق بود. مسئله جنجالی این بود که ترکها یکباره اراده کردند که نیروی نظامی با تجهیزات نظامی به این پادگان بیاورند تانک آوردند و این کار را خیلی علنی انجام دادند و توسط رسانه ها پوشش داده شد.
ملکی: در تحولات جاری منطقه کشورهای منطقه حتما تاثیرگذار هستند ولی بازی که در حال انجام در منطقه است بسیار فراتر از توانایی کشورهای منطقه است. بعضی ها هم از آن به عنوان «سایکس پیکو» جدید یاد می کنند که ظهور و بروز هویت کردی مسئله روشنی این بازی است. باید توجه داشت که کردها مهمترین برنده تحولات چند سال اخیر منطقه بوده اند و هستند. ترکیه کنونی وارث امپراطوری عثمانی است حتی چپ های ترکیه خودشان را وارث امپراطوری عثمانی می دانند. این وراثت در حزب عدالت و توسعه پر رنگ تر است علت اینکه ترکیه در منطقه وارد ریسک های بزرگ می شود و فراتر از ظرفیت خودش عمل می کند همی ذهنیت است. موصل و کرکوک یکسال بعد از استقلال ترکیه در سال ۱۹۲۴ جز میثاق ملی ترک ها شده است. تحولات امروز یک عقبه تاریخی دارد.
ترکیه ای که ما امروز شاهد آن هستیم دارای یک ذهنیت تاریخی است و بطور مشخص ایدئولوگ این ذهنیت داود اوغلو است که در نگاه عمق استراتژیک خود معتقد است که ترکیه باید از توانایی تاریخی خود برای نفوذ در خاورمیانه سود بجوید. و این ها بسیار آشکارا این مطالب رو بیان می کنند. در این نگاه تاریخی مهمترین محل منازعه و رقابت ایران و ترکیه، عراق است. داود اوغلو خواستار توسعه نفوذ ترکیه در خاورمیانه و عراق عربی، منطقه بالکان، قفقاز و آناتولی است. وی در کتاب خودش قدرتمند شدن ترکیه را اتصال خط دیاربکر به بغداد می داند که این تفکر با مانع بزرگی بنام ایران مواجه است. در این راستا است که ما باید تحولات امروز را تحلیل بکنیم.
ادبیات ترکیه امروز با ۱۰ سال پیش فرق کرده است. دراین نگاه تاریخی هیچگاه سقوط صدام برایش قابل توجیه نبوده و نخواهد بود. زیرا در تمامی سال های بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی در عراق اهل تسنن قدرت را در دست داشتند و نه اهل تشیع که این در راستای منافع کلان ترکیه بود. بخشی از مخالفت و همراهی نکردن ترکیه با آمریکا در ساقط شدن صدام به همین خاطر است زیرا ترک ها می دانستند معادلات بعد از صدام به نفع ترکیه شکل نخواهد گرفت. اخیرا یک تحول دیگری هم رخ داد که این هم نه برای ترکیه و نه برای اعراب قابل تحمل نبود و آن توافق«برجام» بود. زیرا تحولات منطقه در پی برجام به سمت و سوی قوی تر شدن ایران حرکت خواهد کرد. البته در دل این فرصتها همواره تهدید هم وجود دارد. مثلا بعد از روی کار آمدن شیعیان در عراق هلال شیعی مطرح شد و سعی شد جهان اهل سنت را علیه شیعیان برانگیزند. بعد از این اتفاقات ترک ها شروع به مقابله نرم کردند. وقتی به خاطر دموکراسی عددی شیعیان در عراق این سیاست ترک ها جواب نداد ترکیه شروع کرد به اتخاذ سیاست سلبی؛ آنچه که ما بروز و ظهور آن را در داعش می بینیم و پناه دان به الهاشمی و اتخاذ سیاست های تخریبی.
ترکیه در ظهور و بروز داعش دست داشته و الان هم اقداماتش در قبال داعش تاکتیکی است. یعنی داعش به عنوان ابزار برنده ترکیه در سوریه و عراق در جهت تضعیف ایران مورد استفاده قرار گرفته است. پس از این هم اسم داعش می تواند تغییر کند و در قالب های دیگر و سازمان های دیگر توسط ترکیه سازماندهی شود. ترک ها اعلام داشته اند در آزادسازی موصل باید مشارکت داشته باشد و ملاحظات خود را مطرح کرده اند. لذا حضور ترکیه در شمال عراق را نباید فقط مرتبط به پ ک ک کنیم. حتی اگر پ ک ک هم در کار نبود ترکیه این ورود را به شمال عراق می داشت. زیرا تحولات شمال عراق را مرتبط با امنیت ملی خودش می داند.
*درباره تحولات منطقه دو تحلیل می توان داشت یکی اینکه تحولات سال های گذشته منطقه یک پروژه تعریف شده از سوی آمریکا برای تامین منافع غرب و آمریکا و به سرانجام رساندن تجزیه منطقه که ترک ها در این پروژه نقش بازی می کنند که در این صورت باید ببینیم آمریکا چه سهمی را برای ترک ها کنار گذاشته و پیش بینی کرده است و تحلیل دوم این است که نه ترکها به خاطر همین ذهنیت های تاریخی و منافع خود این نقش را بازی می کنند و به آمریکایی ها این حس را منتقل می کنند که در صورت تامین اهداف آنها آمریکایی ها هم منافع خوبی خواهند برد. نظر شما چیست؟
ملکی: ترکیه اصلا ظرفیت بازیگر مستقل بودن را ندارد که بتواند تحولاتی با این حجم را از عراق و سوریه و آفریقا هدایت کند همچنین خود آمریکا هم مستقلا چنین ظرفیتی ندارد که بتواند چنین حجم از تحولات را مدیریت کند هر چند مطلوبش مدیریت است. در نگاه کلان ترکیه در پلان آمریکایی ها بازی می کند و حتی در این پلان خود ترکیه موضوع تغییر است و حتی محور تغییر است. ترکها از این مسئله آگاه هستند ولی اهداف و منافع خود را در راستای منافع آمریکا طراحی کرده اند و برای خودشان سهم تعیین کرده اند.
*به عنوان نمونه چه سهمی را برای خود تعیین کرده اند؟
ملکی: مثلا همین که ترکیه الان بازار سرمایه شده و اقتصادش جزو اقتصاد ۲۰ کشور اول جهان است و درآمد سرانه خودش را در ۱۰ سال گذشته از ۳۵۰۰ دلار به ۱۱ هزار دلار افزایش داده است. شاخص ها و استاندارهای زندگی و توسعه ترکیه بسیار بهتر از ۱۰ سال قبل است. این امتیاز بزرگی است.
*برخی اقدامات ترکیه در ظرفیت ترکیه نیست و می تواند حتی طرح های مد نظر این کشور را هم با خطر مواجه کند مثلا ساقط کردن جنگنده روسیه.
ملکی: این یک کار کاملا حساب شده و برنامه ریزی شده بود. غرب در جریان گرجستان و کریمه از روسیه زهر خورده است کدامیک از غربی ها می توانستند با روسیه حرکتی در حد سوخو انجام بدهند. این به این معنی نیست که ترکیه ظرفیت برخورد با روسیه یا برابری با روسیه را دارد اما ظرفیتی که از سوی غرب برای ترکیه تعریف شده این ظرفیت را به ترکیه داده است که بتواند سوخو را ساقط کند. من هم اعتقاد دارم ترکیه برای ناتو است و نه ناتو برای ترکیه. ناتو هیچگاه به خاطر ترکیه وارد جنگ با روسیه نخواهد شد. ترکیه برای حمایت از منافع ناتو وارد می شود. حیات ترکیه در این داد و ستدها است ترکیه نفت و منابع ندارد لذا ترکیه از موقعیت استراتژیک خود در نزد غرب ارتزاق می کند. ترکیه سالی ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار سرمایه جذب می کند و کانون کنفرانس های بین المللی و گردشگری در منطقه شده است. حتی غرب ترکیه را به عنوان الگوی دموکراسی معرفی می کند. این ماهیت ترکیه است ما در تحلیلمان نباید برای ترکیه نقش مستقل قائل باشیم. این نئو عثمانی ها بر خلاف عثمانی رو به شرق حرکت می کنند نه به غرب. شفاف بگویم ترکیه امروز در خدمت اختلاف افکنی مذهبی در منطقه است.
*حاکمان ترکیه چه طرحی را برای آینده ترسیم کرده اند که بتواند پاسخگوی همه هزینه های امروزشان باشد؟
ملکی: در تحولات سیاسی نتایج سیال است. ترکیه چندین راهبرد دارد که در هر شرایطی هم جای تغییر مسیر گذاشته است تا منافعش تامین شود. الان ترکیه به بحران منطقه با سیاست سلبی ورود پیدا کرده است. ترکیه از این سیاست در انتخابات داخلی خودش بهره برد و با نا امن کردن فضای اقتصادی و امنیتی و سیاسی توانست انتخابات را تمدید کند و نتیجه را به نفع خودش عوض کند. این را همه ما حس کردیم. در منطقه هم ترکیه با همین سیاست سلبی توانسته چیدمان منطقه را که به ضررش بود را تغییر دهد. بسیاری از تحلیلگران و رسانه های ما ترکیه را در عراق و سوریه شکست خورده می دانند ولی ترکیه از یک نگاهی موفق بوده است. اسرائیل الان در سوریه دارای یک منطقه امن است و این بخاطر سیاست های سلبی ترکیه در سوریه است. در عراق هم همینطور اوضاع با ۱۰ سال پیش بسیار متفاوت است. ترکیه توانسته است معادلات در سوریه و عراق را به ضرر ایران و به نفع خود تغییر دهد. ترکیه توانسته ائتلاف راهبردی شیعیان و کردها را در عراق بر هم زند.
*هزینه این اقدامات برای ترکیه چقدر بوده است؟ ترکیه در دو سه سال گذشته بازار اقتصادی زیادی را در عراق از دست داده است. آیا با توجه به این هزینه ها این دستاوردها به نفع ترکیه بوده است؟
ملکی: اولا در موقعیت کنونی ملاحظات امنیتی ترکیه بر ملاحظات اقتصادیش ارجحیت دارد. ثانیا اینکه منافع اقتصادی ترکیه با همین نفت ارزانی که از داعش دریافت می کند تأمین می شود و ملاحظات اقتصادی ترکیه هم تامین می شود. ترکیه با قاچاق نفت عراق و برخی راهکارهای دیگر توانست در بحران اقتصادی سال های گذشته اروپا گرفتار نشود. فروش نفت اربیل از طریق ترکیه بر خلاف موافقت بغداد هم از دیگر تامین کننده های منافع اقتصادی ترکیه است.
همچنین ترکیه در سال های گذشته توانسته یک اتحاد ترکی عربی ایجاد کند که در همین روزهای اخیر رژیم اسرائیل را هم به این محور اضافه کرد و محور ترکی –عربی – عبری را ایجاد کرده است. ترکها نگاه خاکستری قوی دارند. ترکها در درازمدت می دانند که کردهای ترکیه و عراق دارای همگرایی هستند اما فعلا در این مقطع ترکها با اقلیم کردستان عراق همکاری می کنند چون هم منافع اقتصادی آنها تامین می شود و هم توانسته اند اقلیم کردستان عراق را با کردهای سوریه و ترکیه درگیر کنند. بردها و باخت ها در مسیر سیاسی ترکها سیاه و سفید نیست. بله در حد کلان نتوانستند بشار را ۳ ماهه برکنار کنند. عراق الان به سه بخش تقسیم شده حتی موصل هم سقوط کند بازگشت به عراق قبل از سقوط موصل تقریبا نشدنی است و نشانه های آن را در اقلیم الان شاهدیم و می بینیم مثلا خواستار رفراندوم استقلال شده اند. یک عراق فدراتیو که در حال وارد کردن ترکمن ها هم هستند در اولیت قرار دارد و حتی اگر نشد تجزیه عراق برای ترکیه اولویت اول است چون دو بخش سنی آن از نظر راهبردی می تواند گرایش کامل به آنکارا پیدا کنند.
*هر چند تجزیه فیزیکی عراق رقم نخورده اما تجزیه معنوی صورت گرفته که این کاملا به نفع آمریکا و اسراییل است. الان باید جمهوری اسلامی ایران در ماه های آینده چه راهبردی را اتخاذ بکند؟
صدرائیان: ما باید نگاه صفر و صدی را کنار بگذاریم. من درباره تاریخ حضور ترکیه و علت ها و مطامع ترکیه در عراق خیلی کاری ندارم. اما از نگاه عراقی هم باید به مسئله نگاه کرد. عراق صد سال اخیر عراق عربی است و نه عراق ترکی. در عراق عربی نگاهی به سوی آنکارا و حتی دین نیست. عراق تا قبل از سرنگونی صدام، عراق امت عربی بود و نه عراق امت اسلامی و نه عراق ترکی. عراق سنی صد سال گذشته رویکرد و چسبندگی با ترکیه نداشت. در بخش کردی عراق هم که وضعیت ترک ها بدتر است و در بخش عراق شیعی هم اصلا نگاهی به سوی آنکارا نیست. پس هر چه در ذهن اردوغان و داود اوغلو می گذرد در عراق شدنی نیست چون ظرفیت هایش موجود نیست. اما بعد از سرنگونی صدام ما شیعه و سنی و کرد داریم. در جریان سنی های عراقی فقط یک دسته از آنها که گرایش های اخوانی هستند گرایش هایی به ترکیه دارند.
کردها ترکیه را همراه خود نمی دانند ولی بطور مقطعی با ترکیه همکاری می کنند زیرا کردها می دانند اگر ترکیه، ایران و عراق بخواهند راه را ببندند هیچ راهی ندارند. لذا اقلیم کردستان آگاهانه با ترکیه معامله می کند. امروز وقتی دمیرتاش در ترکیه صحبت از خود مدیریتی می کند با پاسخ شدید اردوغان مواجه می شود.
ترک ها زمانی وارد بازی عراق شدند که عربستان نتوانست نقش برادر بزرگتر را برای اهل سنت عراق بازی کند. ترک ها در موضوع عراق بازیگر اصلی نبوده اند و نخواهند بود زیرا نه آمریکا نقش اساسی به آنها می دهد و نه عربها ولی نباید نگاه صفر و صد داشت آنها نقش خواهند داشت اما نه نقش محوری.
تجزیه عراق فعلا به نفع آمریکا نیست. اما طلاق معنوی شکل گرفته است، تفاوت هویتی کاملا شکل گرفته است، در بعد نظامی نیروهای حشد الشعبی، بدر، داعش شکل گرفته اند اما در خصوص بحث سایکس پیکو که کردها مطرح کرده اند، ترک ها از به هم خوردن سایکس پیکو در حد کردی نگران هستند. لذا در موضوع تجزیه منطقه ترکیه وارد موصل شد تا در تحولات آینده که در موصل شکل بگیرد ایفاگر نقش باشند. ترکیه در عراق می ماند برای تحول در موصل برای تاثیرگذاری برای اینکه شریک باشد.
ملکی: گفتمان غالب الان گفتمان مذهبی است اصلا عراق مگه مهندسی شده آمریکا نیست! جنگ شیعه و سنی که الان در منطقه دارد رخ می دهد به نفع هیچکس نیست، نه ایران و نه ترکیه بلکه فقط به نفع اسرائیل است و سودش را اسرائیلی ها می برند.
منافع ما در تعامل است نه در تعارض من بارها گفته ام اینکه ما از حماس حمایت می کنیم فارغ از نگاه ایدئولوژیکمان منافعمان نیز ایجاب می کند که حمایت کنیم.
در موصل نیز سخنگوی دولت ترکیه می گوید اگر اقلیم بخواهد سرنوشتش را از بغداد جدا کند ما مخالفتی نخواهیم داشت. این می تواند تاکتیکی برای نگران کردن ما باشد. ملاحظات ترکیه دیگر مثل سابق نیست.
بازیگر اصلی که می تواند درباره تجزیه منطقه تاثیرگذار باشد آمریکا و غرب است. غرب فعلا نمی خواهد با مهره های کوچک بازی کند، مهره های کوچک نقطه ابهام است. در سوریه چه کسی روی کار خواهد آمد. صلاح الدین دمیرتاش به مسکو سفر کرد ولی در داخل ترکیه سفر وی را با استقلال کردی مرتبط می کنند.
ایران و ترکیه گره شان در ذهنیت چالدرانی است، ایران و ترکیه باید از این ذهنیت عبور کنند تا در مسیر درست قرار بگیرند اما تاکنون در عمل این اتفاق نیفتاده است و تحولات کنونی نیز به تقویت ذهنیت چالدرانی کمک کرده است و این رویداد از طرف ترک ها بیشتر بوده است.
ما با ترک ها در جهان اسلام اقلیت هستیم؛ شیعه و ترک ها. ما با ترک ها بهتر می توانیم کنار بیاییم تا با عربستان ما باید فرصت سازی کنیم و سیاستمان این باشد که دشمن را به رقیب و رقیب را به دوست تبدیل کنیم. در روابط ایران و ترکیه این روزنه ها وجود دارد و می شود فعالتر کرد. ما چاره ای جز صلح و آرامش و توسعه و امنیت نداریم ما باید ترکیه را امنیت و توسعه خود بدانیم و بالعکس.
گزارش: سمیه خمارباقی - پیمان یزدانی
نظر شما