پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۳ تیر ۱۳۸۵، ۱۱:۲۱

در يك صد و پنجاه و نهمين نشست كانون ادبيات ايران مطرح شد:

شعر امروز پايتخت و جلسات آن سطحي است

شعر امروز پايتخت و جلسات آن سطحي است

در نشست " روايت شعر شاعران دهه هفتاد خراسان " در كانون ادبيات ايران ، دو شاعر نوپرداز خراساني " غلامرضا بروسان " و " علي عربي " اشعارشان را خوانده و سيد رضا محمدي به نقد و بررسي پرداخت .

به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، در ابتداي اين نشست غلامرضا بروسان گفت : من به طور حرفه اي شعر امروز را دنبال مي كنم واز شعر كلاسيك فاصله گرفته ام، مجموعه ديگري كه تا چند وقت ديگر راهي بازار مي شود سكته سوم نام دارد كه در قالب كلاسيك است اين نام را گذاشته ام چرا كه معتقدم همين روزها شعر كلاسيك سكته سومش را مي زند.

بروسان اشعاري در قالب هاي نو، غزل و رباعي از مجموعه اخيرش با عنوان كي بسته سيگار در تبعيد و ساير مجموعه هايش خواند پس از او علي عربي سراينده مجموعه روزي اقيانوس مي شوم از تنهايي درباره شعرش گفت: آن چيزي را كه زندگي كرده ام نوشته ام و هيچ موقع سعي نمي كنم چيز ديگري باشم.

عربي نيز شعر امروز پايتخت و جلسات آن را سطحي خواند و گفت : انگشت شماري هستند كه امروز در دل خودشان زندگي مي كنند.

مجموعه روزي اقيانوس مي شود از تنهايي اولين مجموعه علي عربي است او پس از اين دو مجموعه با عنوان هاي يك دسته گل آخر تابستان و به شانه هايم تكيه كن تا كشورم باشي منتشر خواهد شد.

در ادامه نشست سيد رضا محمدي شاعر و منتقد درباره شعر غلامرضا بروسان گفت: عموما ذائقه تازگي در شعر بروسان از آغاز بوده است و عادت كرده بوديم شعر او را توام با تازگي با كلمات و نام اشياي زنده روزمره و واژه ها و عباراتي تازه ببينيم شعر او چند ويژگي دارد كه آن را متمايز مي كند. نخست همين تازگي است و ديگري حس هاي غريب در شعر و سوم هم يگانگي با طبيعت و نسبت با آب و خاك و سنگ.

به گزارش مهر ، محمدي افزود : در شعر بروسان دغدغه هاي انساني فراواني مي بينيم وشايد اين از مشخصات شعر خراسان باشد. اين دغدغه هاي انساني از صلح و شكوه و از جنگ هست تا مسايل فرهنگي بشري چون جوانمردي و رفاقت و مهرباني. او با گزاره هاي شرح دلگيري اش را از جنگ و اربابان و دفتر و دستك هاي سياسي بيان مي كند و به جنگ با مدنيتي مي رود كه نه درخدمت رفاه بلكه حامل مرگ بشر است. و شايد به همين دليل است كه نوعي طبيعت گرايي در شعر او موج مي زند. نوعي قديسيت براي طبيعت كه به آهن و سنگ و سيمان پشت پا مي زند و به صداي گنجشكان و رودخانه و آزادي كبوتران رشك مي برد.

محمدي گفت : دعوت شاعر براي صلح براي همراهي با نبض طبيعت و گوش سپردن به آن در شعر او يك ريتم مداوم است. و الته كه اين ها هيچ كدام از سر ريا و رسم و مد روشنفكري نيست. او شاعري با ذهنيت كلاسيك وديد مدرن است و دعواي روشنفكري را از بن نمي تواند همراه باشد. با ذات بروسان دو چهرگي و اطوار جور در نمي آيد.

به اين خاطر بسياري از مفاهيم كه براي بشر سانتي مانتال، تابو و نخ نماست براي او فضيلت به شمار مي رود.

سيد محمد رضا محمدي درباره اشعار علي عربي و مجموعه اش گفت: علي عربي شاعر فوق العاده اي است كه در مشهد زندگي م يكند و عمرش را در مسافرت با كولي ها، همراهي با كوه هاي كردستان و شيدايي با دشت هاي خراسان شهر به شهر گذرانده است. شعرهاي او ساده با شروع ها وپايان هاي غير منتظره و فرم هايي به شدت متغيير با پس زمينه اي از تجربه شعر كهن فارسي و حكمت كهن و آموزه هاي مدرن، طبيعت بزرگ و با شكوه طبيعت چار سوي ايران و حافظه ادبيات رويايي كرد، سروده شده است.

وي افزود: وقتي شعر عربي را مي خواني صداي شكستن استخوان هايش را مي شنوي چون رسولي كه از بارش وحي برگشته است و به همين خاطر از اتمسفر ژورناليسم مي گذرد. از مشكلات روزمره آدم هاي اطرافش از جنگ هاي زرگري از خوب و بد و سياه و سفيد و زشت و زيباي ژورناليستي و شاعري به شرح رسالتش مي پردازد كه خطاب به نوع انسان هاست.

محمدي گفت: در اشعار عربي عشق با مسايل اجتماعي، با بنيان ناعادلانه اجتماع و يا هستي شناسانه فلسفي اگزيستانسياليستي در مي آميزد. او با اين رجز خواني ها كه در تمام شعرهايش ديده مي شود قاعده روزمرگي روشنفكري را به هم مي ريزد. او به دنبال روزي است كه شمشير بزرگ را كه در انديشه ودايي نشانه شمشير مقدس و تاريخي عدالت است از گوشه ديوار خانه بردارد و به كمر ببندد.

وي دربخشي از نقدش گفت: شعر عربي اگر چه سوژه مستقيم سياسي و فلسفي ندارد اما محتواي حكمي آن اين امكان را مي دهد كه بارهاي فلسفي را برساند. شعر او درختي است ساده كه شاخ و برگ درهم پيچيده اي ندارد اما ريشه هاي محكم در اساطير  و فرهنگ عوام و ميوه هاي فلسفي و گزنده دارد.

اين نشست روز دوشنبه 12 تيرماه در كانون ادبيات ايران برگزار شد.

کد خبر 348145

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha