به گزارش خبرگزاری مهر، با دکتر صادق کوشکی، نویسنده کتاب «آیینه و آفتاب» در حاشیه پنجمین هم اندیشی سینما انقلاب گفتگویی انجام شده است که از نظر می گذرد؛
*از تالیف جدیدتان، کتاب «آینه و آفتاب» بفرمایید.
این کتاب پاسخ به این سوال است که آیا می توان سینمای دینی داشت و آیا سینمای دینی قابل تحقق است. آیا می توان از سینما توقع داشت که در خدمت دین باشد یعنی در راستای ترویج و توصیف دین باشد و روشنگری کند؟ شرایط آن چگونه است؟ و سولاتی از این دست که بعد از انقلاب بار ها و مکرر مطرح شده اند. یک سری از این سوالها به صورت موردی به پاسخ رسیده اند و یک سری دیگر هنوز بی جوابند.
این کتاب که چندین سال طول کشید و عجله ای هم برای چاپ و انتشار آن نداشتم و تلاش بر آن بود که یک جمع بندی ای از نظریات خودم داشته باشم و بتوانم ریشه برای نظریاتم پیدا کنم و صرفا یک سری الهامات شخصی نباشند و منتسب به دینشان کنم؛ تا بتوان پاسخ این سولات را داد. خروجی این کتاب هم این است که: شاید سینمای دینی را نتوانیم محقق کنیم ولی سینمای در خدمت دین را میتوانیم و باید محقق کنیم. یعنی به یک تعبیر جدیدی با عنوان سینمای در خدمت دین رسیدیم؛ چون شروطی برای سینمای دینی وجود دارد که امکان تحقق ندارند لذا باید به سمت سینمای در خدمت دین رفت.
*سینمایی که در ابعاد و تاریخ و حواشی گوناگون خودش محفوف به فرهنگ سرمایه داری شده است، چگونه می تواند، بازنمایی صحیح از مستضعفین داشته باشد و مستضعفین را سوژه فرهنگ سرمایه داری خویش ننماید؟
سینما ابزاری بوده که در دامن سرمایه داری شکل گرفته و ساخته شده است و غالباً در خدمت غرب بوده است. ولی با تمهیداتی می توان آن را در خدمت دین و انقلاب قرار داد، این در خدمت بودن نسبی است و این نیست که صد درصد در خدمت انقلاب باشد، منظور این است که بتواند باری از دوش انقلاب و نظام بردارد و گام رو به جلویی باشد در راستای اهداف مثبت مثل عدالت خواهی، ظلم ستیزی و استکبار ستیزی. سینما این لیاقت و قابلیت را که صد درصد بتواند دینی باشد و در خدمت دین قرار بگیرد را ندارد اما این امکان را دارد که تا حدودی در خدمت دین باشد و این حد را پارامترها و مولفه های مخلفی تعیین می کنند.
*حضرت امام هنر اصیل دینی و انقلابی را هنر مستضعفین، هنر پابرهنگان، هنر دردکشیدگان، هنر مبارزه با سرمایه داری و ... می دانند. این در حالی است که سینما و رسانه، هم پر هزینه هستند و هم تجربه ما نشان داده که انس بیشتر و بلکه گره خورده ای با روحیه سرمایه داری دارند. سینما و رسانه انقلابی چگونه می تواند به هنر اصیل دینی و عرفانی ما در منظر امام بازگردد؟
اینکه سینما انس بیشتر با فرهنگ سرمایه داری دارد درست است اما لازمه سینما این نیست که حتماً در خدمت سرمایه داری باشد همچنین هیچ ملازمه ای نیست که فیلم سینمایی حتما اثر پرخرجی باشد. بوده اند آثاری که پرخرج نبوده اند ولی گامی به سمت مستضعفین برداشته اند. دیگر سینمای ۳۰ سال پیش نیست که اگر کسی بخواهد فیلم بسازد ، فیلم ۳۵ میلیمتری یا ۱۶میلیمتری بسازد، الان فضای فیلم سازی از لحاظ تکنیکال خیلی ساده تر شده است.
این هم که برای جذابیت بصری، از لوکیشن هایی با سبک زندگی سرمایه داری استفاده شود، حرف بی ربطی است و بهانه است برای عده ای که بتوانند با پول بیت المال فیلم بسازند و برای خودشان حال کنند. بخش اعظمی از سینمای هند در دهات ساخته می شود یا سینمای شاخص اروپا و بخش زیادی از سینمای جهان مثل وسترن ها.
*نظام اقتصادی و مدیریتی حاکم بر رسانه و سینمای انقلابی که آن را به دام مفاسد اقتصاد سرمایه داری نیاندازد، چگونه ترسیم می شود؟ ( با وجود آن که می دانیم تهیه کنندگی در این فضای فاسد امروزه بسیار کار دشواری شده است و اغلب تهیه کنندگان گرفتار این دامگه می شوند)
تا وقتی که سینما از دولت پول بگیرد این فساد وجود دارد. سینما نباید از دولت پول بگیرد ، سینما باید پولش را از مردم بگیرد و اگر نمی تواند، نباید ادامه دهد.
البته باید قوانین و ضوابط دولت را رعایت کنند. اینگونه نیست که کسی بگوید من با پول خودم فیلم جنسی می سازم؛ چون کسی که در این جامعه زندگی می کند باید رعایت دقیقی از قواعد و هنجارهای قانونی، فقهی و اخلاقی این جامعه داشته باشد، و در عین حال فیلمی بسازد که پر فروش باشد.
*مدیریت دولتی و شبه دولتی، از بودجه دولتی تا تهیه کنندگی و نظارت را در ساخت سینمای انقلابی را هم نفی می کنید؟
دولت هیچ وقت تجربه خوبی از ساخت آثار هنری نداشته است. دولت می تواند از آثار هنری مثبت ساخته شده حمایت کند. این حمایت می تواند در فراهم آوردن امکانات برای فیلم های مثبت باشد مثل آلات جنگی برای فیلم های دفاع مقدس. یا کسی که می خواهد در رابطه با فناوری هسته فیلم بسازد، باید لوکیشن فردو را در اختیار داشته باشد.
یا حمایت به این گونه باشد که برای فیلم خوب، یارانه فرهنگی در اختیار مردم قرار داده شود. یعنی سینما به صورت خودکفا فیلم بسازد و اگر این فیلم در ضابطه و راستای ارزش ها و انقلاب و نظام بود، به تماشاگر یارانه فیلم دیدن بدهیم. ضمن اینکه این یارانه باید به آدم های خاص داده شود مثل دانشجویان فعال فرهنگی و با این یارانه فقط بشود آن فیلم منظور را دید.
*سینمای سرمایه داری یا به سوی آسیب شناسی می رود یا به سوی فیلم های تجاری و فان و ... یا به سوی سینمای شبه روشفنکری جشنواره پسند .... برخی فرهنگ آسیب شناسی به ویژه در علوم اجتماعی را ناشی از حاکمیت تفکر شرق شناسی در دانش اجتماعی می دانند که ابزاری است برای سیطره فرهنگی غرب بر شرق. یعنی شرقی ها به جای تامل برای به سازی اوضاع و گسترش قدرت خویش و ... به آسیب شناسی از خویش در پارادایم علمی غرب، مشغول باشند. با این نگاه آسیب شناسی در رسانه و سینمای انقلابی با چه رویکرد و چگونه باید باشد؟
آسیب شناسی یک استاندارد هایی دارد که نمی شود به این گونه فیلم های اجتماعی اطلاق کرد. این فیلم ها قصد یک تعریف و توصیفی از جامعه را دارند ولی عموما توصیف ها، توصیفی الکن و ناقص است و توصیف دوستان و اطراف خودشان است. عرض من این است که اگر این فیلم ها توصیف جامعه است در این جامعه، روزانه صد ها اتفاق مثبت می افتذ ؛ چرا دیده نمی شود یا فیلم نمی شوند. این در حالی است که سینمای اجتماعی مغرب زمین بسیار واقع بینانه تر است.
این نظریه و تفکر را قبول ندارم که این سینمای اجتماعی ما در پارادایم سیطره غرب نسبت به شرق رقم می خورد. چون بخش زیادی از سینمای ما، سینه چاک به دنبال غرب می دود و التماس می کند و نیازی به سیطره آنان ندارد. غرب قصد سیطره جایی را می کند که متنفر از غرب باشند و در مقابل غرب قصد دفاع داشته باشد ولی سینمای ما سینه چاک غرب است و التماس می کند که به بندگی آن در آید.
منبع: پایگاه سینما انقلاب
نظر شما