به گزارش خبرگزاري مهر، "عبدالله گل" در مقاله خود در اين روزنامه آمريكايي خاطرنشان مي كند : تراژدي بزرگي كه در پيش چشمان ما در لبنان آشكار شده و ناتواني جامعه بين المللي براي پايان دادن به اين جنگ سه هفته اي، متاسفانه سوالاتي را در مورد آمريكا و مشروعيت مفتخرانه رهبريت آن براي آزادي و عدالت مطرح مي كند.
وي تصريح مي كند : نسل من با تصوري از آمريكا به عنوان سمبل ارزشهاي محترم دموكراسي بزرگ شده اند. اين نسل ناراحت هستند كه اين تصوراز يك " كشور مهربانتر و بخشنده تر" در حال تيره شدن است، زيرا ميليونها نفر در اطراف جهان با آشكار شدن حوادث در لبنان، با ترس و وحشت كاملي روبرو مي شوند.
وي مي افزايد : تصاوير زنده امروز ازكشتار و ويراني به طور مستقيم به خانه هاي ما منتقل مي شوند . هر بار كه يك بمب در خيابانهاي ويران شده بيروت فرود مي آيد، به وجدان مردم در همه جاي جهان ضربه مي زند.
در ادامه اين مقاله آمده است : در سراسر جهان،همين سوال مطرح مي شود:چرا تنها ابرقدرت جهان چشم خود را به روي تصاوير دردآور انساني كور و گوش خود را به روي گريه هاي ملتمسانه كر كرده است.
وزير امور خارجه تركيه مي نويسد : اميدها براي تغيير دموكراتيك خاورميانه در حال فروپاشي است . آيا هر كسي اين حق را ندارد كه اجازه دهد اين امر اتفاق بيفتد: ايجاد يك حس عميق خشم كه به ناچار دولتهاي مسئول را با وظيفه دشوار خود براي هدايت توجيه پذير افكارعمومي عصباني تنها مي گذارد- در زماني كه راديكالها و افراطيون در جستجوي بهانه اي براي توجيه اقدامهاي خود و توسعه نفوذ خود هستند؟.
عبدالله گل تصريح مي كند : حفظ زمينه هاي بيشتر اخلاقي حتي در عصر اطلاعات سريع ضروري تر است. هم اكنون براي همه ما زمان آن است تا بر اساس آنچه كه وجدانهاي ما براي چندين روز به ما گفته اند، اقدام كنيم.
نويسنده اذعان مي كند: در لبنان ما يك بار ديگر محدوديتهاي مفاهيم كلاسيك امنيت خود را به شكل چالشهاي نامتقارن ديده ايم. واقعيت اين است كه استفاده افراطي و مداوم زور،موقعيتهاي سخت را حتي بدون افزايش امنيت افراد سرسخت تر مي كند. در واقع اگر ما يك ديد طولاني را در پيش بگيريم، خواهيم ديد كه اوضاع به گونه اي ديگر اتفاق خواهد افتاد.
در بخش پاياني اظهارات عبدالله گل آمده است : تنها راه براي خروج از اين بحران اقدام مشخص جامعه بين المللي است كه واقعا به مسائل مهم كه در خاورميانه ايجاد شده اند، رسيدگي مي كند. اين مسئله به هيچ چيز كمتر از رهبريت واقعي نياز ندارد كه اين رهبريت بايد به ارزشهايي پايبند باشد كه از ديگران به منظور موثر بودن درخواست مي كند.
نظر شما